حسام حیدری طنزنویس
ور رفتن با اخبار سینمایی این هفته را با خبر شروع به کار احسان علیخانی برای تهیه کردن دومین فیلم سینماییاش آغاز میکنیم. علیخانی که قبل از این هم فیلم «بدون تاریخ، بدون امضا» را تهیه کرده بود؛ گفته که برای تابستان، فیلم جدیدش را استارت خواهد زد. با توجه به روحیات خاص آقای علیخانی از همین الان خودتان را برای تحمل حجم زیادی از فلاکت و بدبختی و اندوه آماده کنید. ما اسامی زیر را برای فیلم جدید احسان علیخانی پیشنهاد میکنیم: «ضجه طولانی»، «بغض فروخورده»، «وقتی احسان ناله کرد»، «چه کنم با این همه غم؟» «بیا با هم زار بزنیم». بازیگرش هم که از همین الان معلوم است: سلطان غم: نوید محمدزاده.
خبر دردناک این هفته سانحه رانندگیای بود که برای مهدی فخیمزاده پیش آمد. شکر خدا حال ایشان خوب است، اما ماجرای جالب این بود که نزدیکان ایشان میگفتند بعد از قضیه آقای کیارستمی، بیمارستانها از پذیرش بیمار هنرمند پرهیز میکنند. به گفتوگوی زیر که جلوی در یک بیمارستان ضبطشده توجه کنید:
ـ بیمار اورژانسیه کجا ببریمش خانم پرستار؟
+ هنرمند که نیست؟ بازیگری کارگردانی چیزی نباشه که برا ما دردسر میشه.
ـ نه هنرمند نیست فقط چند وقته پول ما رو خورده هی فیلم بازی میکنه ... اینم حسابه؟
+ اگه معروف نباشه نه ... ولی قیافهش خوبه، به نظرم پتانسیل اینو داره بعدا بازیگر شه. بذارید با رئیس بیمارستان چک کنم.
ـ بابا این داره میمیره ... اصلا مال این حرفا نیست. خیلی میکشه ... داغونه
+ چی میکشه؟ نقاشی؟ اوه اوه این هنرمند تجسمیها که خیلی ناجورن ... بیمه درست و حسابی هم که ندارن ... بستری کنیم دردسر میشه (گوش مریض را میکشد) قول میدی کشتیمت نری شکایت کنی؟ بامبول درنیاری بگی خطای پزشکی بوده؟ آره؟
از اینها گذشته از آن طرف حکم نهایی پزشک معالج آقای کیارستمی هم رسیده و نظام پزشکی بعد از این همه بیا و برو، این پزشک را به توبیخ کتبی محکوم کرده است. نظام پزشکی در ادامه با کشیدن لپ پزشک خاطی به او گفته: «اگه یه بار دیگه از این کارها بکنی میدم هاپو بخورتت» و از او قول گرفته که از این به بعد بچه خوبی باشد و مریضهایش را خوب معالجه کند. پزشک مربوطه هم ماجرا را به پنسش گرفته و به کارش ادامه داده.
استفاده از شاخهای اینستاگرامی برای تبلیغات فیلمها هم موضوع جدیدی است که این هفته سروصدا راه انداخته. گویا تعدادی از تهیهکنندهها از بعضی از شاخهای اینستاگرامی خواستهاند که برای فیلمهایشان تبلیغ کنند. مثلا وحید خزایی بگوید: «سلام عشقا ... یه لایو بریم از سینما؟» یا عباس کچلیک در مورد خواص سینما رفتن بر تقویت دندانها صحبت کند.
البته یکی از تهیهکنندهها که فیلمش را شاخهای اینستاگرامی تبلیغ کردهاند، گفته: «تبلیغ این فیلم در صفحه شاخهای مجازی به سفارش ما نبوده و قبلا از این روش استفاده کردهایم و چون نتیجه نگرفتهایم، این کار را تکرار نمیکنیم.» نمیدونم چرا ایشان نتیجه نگرفتهاند، ولی من به شخصه حرفهای شاخهای مجازی را خیلی قبول دارم و اگر از فیلمی تعریف کنند، حتما میروم و فیلم را میبینم. بهخصوص اگر انسان کاربلد، همهچیزفهم، همهچیزدان، دوراندیش، با کمالات، نازکاندیش، فهیم، بلندبالا، دانشپرور، والاگوهر و برجستهای همچون خانم صدف طاهریان این حرف را زده باشد. من که نظرم این است. شما را نمیدانم.