مهتاب جودکی| چهاردهسال از عمر سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری میگذرد و در این مدت 11نفر بر صندلی ریاستش نشستهاند؛ 11معاون رئیس جمهوری با 11برنامهای که در طول 14سال یا به سرانجام رسید یا نه. نتیجه برنامه روسا هرچه بود، در طول این مدت نمایندگان مجلس 7بار تلاش کردند که سازمان را به وزارتخانه تبدیل کنند. طرح تغییر این سازمان بارها به مجلس رفت و هر دفعه شکست خورد جز آخرین دفعه. این بار 10 مرداد 97 طرح با ۱۳۷ رأی به نفع وزارتخانه شدن سازمان میراث فرهنگی تصویب شد و حالا اگر شورای نگهبان ایرادی به آن نگیرد، یک ماهه تعیین تکلیف میشود و کاری نمیماند جز انتخاب وزیر؛ البته این ماجرا هم 3ماه طول میکشد.
از وقتی طرح وزارتخانه شدنِ سازمان تصویب شده، منتقدان امیدوار شدهاند که از این به بعد فعالیت این نهاد بیشتر تحت کنترل باشد و بشود از وزیر درباره اقداماتش توضیح بخواهند. قصه تازه پس از پایان فعالیت سازمان و آغاز کار وزارتخانه، انتخاب وزیر است و از وقتی کار در مجلس به سرانجام رسیده بعضی فعالیت خود را برای تصاحب صندلی وزارتخانه نو آغاز کردند.
گزینههای احتمالی وزارتخانه میراث فرهنگی چه کسانی هستند؟
علیاصغر مونسان
سیام مرداد سال پیش علیاصغر مونسان که پیش از این مدیریت سازمان منطقه آزاد کیش را بر عهده داشت، به عنوان رئیس جدید سازمان میراث فرهنگی پس از زهرا احمدیپور منصوب شد (احمدیپور حالا عضو غیرموظف هیأتمدیره منطقه آزاد جزیره کیش است). اکنون یک سال پس از آمدن او، زمان انتخاب وزیر میرسد. با وجود تغییرات تازه سازمان اما اکنون دور از انتظار نیست، مونسان که از کیش برای معاونت رئیسجمهوری به تهران آمده بود، محکمتر بر صندلی ریاستش بنشیند. پس از جواب مثبت مجلس به وزارتخانهشدن سازمان میراث فرهنگی، منابعی احتمال تکیه مونسان بر جایگاه وزارتخانه را بالاتر از همه میدانند. او از مدیرانی است که در طول فعالیت خود با توجه به شعارهای دولت، بیش از همه بر گردشگری تأکید داشت. نشست و برخاست اخیر معاون رئیسجمهوری با نمایندگان مجلس در ماههای گذشته باعث شده بعضی منابع این کار را به جلب رضایت مجلسیها تعبیر کنند. از سوی دیگر با توجه به اینکه هنوز بودجه و منابع انسانی این سازمان تغییری نکرده، به نظر میرسد احتمال جابهجایی قدرت و تعویض معاونان در این نهاد باز هم کمتر شود. او حتی آذر سال پیش درباره تغییرات سازمان میراثفرهنگی ناامیدانه از «وزارت گردشگری» نام برده بود: «اگر قرار باشد فقط تیتر ما تغییر کند و بشود وزارت گردشگری اتفاق خاصی نمیافتد. باید به فکر کارهای زیرساختی و توسعهای باشیم.»
محمدحسن طالبیان
معاونت میراثفرهنگی سازمان که از سال 92 تاکنون زیر نظر محمدحسن طالبیان بوده و این روزها اگرچه کسی بهطور جدی از گزینههای وزارت نام نبرده، اما در زمزمهها از او یاد شده است. طالبیان مدارک کارشناسیارشد معماری و دکترای معماری-مدیریت و حفاظت میراث جهانی خود را از دانشگاه تهران گرفته است.
پیروز حناچی
از مهر پارسال پیروز حناچی با حکم محمدعلی نجفی بهعنوان معاون فنی و عمرانی شهرداری تهران فعالیت میکند، حالا اما از او که پیش از این از گزینههای وزارت راه و شهرسازی بود، برای تصدی در وزارتخانه جدید یاد میشود. حناچی پیش از این قائممقامی ریاست دانشکده هنرهای زیبا تهران، ریاست موسسه پژوهشی فرهنگ و هنر دانشگاه تهران و مدیریت گروه مرمت ابنیه و بافت دانشکده معماری دانشگاه تهران را در سوابق خود داشته و البته دبیر شورایعالی شهرسازی و معماری ایران و معاون معماری و شهرسازی وزیر راه در دولت یازدهم هم بوده است. او البته ریاست مرکز آموزش عالی میراثفرهنگی را هم در سوابق خود دارد.
سعید اوحدی
سعید اوحدی اگرچه اکنون رئیس سازمان فرهنگی-هنری شهرداری تهران است، اما حالا یکی از کسانی است که ممکن است بر صندلی وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی بنشیند. او پیش از این در سازمان حج و زیارت فعالیت میکرد.
علیرضا انیسی
عضو هیأت علمی پژوهشگاه و معاون اسبق میراثفرهنگی در دوران ریاست حسین مرعشی از کسانی است که بعضی فعالان میراثفرهنگی و گردشگری از او بهعنوان گزینه تصدی نام میبرند. نام انیسی سه سال پیش که سازمان بار دیگر در تلاطم بود، بهعنوان گزینه احتمالی ریاست شنیده میشد. او قائممقامی معاونت حفظ و احیای سازمان میراثفرهنگی مدیریت کاخ گلستان و مدیر کلی سازمان میراثفرهنگی استان کرمان را در کارنامه خود دارد و پژوهشگر تاریخ معماری و فرهنگ ایران است.
سیاستهای گردشگری یکپارچه شود
|اردشیر اروجی- مدیرکل پیشین دفتر آمار و برنامهریزی سازمان میراث فرهنگی|
تبدیل سازمان به وزارتخانه اقدامی بود که از سالها پیش مطرح میشد و بالاخره به نتیجه رسید. حالا امیدواریم که با تصویب شورای نگهبان به قانون تبدیل شود.
این اقدام کارایی و اثرگذاری این نهاد را افزایش میدهد و از سوی دیگر این تغییرات کاهش بار مالی ایجاد میکند چرا که جلوی چندباره کاریها را بهخصوص در تدوین برنامههای راهبردی میگیرد. در این 14 سال، بارها رئیس سازمان عوض شده برنامههای آنها همچنان در مرحله تصویب باقی مانده و به جایی نرسیده است. به نظر من پس از تشکیل وزارتخانه، نخستین کار باید ساماندهی تشکلهای حوزه گردشگری باشد. اکنون دوگانگی و چندگانگی در تشکلهای حوزه گردشگری بسیار مشهود است. این تشکلها رابط بین وزارتخانه و بخش اجرایی هستند؛ مثل جامعه هتلداران ایران، جامعه تورگردانان ایران، جامعه راهنمایان ایرانگردی و جهانگردی، مجتمعهای خدماتی بین راهی (که هنوز تشکیلات ندارند)، واحدهای پذیرایی داخل شهری مثل رستورانها (که تشکل ندارند)؛ باید اتحادیهای درست شود که یکپارچگی در سیاستهای گردشگری اعمال کند.
سازمان میراث فرهنگی؛ آغاز و پایان
محمد بهشتی شیرازی، نخستین رئیس این سازمان ازسال 1376 تا 1383 بود (زمانی که این سازمان هنوز زیرمجموعه وزارت ارشاد بود) و توانست 7سال در رأس این نهاد باقی بماند. او که اکنون رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری است، از نام آشنایان میراث فرهنگی اما سمتهای بسیار او موجی از انتقادات را علیهاش به راه انداخته است.
حسین مرعشی، دومین رئیس سازمان بود که درسال 1383 و در اواخر دولت دوم خاتمی بهعنوان ریاست میراث فرهنگی منصوب شد. مسئولیتهای او از جهاد سازندگی آغاز و به سازمان میراث فرهنگی و گردشگری ختم شد. مرعشی با آمدن محمود احمدینژاد، از این سمت برکنار شد.
اسفندیار رحیم مشایی، سومین رئیس این سازمان با روی کار آمدن دولت احمدینژاد منصوب شد. او در رشته مهندسی الکترونیک در دانشگاه صنعتی اصفهان تحصیل کرده و اکنون در بازداشت است.
حمید بقایی، چهارمین رئیس این سازمان بود که دارای مدرک تحصیلی در زمینه آی.تی است. او ازسال 1388 تا 1390 رئیس سازمان بود و اکنون در بازداشت است.
روحالله احمدزاده کرمانی از 29 اردیبهشت 1390 به مدت 8 ماه در سمت ریاست این سازمان مشغول به کار شد. او فارغالتحصیل رشته مدیریت صنعتی در مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد و دکترای مدیریت رسانه است. احمدزاده که با حکم محمود احمدینژاد استاندار فارس شده بود، پس از فشارهای زیاد از استانداری برداشته و به ریاست سازمان میراث فرهنگی منصوب شد.
حسن موسوی با استعفای احمدزاده در دی ماه 90 رئیس سازمان شد. او که پیش از آن رئیس شرکت سایپا یدک بود، تا ۱۱ آذر ۱۳۹۱معاون رئیسجمهوری ماند.
محمدشریف ملکزاده، دبیر شورایعالی امور ایرانیان خارج از کشور بود. او با دکترای مدیریت، از ۱۱ آذر ۱۳۹۱ تا روی کار آمدن دولت یازدهم درسال ۱۳۹۲بر صندلی ریاست سازمان نشست.
محمدعلی نجفی از 26 مرداد 92 تا 10 بهمن 92 رئیس سازمان بود و این بار هم به دلیل بیماری استعفا کرد. او دانشآموخته کارشناسی ریاضی از دانشگاه صنعتی شریف و کارشناسی ارشد ریاضی از موسسه فناوری ماساچوست است.
مسعود سلطانی فر از بهمن 92 تا ۱۵ آبان ۹۵ معاون رئیسجمهوری بود. او کارشناسی ارشد علوم سیاسی دارد و به دلیل انتخابش بهعنوان وزیر ورزش و جوانان از سازمان میراث فرهنگی استعفا کرد.
زهرا احمدی پور از آبان 95 ریاست سازمان را به عهده گرفت. او که دانش آموخته جغرافیای سیاسی است تا مرداد 96 در این سمت ماند. احمدیپور که تنها رئیس زن این سازمان بوده، از 19 فروردین امسال بهعنوان عضو غیرموظف هیأتمدیره منطقه آزاد جزیره کیش منصوب شد.
علیاصغر مونسان از 22 مرداد 96 تا کنون بر صندلی ریاست سازمان میراث فرهنگی نشسته است. او پیش از این عضو هیأتمدیره و مدیرعامل سازمان منطقه آزاد کیش بود. مونسان دانشآموخته عمران در دانشگاه صنعتی شریف و مدیریت ساخت در دانشگاه صنعتی امیرکبیر بوده و در حال حاضر دانشجوی دکترای عمران است. او در سال ۱۳۹۳ عضو هیأتمدیره باشگاه پرسپولیس بود.
مدیران بازنشسته میان بودن و نبودن
پیش از این هر بار که صحبت از تغییر ریاست سازمان میراثفرهنگی به میان میآمد، نامهای آشنایی در فهرست گزینههای احتمالی تکرار میشد.
این بار اما قصه فرق میکند. بعضی نامها به دلیل «قانون منع بکارگیری بازنشستگان» از فهرست نامزدها خط میخورد؛ نام کسانی مثل محمد بهشتی، رئیس پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری و مهدی حجت معاون شهرسازی و معماری شهردار تهران که از بنیانگذاران سازمان میراثفرهنگی بودند.
حجت، پیش این یک بار به دلیل انتصاب بهعنوان معاون سازمان میراثفرهنگی از شورای شهر تهران استعفا کرده بود. مرتضی بانک هم یکی از کسانی است که سال پیش با رفتن احمدیپور از سازمان، نام او بهعنوان گزینه احتمالی جانشینی عنوان شد، اما به جایی نرسید.
در کنار این سه نفر حسین مرعشی هم از گزینههاست؛ با اینکه او دومین رئیس سازمان میراثفرهنگی بوده، اما اکنون جزو بازنشستگانی است که هر زمان تلاطمی در ریاست سازمان پیش میآید، از او بهعنوان یک مدیر جایگزین یاد میشود. اگرچه که استثنا شدن حضور بازنشستگان در پست وزارت، این بار هم میتواند به آنها چشمک بزند.
کارشناسان درباره تغییرات سازمان چه میگویند؟
میراث فرهنگی نباید با گردشگری ترکیب میشد
اسکندر مختاریطالقانی -عضو شورای فنی میراث تهران| من بهعنوان یکی از کارشناس قدیمی میراث فرهنگی که 50سال است با این نهاد آشنا هستم، معتقدم که سازمان میراث فرهنگی نباید هیچگاه با گردشگری ترکیب میشد و باید بهطور مستقل در قالب سازمان میراث فرهنگی به کار خود ادامه میداد. تجربه 14ساله سازمان نشان داده که در این مدت نهتنها کمکی به رشد میراث فرهنگی نشده بلکه با عریض و طویلشدن سازمان، بسیاری از وظایف امکان تحقق پیدا نکرده و بیشتر فعالیتها به سمت گردشگری رفته است. نام سازمان درحالی با میراث فرهنگی آغاز میشود که حتی امکانات سازمان هم بیشتر برای گردشگری صرف شده است. بهطوری که تمام دفاتر میراث فرهنگی در سازمانها به کانون سازمان جدید تبدیل شدند. همین حالا هم تمرکز بیشتر این سازمان بر گردشگری است و این یک خسران است برای موضوع مدیریتی میراث فرهنگی. از سوی دیگر، جنس فرهنگ و اقتصاد متفاوت است و جالب است که گردشگری یک اقتصاد فرهنگی را دنبال نمیکند و موضوعات آن بسیار کمّی است. البته که یکی از وجوه گردشگری، گردشگری فرهنگی است اما گردشگری ابعاد متفاوتی دارد و خودش هم سازوکارهای مختلفی میخواهد. نوع فعالیت گردشگری بیشتر کمّی است، درحالی که میراث فرهنگی بیشتر کار مطالعاتی و نظارتی میطلبد. ادغام این دو باعث شد سازمان نتواند وظیفه بازدارندگی از تخریب تمام ارزشهای فرهنگی را به کیفیت گذشته ادامه دهد. ما در ایکوموس ملی ایران چندبار در شورای اجرایی درباره این موضوع صحبت کردیم و نتیجه این بود که با توجه به نوع فعالیت سازمان میراث فرهنگی بهتر است این سازمان جدا از گردشگری باشد و بهعنوان یک معاونت مستقل در معاونت رئیسجمهوری یا در قالب وزارت علوم به فعالیت خود ادامه دهد. اینگونه هم شأن پژوهشی مطالعاتی آن حفظ میشود و هم به دور از نوسانات جریانات سیاسی کشور در حاشیهای امن از ارزشهای تاریخی و فرهنگی صیانت کند، اما هیچ مشورتی با ما نشد و هیچکس نظر ما و دانشگاهیان را نپرسید. با اینهمه این گام که سازمان به وزارتخانه تبدیل شود، یک گام مثبت تلقی میکنیم؛ چراکه دستگاههای نظارتی میتوانند سوال کنند. حالا میتواند مطالبهگری موثرتری صورت بگیرد.