شماره ۱۴۴۹ | ۱۳۹۷ يکشنبه ۲۴ تير
صفحه را ببند
نرقص تا نرقصیم!

سعید  اصغرزاده روزنامه‌نگار

در این وانفسای سلبریتی تراشی و الگوخوراندن در شبکه‌های اجتماعی به ضرب و زور مصاحبه و شوی تلویزیونی جای آدم تاثیرگذار و روشنفکر خالی است. کسی که جامعه را بنوازد و صدالبته که فانوسی در دستش باشد و طریقتی را آزموده باشد و جامعه را از این همه اغوا برهاند، نه اینکه خودش هم به دنبال جامعه در «بیراه» گرفتار آید. شاید در غیاب همین نوع آدم درست و درمان است که کارمان کشیده به چهار نفر خواننده و آرتیست!
نیکوس کازانتزاکیس در کتاب «برادرکشی» و رومن رولان در رمان «جان شیفته» از جماعتی سخن می‌گویند که به‌دلیل داشتن بینش زیاد، به روشنفکرانی ابتر تبدیل شده‌اند، شناخت وضع موجود را اسباب بی‌عملی خود ساخته و توانشان در آنالیز اوضاع را به وسیله‌ای جهت سلب مسئولیت در مشارکت با سرنوشت ملتی که همچون آتش کوچکی فرو می‌میرد، بدل کرده‌اند. در حالی که وظیفه فرد روشنفکر شرکت و همیاری در تعیین سرنوشت جامعه و مردمانش است.
کافی است به شبکه‌های اجتماعی و صفحات خاص روشنفکرانمان در این روزها مراجعه کنیم. دریغ از یک نسخه شفابخش. دریغ از موج‌سازی ( همه بر امواج هیجانی جامعه سوار می‌شوند و به راهی می‌روند که امواج آنان را می‌کشاند با آنکه وظیفه آنان است که امواج را به سویی ببرند که باید! یک روز دختران انقلاب و روز دیگر نمایش فوتبال در استادیوم و روز دیگر برقص تا برقصیم و...)
البته بگویم که به اعتقاد بسیاری، ما دیگر روشنفکر نداریم چرا که روشنفکر بیرون از سیاست است و جهت هرچه بهتر دفاع کردن از آرمان‌ها و شناساندن آنها، حتی نسبت به گروه‌های هم آرمان هم تعلق و وابستگی ندارد. دارای امید به آینده و حرکت در آن جهت و همزمان تردید در واقعیات و حرکت جهت اصلاح آنهاست. مخالف هرگونه عقب‌ماندگی و جهل و خرافه ‌است و در جهت رشد و نوسازی تلاش می‌کند. منتقد است و تحول‌خواه و با اصحاب قدرت و اصحاب ثروت تعامل ندارد.
حالا فهمیدید که چرا روشنفکر نداریم؟ یا وابسته به چرخه قدرتند و یا مرعوب قدرت و یا آتش بیار جهل و خرافه و یا غرقه در مال و ثروت و....
نقل قولی را ‌آل احمد در کتاب «در خدمت و خیانت روشنفکران» از صادق هدایت در مورد روشنفکر ایرانی می آورد که «همچون کنده‌ای است که در کنار اجاق مانده و سیاه شده نه به آتش زیر دیگ کمکی کرده و نه چوب سالم باقی مانده.»
به نظر گروه تاثیرگذار در جریانات اجتماعی ( و نه سیاسی که به‌واسطه عدم صداقتش از حوصله مردم مدتی است خارج شده) نیازمند دگردیسی و تغییر و تحول است چرا که اگر بر همین منوال پیش برویم همدستی «دست‌های پنهان» و «رسانه باری به هرجهت» اجتماع را به ناکجایی خواهد برد که دور از انتظار همگان است! در این مهم بسیاری باید آستین بالا بزنند، از روشنفکر گرفته تا اهالی رسانه و حتی منبری‌ها!


تعداد بازدید :  1044