شماره ۱۴۴۲ | ۱۳۹۷ پنج شنبه ۱۴ تير
صفحه را ببند
نجات طبیعت گردان از دل صخره‌ها
خرده روایت هایی از عملیات امدادگران پایگاه کوهستانی شیرپلا

علی جواهری| خبرنگار|  تابستان، وسوسه برانگیزترین فصل برای کوهنوردی و صعود به بلندی های البرز مرکزی است.این هوای دلپذیر باعث می شود خیلی ها که سررشته ای هم در کوهنوردی ندارند بدون داشتن تجهیزات و تجربه کافی و تسلط به مسیر، قصد فتح قله توچال به سرشان بزند. بارها پیش می آید که نم باران تبدیل به رگبار و باران شدید می شود و هوا رو به سردی می رود. کم کم خستگی بر جان می نشیند و تمام وجود کوهنورد را فرا می گیرد. در این زمان راه برگشتی هم نیست و گاهی راه آمده، گم و هوا تاریک می شود. گرسنگی و غرش حیوانات وحشی هم هراس و لرزه بر تن می اندازد. اینطوری است که ناامیدی در تمام وجود رخنه می کند و مرگ در چند قدمی احساس می شود. اینجاست که امدادگران سرخ پوش برای نجات به دل کوه می زنند و وجب به وجب کوهستان را جست وجو می کنند و بار دیگر رخت زندگی بر تن طبیعتگرد بی رمق می پوشانند. در این صفحه پای صحبت های امدادگران بی ادعای شیرپلای شهرستان شمیرانات نشسته‌ایم و از خاطراتشان شنیدیم که چگونه در سخت ترین شرایط اقلیمی مناطق کوهستانی به کمک گرفتاران و در راه ماندگان می شتابند.

 نام و نام خانوادگی: آرین شکوری راد
 سن: 21ساله
 سمت: نجاتگر یکم و کوهنورد حرفه ای

عملیات پشت عملیات
استقامت بدنی و تمرین مداوم از خصوصیت های امدادگرانی است که در کوهستان عملیات امداد و نجات انجام می دهند. یک امدادگر کوهستان باید تمرکز و دقت عمل بسیار زیادی داشته باشد. چون در غیر این صورت جان خود و مصدوم را به خطر می اندازد. گاهی وقت‌ها می شود که در طول یک روز ما در چند عملیات دشوار شرکت می کنیم که هرکدامشان در مسیرهای صعب‌العبور و انواع شرایط آب و هوایی انجام می گیرد. یک بار پس از آمدن از یک عملیات، عملیات دیگری اعلام شد که یک کوهنورد داخل دره ای افتاده است. با آن خستگی بعد از استقرار کارگاه به داخل دره برای نجات او رفتیم. مصدوم حال خوشی نداشت و از چند ناحیه دچار شکستگی شده بود که بعد از انجام اقدامات اولیه و بستن آتل، او را با رعایت نکات ایمنی به بالا منتقل کردیم. وضع مصدوم به قدری نامناسب بود که به هیچ وجه امکان حرکت وجود نداشت. مجبور شدیم از بالگرد درخواست کمک کنیم. در آن منطقه ای که ما بودیم امکان نشستن بالگرد وجود نداشت. مجبور شدیم مصدوم را تا محله مناسب نشستن بالگرد برسانیم. هنوز مأموریتمان تمام نشده بود که از مرکز اطلاع دادند یکی از کوهنوردان با صورت روی صخره ها زمین خورده است و حال چندان خوبی ندارد. روی سنگ های صخره ها برای رسیدن به مصدوم طوری می پریدیم که در حالت عادی چنین چیزی امکان ندارد. وقتی به مصدوم رسیدیم حال چندان خوشی نداشت و تمام صورتش زخمی شده بود. بعد از انجام اقدامات اولیه او را به آمبولانس رساندیم. البته همه این کارهایی که انجام می دهیم وظیفه ماست. اما همیشه دعا می کنم که هیچ حادثه ای برای کسی رخ ندهد که نیاز به امداد داشته باشد.

 نام و نام خانوادگی: آرش مولا
 سن: 27ساله
 سمت: نجاتگر دوم و کوهنورد حرفه ای

3ساعت مصدوم را در کوه کول کردم
سال 1390 از طریق کانون دانشجویی وارد جمعیت شدم. اعضای هلال احمر از مردان و زنان مهربانی تشکیل شده که با ازخودگذشتگی هایشان، لبخند شادی را برای آسیب دیدگان حوادث به ارمغان می‌آورند. من هم براساس مهارتی که در کوهنوردی داشتم فعالیت هایم را در امداد کوهستان شروع کردم. نخستین عملیاتم را به هیچ وجه فراموش نمی کنم؛ شاید بدترین عملیاتی بود که تاکنون در آن حضور داشتم. در پایگاه نشسته بودیم که یکباره یکی از کوهنوردان سراسیمه وارد شد و گفت: «یک نفر در محدوده پیاز چال بیهوش روی زمین افتاده است.» بلافاصله وسایل لازم را برداشتیم و به سوی مصدوم حرکت کردیم. تمام مسیر را دویدم تا اینکه بعد از یک ساعت مصدوم را پیدا کردم. سطح هوشیاری بسیار پایینی داشت و عضلاتش به شدت سفت شده بود. بدون معطلی اقدامات لازم را انجام دادم و حال مصدوم را جا آوردم. ولی او نمی توانست حرکت کند. او را روی کولم گذاشتم و با دشواری مسیر یک ساعته را حدود 3ساعت تا پایگاه طی کردم. وقتی علائم حیاتی اش مساعد شد با کمک بچه های پایگاه او را به پایین کوه و از طریق آمبولانس به بیمارستان انتقال دادیم. بعد از چند روز وقتی پیگیر حالش شدم روند درمانی اش را به سلامت طی کرده بود. آن وقت تمام خستگی هایم در رفت. عملیات در کوهستان بسیار طاقت فرساست اما شیرینی نجات یک انسان به تمام سختی هایش می ارزد.

 نام و نام خانوادگی: محمد رحیمیان
 سن: 23ساله
 سمت: نجاتگر سوم و کوهنورد حرفه ای

نجات 21 کوهنورد گمشده
بعضی ها فکر می کنند که کوهنوردی کار بسیار آسانی است و به همین دلیل گاهی بدون تجهیزات مناسب دل به کوه می زنند. این تفکر بسیار اشتباه برخی از کوهنوردان است. البته دانستن مسیر یکی از اصول کوهنوردی است که باید همواره رعایت شود. یک بار به پایگاه ما اعلام کردند که 21کوهنورد به دلیل مه گرفتگی در محدوده عملیاتی ما مسیرشان را گم کرده اند. قبل از حرکت با تلفنی که داشتیم تماس گرفتیم و با مشاهداتمان مکان کوهنوردان را پیدا و به طرفشان حرکت کردیم. بعد از حدود 2ساعت کوهپیمایی تیم را پیدا کردیم. تعدادی زن و بچه هم همراهشان بود که به سختی راه می رفتند. هر چه مواد غذایی داشتیم به آنها دادیم. بعضی از آنها حتی یک کفش مناسب برای کوهنوردی نداشتند و به تصور اینکه می توانند با همین وضع تا قله بروند تا نزدیکی های پیاز چال حرکت کرده و مسیر را گم کرده بودند. به هر ترتیبی بود آنها را تا یک مسیر مناسب راهنمایی کردیم تا به طرف پایین کوه بروند. وقتی مسیر را نشانشان دادیم آنقدر خوشحال شده بودند که اشک از چشمانشان جاری بود.

 نام و نام خانوادگی: حسین حیدری
 سن: 42 ساله
 سمت: مسئول پایگاه شیرپلا‏، نجاتگر یکم

به خاطر چند عدد گردو
حوادث رشته کوه های شمیرانات در فصل های مختلف سال تفاوت دارد. در پاییز و زمستان گمشدگی و نجات کوهنوردان ازکولاک و...عمده ترین ماموریت‌هاست و در بهار و تابستان افت فشار‏، گرفتگی عضلات، تنگی نفس و گرمازدگی گردشگران و کوهنوردان بیشترین عملیات هایمان را تشکیل می دهد. عامل بیشتر این حوادث کمبود آب بدن و رعایت نکردن نکات ایمنی لازم برای کوهنوردی است. این موضوع برایم کمی ناگوار است که بعضی افراد به آسانی خود را به دردسر می اندازند. البته در هر صورت ما وظیفه مان را انجام می دهیم ولی کمی احتیاط می تواند از وقوع فاجعه جلوگیری کند.یکی از عملیات هایی که در خاطر دارم مربوط به سال گذشته است که کوهنوردی برای چیدن گردو از درخت کنار پرتگاه بالا رفته و براثر بی احتیاطی به داخل دره پرت شده بود. یکی از کوهنوردان سراسیمه وارد پایگاه شد و ماجرا را برایمان تعریف کرد. بلافاصله به طرف محل حادثه حرکت کردیم. آن کوهنورد نیمه جان در پایین دره افتاده بود . وقتی از دره پایین رفتیم نمی توانست حرکت کند و خون زیادی از او رفته بود. بعد از انجام اقدامات اولیه با رعایت نکات اصولی مصدوم را بالا آوردیم. به دلیل وخامت حالش و صعب العبور بودن مسیر،درخواست بالگرد امداد کردیم و مصدوم را به بیمارستان انتقال دادیم. خوشبختانه با عملکرد به موقع، آن کوهنورد از مرگ نجات پیدا کرد.

 


تعداد بازدید :  202