حجتالاسلام یاسین نجاریان کارشناس امور دینی
در مسأله تعدد زوجات فقها حکم به اباحه دادهاند؛ یعنی اصل ازدواج را مستحب موکد دانستهاند و اقتصار بر تکهمسری را مستحب میدانند. به عبارت دیگر مستحب آن است که مردان به یک همسر اکتفا کنند و اینکه شرع اجازه داده، مرد با توجه به دارابودن شرایطی تا چهار همسر اختیار کند یک رخصت است. برای تسهیل امور عدهای از فقها متعرض این مسأله نشدهاند، ولی بزرگانی از جمله شیخ طوسی ملقب به شیخ الطایفه نهتنها چند همسری را مباح دانستهاند بلکه تکهمسری را مستحب میدانند؛ «هر مردی میتواند تا چهار زن اختیار کند و در این مطلب هیچ اختلافی میان علما وجود ندارد، ولکن مستحب آن است به یک زوجه اکتفا نماید.» (المبسوط ج۶ ص۴). دیگر فقها همچون قاضی ابن براج (المهذب ج۲ ص۳۴۳) و مرحوم طبرسی (المؤتلف من المختلف بین أئمه السلف، ج۲، ص۲۸۹) نیز حکم به جواز و اکتفا بر تکهمسری دادهاند؛نه استحباب. شاید علت سکوتِ دیگر فقها همنظری ایشان با شیخ الطایفه باشد ولو بحث مفصل فقهی اصولی این مسأله مجالی دیگری میطلبد؛ اما اجمالا اباحه تعدد زوجات که رهبری هم فتوا بدان دادهاند یک حکم نادر و شاذ نیست، تا آنجا که همانطور که عرض شد شیخ طوسی ادعای اجماع میکند و جایگاه و منزلت شیخ طوسی بر فقیهان و فقهخوانان پوشیده نیست.
البته موضوع تعدد زوجات را میتوان از جنبههای مختلف دیگر نیز مورد بررسی و واکاوی قرار داد. این سوال بسیار مهمی است که اسلام به محض ورود خود در یک جامعه، چه نسبتی میان خود با فرهنگ و مناسبات بومی آنجا برقرار میکند؟ آیا اسلام یک عنصر تمامیتخواه است که خواهان نابودی کامل فرهنگ بومی و سبک زندگی مردمان یک منطقه است و بعد از ورودش سبکی نو جاری میکند؟ جواب سوال برای آنان که فقط تاریخ ورود اسلام به ایران را نیم نگاهی بیندازند، واضح است.
اسلام یکسری احکام ثابت و کلی دارد که در هر زمان و مکانی ثابت است و برای مسلمان زیستن و اینکه جامعهای را بتوان جامعهای اسلامی قلمداد کرد، رعایتکردن آن الزامی است اما در غیر آن اسلام تنوع زیستی و سلیقههای مختلف قومی را به رسمیت شناخته است؛ مثلا در نوع پوشش اسلام فقط یک حکم کلی دارد که فلان میزان باید فرد پوشش داشته باشد؛ اما اینکه چه مدلی و چه رنگی در اختیار خود فرد قرار داده است. لذا مشاهده میکنید شمال و شرق و غرب و جنوب ایرانی که قریب به ۱۴ قرن مسلمان است دارای لباسهای مختلف است. کرد، بلوچ، بختیاری و شمالی... هر کدام لباس مناسب و متناسب زیستبوم و سبک زندگی خود را دارند.
مثال لباس یک مثال دم دستی برای فهم بهتر است والا تمامی رسم و رسومهایی که در اقصی نقاط خاورمیانه که غالبا مسلمان هستند با تنوع و تکثرش پابرجاست و اسلام تا آنجا که با احکام کلی و قواعد تغییرناپذیرش مغایرتی نداشته باشد آنها را به رسمیت میشناسد.
اسلام تمامیتخواه نیست
اسلام خواهان جهانیشدن است اما به خلاف جهانیشدن آمریکایی تمامیتخواه نیست. جهانیشدن آمریکایی است که با ورودش تمام سنتها و فرهنگهای بومی را ریشهکن میکند و برای جهانیشدن مجبورت میکند که از لباست تا معماریت تا سبک تغذیهات تا حتی نوع حرفزدنت را مانند لایف استایل آمریکا بکنی. همه باید شلوار لی بپوشند همه باید هاتداگ بخورند، حتی همه برای فحشدادن یک کلمه خاص بکار ببرند و .…
این میشود که غذاهای بومیِ متناسب با آبوهوا و مزاج قومی هر منطقه جای خود را به ساندویچ و پیتزا میدهد. دقت کنید مسأله جزیی نیست و باید با نگاه کلنگر به آن نگریست. قطعا کسی با شلوار لی که اتفاقا زیبا است یا با پیتزا که واقعا خوشمزه است، مخالف نیست و به نظر میرسد هیچکس نمیتواند جلوی این جهانیشدن را که از شرق و چین گرفته تا غرب و برزیل همه دارند دارای یک لایفاستایل میشوند و میرویم به سمت دهکدهشدن جهان، بگیرد. (حتی در همین مقاله چندبار از کلمه خارجیِ «لایف استایل» استفاده شد!)
چندهمسری در میان زنان ایرانی
مذموم و ناپسند
حال با این توضیح، باید این مسأله را درک کنیم که اسلام از آنجا که در بستر فرهنگی- بومی عربستان و در یک دوره تاریخی خاص رشد و نمو کرده است، برای آنان که اسلامشناس ماهری نباشند، بین اسلام اصیل و فرهنگ بومی عربها در آن دوره تاریخی خلط میشود، یعنی یک مسأله و یک سنت را که مقتضای جوامع عربی آن زمان بوده است و متعلق به آن دوره از اسلام میدانند (و از آنجا که قصد دارند خود را تماما مسلمان و رضایت الهی را کسب کنند که این نیت بشدت نیت پسندیدهای است) در جامعه ایرانی اجرا میکنند و به گمانشان مسلمانتر شدهاند و جامعهای اسلامیتر دارند، لذا میبینیم حتی متاسفانه برخی اسلامی زیستن را به معنای استفاده از کلمات عربی میدانند و در تبریک جشنها یا تسلیت گفتنها از کلمات عربی استفاده میکنند و این هجوم زبان عربی همانقدر برای هویت ایرانی و زبان فارسیمان مضر است که هجوم زبان انگلیسی، فرانسه و....
به همین منظور نباید اسلام و فرهنگ بومی عربها آن هم در یک دوره تاریخی را با هم به اشتراک گذاشت. البته خواننده واقف است که این توصیه از یک نگاه نژادپرستانه نیست و قطعا همانطور که به فارسها، بلوچها، کردها، شمالیها، ترکها و... توصیه میکنیم فرهنگهای بومی همساز با اسلام را حفظ کنید، به عربها هم توصیه میکنیم شما هم پایبند به فرهنگهای اصیل خود باشید.
مقدماتی لازم بود تا عرض کنم، مسأله تعدد زوجات در اسلام از همان مسائلی است که وابسته به فرهنگهای قومیت در دورههای زمانی مختلف است. این جوامع هستند که در طول تاریخ باید متناسب با فرهنگ بومی خود یا ضرورتهای زمان خود، آن را ترویج کنند یا نه. البته چندهمسری به لحاظ فرهنگی- اجتماعی در میان زنان ایرانی از قدیمالایام مذموم و ناپسند بوده است. از طرف دیگر، زنان ایرانی و فرهنگ ایرانی چندهمسری را ناپسند میدانند، بهگونهای که بهعنوان تهدیدی برای اصل بنیان خانواده به آن مینگرند و تجربه ثابت کرده آنان که در این محیط فرهنگی چندهمسری اختیار کردند، خود و فرزندانشان متحمل صدماتی شدند، حالا با وجود این، مشخص است عقل و شرع حکم نمیکنند که چندهمسری را توصیه و ترویج دهیم.
رابطه چندهمسری و اخلاق
موضوع دیگر اینکه مسلمان واقعی بودن فقط در رعایت کردن احکام نیست. تمامی علمای اخلاق بر این مسأله صحه میگذارند. چه بسا افرادی که در طول تاریخ دینبازی کردند و صرف رعایت احکام اسلامی خود را مسلمان میدانستند. تمامی لشکریان یزید خود را مسلمان میدانستند. احکام اسلامی، واجبات و محرمات، برای شروع مسلمانی است. حداقل و کفِ مسلمان بودن رعایت احکام است.
در طریق مسلمانی احکام و اخلاق دو شرطند؛ دو بالَند که بدون هر کدام به مقصد رسیدن غیرممکن است. فردی که فقط احکام و ظاهر دین را رعایت میکند، بیشباهت به سلفیها و داعشیها نیست که عمق اسلام را درک نکردهاند و صرف عمل به ظواهر، خود را مسلمان میدانند. منافقین نیز به ظاهر مسلمانند اما بنابر آیات قرآن جهنمیاند (بشر المنافقین بان لهم عذابا الیما / نساء 138) بنابراین رعایت احکام شرط لازم است اما کافی نیست.
اجازه آری، توصیه خیر
در جمعبندی موضوع هم باید گفت اسلام اجازه داده است مرد بتواند با توجه به شرایط خاصی بیش از یک همسر اختیار کند. دقت کنید اجازه داده است؛ نه اینکه توصیه کرده یعنی ابتداءً تعدد زوجات مباح است، نه مستحب. حال با این وضعیت اینکه تعدادی سعی در ترویج چندهمسری دارند به بهانههای مختلف باید پاسخ دهند چه دلیلی بر توصیه کردن و مستحب جلوه دادن این امر دارند؟!
البته قصد نگارنده نقد چندهمسری در مصداق فردی نیست؛ موضوع در سطح جامعه است که ترویج چندهمسری بهعنوان یک تشویق برای کل جامعه ایرانی به نظر نمیرسد صحیح باشد، لذا نقل هم شده، رهبری بهطور جدی مانع تشویق چندهمسری شدهاند.