شماره ۱۴۶۶ | ۱۳۹۷ شنبه ۱۳ مرداد
صفحه را ببند
دردسرهاي مادرانه و پدرانه

«سخت‌ترين دوران زندگي‌ام را مي‌گذرانم.» دو نوجوان12 و 18سال دارد و در يكي از بيمارستان‌ها پرستار است.«اينها اصلا شبيه ما نيستند. ما در نوجواني مطيع خانواده بوديم، اما اينها فقط سركشي را ياد گرفته‌اند.» «مريم» هم مانند خيلي از مادراني كه نوجوان دارند در برخورد‌ها و گفته‌هايش مردد است و نمي‌داند چه رفتاري درست‌ است.«دخترم هر روز يك‌چيز مي‌خواهد؛ فلان دوستم  اين را خريده من هم مي‌خواهم. آن يكي بهمان چيز  را دارد من هم مي‌خواهم. اين لباس‌ها بچگانه است، فلان مدل كفش را مي‌خواهم. پسرم هم همين‌طور است حرفي هم مي‌زنيم، مي‌گويند درك نمي‌كنيد!» «محمود» براي كار مجبور است از خانواده دور باشد. او از مهندساني است كه در عسلويه فعاليت مي‌كند. او پدر دو دختر است كه يكي از آنها دوران نوجواني را پشت‌سر گذاشته‌ و ديگر جزو نوجوانان محسوب مي‌شود. «رفتار با نوجوانان راه رفتن روي لبه تيغ است. همان‌قدر سخت و برنده. واقعا آدم نمي‌داند چه حرفي بزند و چه رفتاري داشته باشد تا نتيجه عكس ندهد. حرف مي‌زنيد مي‌شويد زورگو، مي‌خواهيد استدلال بياوريد، مي‌شويد قديمي، واقعا سخت است.» «محمود» با وجود دوري از خانه با دخترانش رابطه خوب و صميمي‌اي دارد.«دوران نوجواني دخترم بهتر بود. گفتمان بيشتري داشتيم و اگر حرفي منطقي مي‌زدم، قبول مي‌كرد اگرچه در ظاهر نشان نمي‌داد اما در رفتارش مي‌ديدم كه روي حرف‌هايم فكر كرده اما دختر كوچكم اين‌طور نيست اصلا اين نسل فكر مي‌كنند هر حرف ما زورگويي و استبداد است.» اما «نادر» دردسرهاي بيشتري با دوران نوجواني دارد. «جدیدا خیلی بی‌ادب شده، به همه دستور مي‌دهد. احترام بزرگترش را نگه نمی‌دارد. بيشتر اوقات جلوی آینه است و به خودش می‌رسد. واقعا من و مادرش نمي‌دانیم بايد چه كار كنيم.» «زهرا» اما جزو مادراني است كه دوران سخت نوجواني فرزندش را پشت‌سر گذاشته است اما هنوز با بعضي آثار آن دوران دست به‌گريبان است.«پسرم 22سال دارد اما در نوجواني خيلي اذيت شدم. كم‌حرف و گوشه‌گير شده بود. از اتاقش بيرون نمي‌آمد. حتي با ما غذا نمي‌خورد و مجبور بودم، غذايش را ببرم اتاقش. هزينه مشاوره رفتن نداشتم اما با مشاوره مدرسه‌شان در تماس بودم و تاكيد داشت سخت نگيرم چون دارد خودش را مي‌شناسد! تنها كاري كه مي‌كردم مدارا بود.» «زهرا» زياده‌خواه بودن «مهبود» را مربوط به همان دوران مي‌داند.«خيلي زياده‌خواه شده بود و هنوز هم همان‌طور است و بدتر از همه، پسري كه هر كاري را به نحوه احسن انجام مي‌داد تمام كارهايش را نصفه‌نيمه رها مي‌كند. دانشگاه را نصفه رها كرد رفت سربازي. الان آن را هم رها كرده و دارد آرايشگري ياد مي‌گيرد.»


تعداد بازدید :  281