اتفاقاتي كه در جريان مسابقات فوتبال در تهران و اهواز رخ داد، ممكن است سرآغاز يك رشته تحركات جديد سياسي و امنيتي با استفاده از فضاهاي عمومي چون ورزش و بهطور مشخص فوتبال باشد.
اين رفتارها نهتنها به ضرر فضاي سياسي و در شرايط كنوني عليه منافع ملي كشور است، بلكه براي ورزش بويژه فوتبال نيز اثرات زيانباري دارد. ورزش كه ميتواند و ظرفيت آن را دارد كه به موضوعي ملي و وحدتبخش تبديل شود، با ادامه اين فرآيند ممكن است به محلي براي شكاف قومي و هويتي تبديل شود.
بديهي است كه بايد در برابر اين اقدامات تخريبي ايستادگي كرد. در اینجا به عواملی که موجب بروز اين وضعيت است، اشاره ميشود و هرگونه برنامهاي براي پاكيزه كردن فضاي ورزشگاهها از اين ناهنجاريها مستلزم بهبود در اين عوامل
نيز هست.
وجود اين پديده در اصل چيز جديدي نيست؛ آنچه مشهور به هوليگانهاي فوتبالي است در جوامع غربي نيز وجود دارد و رايج است و در ايران نيز بارها شاهدش بودهايم، حتي تخريبها و اوباشگريها به اتوبوسها و سطح شهر نيز ميرسيد و مدتي بود كه اين پديده تضعيف و كمرنگ شده بود، ولي چند علت مشخص ميتواند موجب تقويت آن باشد، البته این پدیده در ایران با كيفيت و جهتگيري بهنسبت متفاوتی از هوليگانيسم در اروپا و دیگر کشورها رخ داده است.
1ـ نخستين مسأله اين است كه بايد جايي براي تخليه اعتراضات و هيجانات باشد؛ جايي كه قاعدهمند باشد. اگر چنين محلهايي را نداشته باشيم، اين اعتراضات و هيجانات در اماكن عمومي و مكانهاي غير قابل كنترل از جمله ورزشگاهها تخليه ميشود و به صورت فوراني و نامنظم بروز پيدا ميكند. عوارض اين نوع رفتارها براي ثبات اجتماعي بسيار گران است.
2ـ يكي از مهمترين مسائلي كه كمتر به آن توجه شده است، شكاف نسلي پيش آمده بر اثر دوران هشتساله 1384 تا 1392 ميان جوانانی كه در اين دوره پا به عرصه جامعه گذاشتند با نسلهاي قبلي است.
اين گسست نسلي، موجب شكلگيري دو نوع رفتار، دو نوع ارزش، دو نوع فرهنگ و حتي دو نوع تفكر شده است كه با آمدن اين نسل به داخل ورزشگاهها فضاي آنجا را به كلي متفاوت از فضاي بيرون کرده است.
3ـ مردانه، خشن و ملتهب بودن فضاي عمومي ورزشگاهها كه به دليل ممانعت از حضور زنان در ورزشگاهها رخ داده است، نقش بسيار مهمي در تقويت اين رفتارهاي ضد اجتماعي دارد. در واقع ممانعت از حضور زنان فقط منحصر به عدم حضور آنان نميشود، بلكه بسياري از مردان و افراد ديگري كه ميتوانند يا ميخواهند خانمهاي خانواده يا دوستان خود را همراهي كنند نيز از آمدن به ورزشگاه محروم ميشوند. در نتيجه فضاي عمومي ورزشگاهها، خشنتر، بيادبانهتر و... ميشود و زمينه براي بروز اين رفتارها بيشتر فراهم
ميشود.
در كوتاهمدت ممكن است اقدامات تأميني و انتظامي تا حدي اين مسائل را كنترل كند، ولي بهتر است تحولاتي در فضاي عمومي كشور و نيز اقدامي برای تلطيف فضاي ورزشگاهها از طريق حضور زنان در آنجا انجام شود تا به تعديل اين رفتارها
كمك كند.