چرا مسائل را درست طرح نميكنيم؟ طرح درست يك مسأله، نيمي از راه حل آن است. حضور بانوان در ورزشگاههاي كشور يكي از مسائلي است كه برخي افراد با طرح نادرست آن كوشيدهاند جلوي يك مطالبه و رفتار طبيعي را بگيرند، غافل از آنكه با اين كار خود به عوارضي بيش از آنچه ميترسيدند دچار ميشوند. پس از آنكه برخي از مسابقات در ورزشگاه آزادي با حضور خانوادهها به نمايش درآمد و سپس مراسم فينال جام جهاني نيز بهطور مستقیم از تلويزيون پخش شد، معلوم شد كه مخالفت با اين رفتارها بيش از آنكه واقعي و مبتني بر شواهد قدرتمندي باشد، ناشي از يك ترس يا محافظهكاري بيمورد است.
يكي از آخرين نظرسنجيهايي كه در بهار سال جاری انجام شده، نشان ميدهد كه بيش از 96 درصد افراد تهراني با پخش مسابقات فوتبال در كافهها و سينماها موافق هستند و فقط حدود يك در هزار! مخالف آن هستند. به همين نسبت نيز حدود دوسوم افراد با پخش گزينشي و سانسور مسابقات مخالف هستند و جالبتر اينكه 60 درصد مردم نیز موافق حضور بانوان در ورزشگاهها هستند و 11 درصد نيز تا حدودي موافق هستند و فقط 26 درصد مخالفند.
مخالفت با رفتاري كه اين حد از مردم موافق آن هستند و طبعا آن را حق خود میدانند و هیچ ماده قانونی نیز آنان را از این حضور منع نمیکند، عوارض بسيار بدي براي جامعه دارد. خوشبختانه معاون امور زنان رياست جمهوري اعلام كرد كه شوراي تأمين مجوز ورود خانوادهها به ورزشگاهها را صادر كرده است. اين اتفاق ميتواند بسیار مثبت باشد، چرا كه تاکنون و از سوی مخالفان اصل قضيه بد طرح شده است. طرح بد ماجرا از آنجا آغاز ميشود كه حضور زنان و مردان در كنار يكديگر يا در يك مكان را صرفا جنسيتي تحليل كردن معقول و مطابق با واقعيت نيست. زنان و مردان در موقعيتهاي بسيار متفاوتي در كنار يكديگر قرار ميگيرند؛ در خيابان، در محل كار، در دانشگاه و... ولي هيچكدام از اينها به معناي آن نيست كه حضور اين دو، برحسب جنسيت آنان معنادار است و گناه بر آن بار شود. همانطور كه در سينما يا دانشگاه اين افراد كنار يكديگر و در يك محل يا كلاس هستند، ولي كسي نسبت به اين حضور نگاه جنسيتي ندارد. اتفاقا مشابه اين را در مراسم عبادي حج هم داريم كه هر دو جنس در كنار يكديگر طواف ميكنند. حتي لباس مردان نيز چندان پوشيده و كامل نيست، ولي كيست كه نداند حضور در آنجا از منظر عبادي است و اين فرق ميكند با حضور در محيطي كه معناي جنسيتي بر آن بار شود.
البته بايد پذيرفت كه در هر شرايطي برخي سوءاستفادهها رخ ميدهد، ولي اينها استثناست و براساس استثنا نميتوان يك قاعده رفتاري را ايجاد كرد. مهمتر اينكه هيچ قانوني حضور بانوان را در ورزشگاهها منع نكرده است. با اینحال، براي حضور بهتر و سالمتر آنان ميتوان تمهیداتی را در نظر گرفت و اميدواريم كه اين مسأله براي هميشه حل شود. به قول سهراب سپهری؛ «چشمها را باید شست؛ جور دیگر باید دید». مسأله اصلی تغییر نگاه است. وقتی نگاهمان تغییر کرد و از این پیشداوریهای ویرانگر بیرون آمدیم، آنگاه متوجه میشویم که چه بسیار اموری که واقعیت و اثرات آنها بر خلاف نگاه اولیه ماست.