شماره ۱۴۶۶ | ۱۳۹۷ شنبه ۱۳ مرداد
صفحه را ببند
تریبون

زلاتکو کرانچار: هیچ تماس و ارتباطی با تیم بزرگسالان و کی‌روش ندارم. از طرفی باید بگویم به دنبال جانشینی کی‌روش نیستم، چون به تیم امید آمدم تا به المپیک بروم.

 علیرضا کریمی: خودم هم از تصمیم شورای فنی خبر نداشتم و فکر می‌کنم وقتی اعلام شد در یک وزن بالاتر به بازی‌های آسیایی می‌روم، خواب بودم! وقتی بلند شدم، فهمیدم که شورای فنی تصمیم گرفته من در وزن 97کیلوگرم کشتی بگیرم. کسی از قبل به من نگفته بود که قرار است چنین اتفاقی بیفتد و خودم هم کمی سورپرایز شدم!

 محمدرضا خانزاده: خوشحالم در تیمی بازی می‌کنم که مدافعان قدرتمند فوتبال ایران همانند سیدجلال حسینی و پژمان منتظری در آن حضور داشتند. همچنین عبدالعلی چنگیز 3دهه پیش برای تیم الاهلی افتخارآفرینی کرد. افتخار می‌کنم که پیراهن تیم الاهلی را بر تن دارم و می‌خواهم گام‌های قدرتمند مدافعان ایرانی پیشین این تیم را دنبال کنم.

 محمود دولت ‌آبادی: خانه پدری‌ام باوجود این‌که‌ سال 82 به‌عنوان یک اثر ملی به ثبت رسیده، به تازگی به‌طور کامل تخریب شده است، یعنی نه یک خانه؛ که دو خانه بود و هر دو خراب شده. البته این مسأله برای من جنبه شخصی ندارد. سر ماجرای خانه آل‌احمد هم که مشابه همین اتفاقات داشت تکرار می‌شد، این ما بودیم که جلو افتادیم و نگذاشتیم تخریب بشود، اما حتی در مورد خانه نیمایوشیج که در همسایگی آنجاست هم من برای این‌که حالم بدتر از این نشود، نرفتم از نزدیک اوضاع را ببینم.

 سروش صحت: بعد از سریال شمعدونی فکر می‌کردم با چه چیزی می‌توان شوخی کرد؟ آن‌قدر دست و پای کارگردان در ساختن کمدی تلویزیونی بسته است که فکر کردم دیگر طنز نسازم و سراغ ملودرام اجتماعی بروم، به همین خاطر در لیسانسه‌ها روایت را درباره همین دلخوری‌ها و عدم وجود ظرفیت‌های بالای انتقادپذیری در جامعه جلو بردیم. خدا را شکر باورپذیری ایجاد شد و همه دیدند با شخصیت‌ها و مشاغل زیادی شوخی شد، بدون این‌که واکنش تندی به همراه داشته باشد.


تعداد بازدید :  303