یک پژوهش دانشگاهی در سال 2006 تصویری شگفتآور از انسان نشان داد مبنی بر این که بیش از 40 درصد کارهایی که ما در طول روز انجام میدهیم، در واقع تصمیم یا انتخاب نیستند، بلکه عادتاند! ما فکر میکنیم که در موقعیتهای مختلف تصمیم میگیریم و انتخاب میکنیم اما واقعیت آن است که در بسیاری از موارد به صورت ناخودآگاه برخی اقدامات را انجام میدهیم. زندگی روزانه ما از تعداد زیادی عادت تشکیل شدهاند: اینکه بعد از بیداری اولین کارمان چیست؟ چطور غذا میخوریم؟ چه زمانی و چگونه شبکههای اجتماعی را چک میکنیم؟ چه زمانی و چرا سیگار میکشیم؟ یک چرخه مخوف پشت رفتارهای ما وجود دارد ما را زندانی عاداتمان کرده است. گاهی ما تا آخر عمر زندانی عادتهای خود باقی میمانیم. بارها تلاش کردهایم که از این زندان بیدیوار فرار کنیم اما... عادتها یک چرخه هستند. این چرخه از سه بخش «سرنخ»، «روتین» و «پاداش» تشکیل شده است. شما احساس گرسنگی میکنید (سرنخ) و برای سیر شدن (پاداش) غذا میخورید (روتین). شما احساس کلافگی میکنید (سرنخ) و برای تغییر فضای ذهنی (پاداش) به سراغ یخچال میروید (روتین). ما چرا سیگار میکشیم؟ چون یکی از این سرنخهای پنج گانه رخ میدهد: نگرانی، عصبانیت، بیحوصلگی ناشی از انتظار، نیاز به تمرکز، بودن در یک موقعیت خاص. پس برای دستیابی به پاداش به روتین (سیگار کشیدن) اقدام میکنیم. پاداش چیست؟ آرامش، فاصلهگرفتن از موضوع، تغییر فضای ذهنی، تمرکز و یا گذر زمان (و فائق آمدن بر تلخی انتظار) و به این ترتیب در چرخه مخوف عادت گرفتار میآییم. ماشهها کشیده میشوند (سرنخ)، تیرها شلیک میشوند (روتینها) و به سیبل مینشینند (پاداش).