شهروند| «من هنوز زندهام» شعار سمپوزیوم هنر در طبیعت بولا است كه چهارمين دوره خود را در ساري برگزار خواهد كرد؛ جشنوارهاي كه در سه گروه «انسان، طبیعت و هنر» برگزار ميشود تا دوستداران «انسان، طبیعت و هنر» شاهد زندگی هنرمندانه انسان در طبیعت زیبا باشند و با اجرای این جشنوارهها کمک به جلوگیری از قطع درختان شود. در اين سمپوزيوم بیش از ۱۵۰ هنرمند و استاد برجسته هنر شركت دارند تا برای حمایت و حفاظت از محیطزیست با زبان و ابزار هنر آثاري را خلق كنند. براي آشنايي با اين سمپوزيوم پاي صحبتهاي «اصغر كفشچيانمقدم» يكي از داوران بخش مفهومي سمپوزيوم هنر در طبيعت نشستهايم كه در ادامه ميخوانيد.
ايده اوليه سمپوزيوم هنر در طبيعت از كجا شروع شد؟
واقعيت امر اين است كارهايي از اين جنس حدود نيمقرن است که انجام ميشود و در ايران هم سرآغازش با آقاي نادعليان و كارها و آثار ايشان بود، البته كارهاي مختلفي تحتعنوان هنر در طبيعت انجام شده است، اما اينكه ايده اين سمپوزيوم از كجا آمده، مشخص نيست و من اطلاعي در اين زمينه ندارم، اما به صراحت بايد گفت كه ايده خوبي بوده ، چون به واسطه آن توجه مسئولان به مسائل زيستمحيطي و طبيعت جلب ميشود. اينكه علاقهمندان به هنر را يكجا جمع كنند و تعاملي با مخاطبان داشته باشند تا در نهايت روي مخاطبان تاثير داشته باشند، ايده مباركي است.
فلسفه انتخاب طبيعت و محيطزيست براي اين سمپوزيوم چه بوده است؟
محيطزيست مسأالهاي جديد و مدرن است، به اين معنا كه پرداختن به اين مسأله از دوران مدرن شروع ميشود، اما كار در طبيعت مبحثي است كه طول تاريخ آن به انسان نخستين ميرسد؛ انساني كه عموما با طبيعت در تعامل بوده است، اگرچه گاهي انسان آن دوران با هدف تقابل با طبيعت روزش را شروع ميكرده و روزي هم هدفش هماهنگشدن با طبيعت بوده است. درواقع هرجا انسان نخستين ميتوانسته پيروز شود، هدف تقابل را در پيش ميگرفته و هرجا پيروزي بر او غيرممكن بوده با طبيعت هماهنگ ميشده و تابع طبيعت بوده، بنابراين از اين منظر كه انسان هميشه در تعامل با طبيعت بوده را نميتوان نفی كرد، چه در راستاي تقابل و استفاده از طبيعت و چه زماني كه با آن هماهنگ ميشده و به شيوهاي ديگر تعامل داشته است.
با اين توضيح بايد گفت انسان از ابتدا با طبيعت در ارتباط بوده، آيا با استناد به اين موضوع ميتوان گفت پيشينه هنر در طبيعت هم به همين طولاني ميان جامعه بشري باب بوده است؟
بله، ولي هميشه به اين رسميت نبوده است و مثل موارد بسيار ما در اين زمينه پيرو بودهايم. قبل از انقلاب هم هنرمندان به شكلهاي مختلف امتحان كردهاند به طبيعت نزديك شوند، اما وقتي بحث رسميت ميشود كه به اسم سمپوزيوم برگزار شده، شايد به نام سمپوزيوم به موردي برنخوريم. ما قبل از انقلاب آثاري را در فرهنگسراي نياوران، موزه فرش داريم كه هر دو آثار در تعامل با طبيعت بوده است. در سالهاي 78-76 هم دانشجوياني را داريم كه سعي ميكنند با طبيعت كار كنند، بعد از آن هم هنرمنداني مثل بيتا فياضي، آقاي دشتي و ديگران شروع به كارهاي از اين جنس كردند و بعد از آن هم دانشكده هنرهاي زيبا شروع به كار كرد كه بخشي از كارها در رابطه با طبيعت بودند. سالهاي 81-80 بود كه در موزه هنرهاي معاصر تحت عنوان هنر مفهومي كارهايي صورت گرفت و بعد از آن اساتيدي همچون نادعليان بودند كه روي رودخانه پلور كار كردند، اما اگر منظور واژه سمپوزيوم باشد، به اين شكل نداشتيم كه هنرمندان و اساتيد را هدفمند دور هم جمع كند و با جريانهاي هنرهاي زيستي معاصر همراه باشد، درواقع ميتوان با صراحت گفت آقاي نادعليان شروعكننده مناسبي براي اين مسأله بودند.
اين سمپوزيوم در آستانه برگزاري دوره چهارم خود است، در دورههاي قبل بازخوردهاي مثبتي از اين سمپوزيوم داشتيد؟
در اين زمينه اطلاعرساني بسيار كم است، بهطوري كه حتي من در دانشگاه تهران چيزي نشنيده بودم. شايد دوستان روي اطلاعرساني در بخش رسانههاي مجازي تمركز كردهاند، شايد رسانههاي قويتري براي اطلاعرساني در مورد آن نياز باشد، البته اسپانسر هم ميتواند به عموميتر كردن آن كمك كند. در اين زمينه ميتوان سوژهها و كار روي بخشهاي مختلف را از يكسال قبل شروع كرد و در همين بازه زماني بحث جدياي در زمينه محيطزيست داشت و براي آن برنامهريزي كرد، به طوري كه در سالهاي آينده هم مشخص شود چه اهدافي پيگيري شود. درواقع اين سمپوزيوم هدف نهايياش ميخواهد چه باشد و در آينده چه اهدافي را ميخواهد دنبال كند، در چنين شرايطي بيشك سوءتفاهمها هم كم ميشود. با اجراييشدن همه اين موارد ميتوان تعامل هدفمندي با طبيعت ايجاد كرد، بهطوري كه اين تعامل در ميان عامه مردم هم عموميت بيابد و حتي مشخص ميشود كه گام بعدي در سال آينده چه خواهد بود.
هنرمندان چه رشتههايي براي مشاركت در اين سمپوزيوم دعوت شدهاند؟
اين سمپوزيوم در بخشهاي نقاشي، عكاسي، هنرهاي مفهومي و مجسمهسازي برگزار ميشود. اگرچه بهشخصه در سياستگذاریها مشاركتي نداشتم و در برههاي كه دعوت به همكاري شدم، با تكيه بر مطالعه سطحي كه در مورد سمپوزيوم داشتم، توانستم در خدمتشان باشم.
اين سمپوزيوم اعلام كرده طي چهار روز برگزار ميشود، آيا هنرمنداني كه شركت ميكنند در همين بازه زماني بايد آثار خود را شروع به طراحی کرده و ارایه بدهند؟
بله، تمامي هنرمندان شركتكننده طي چهار روز برگزاري وقت دارند آثار خود را ارایه بدهند، تا از ميان آنها منتخبين مشخص شود.
جدا از رشته شركتكنندگان چه جنبه ديگري را در اين سمپوزيوم ميتوان مدنظر قرار داد تا به نتيجه بهينهتري از اين سمپوزيوم رسيد؟
يكي از مسائلي كه در اجرايي كردن اين سمپوزيوم ميتوان مدنظر قرار داد اين است كه هنرمندان براساس منطقهاي كه در آن زيست ميكنند، آثار خود را طراحي کرده و ارایه بدهند. درواقع ميتوان مناطق هنرمندان را حفظ كرد، يعني يك هنرمند سيستاني با توجه به اقليم خود طرحي را طراحي کرده و ارایه بدهد و هنرمند اهل كرمان هم با توجه به شرايط محيطزيستي خود. اين سمپوزيوم در شمال كشور برگزار ميشود، اين در حالي است كه شايد شمال مشكلات مناطق ديگر را و درك تعاملي هم از اين مناطق نداشته باشد. در اين سمپوزيوم ميتوان از ميان طرحهاي ارایه شده، روی طرحها و آثاري كه به اجراييشدن نزديك هستند، سرمايهگذاري كرد.
آیا آثار منتخب سمپوزيومهاي قبلي در جايي نگهداري ميشود؟
بعيد ميدانم. ما حتي آثار ماندگارتري داريم كه ساختار فيزيكي مناسبي براي نگهداري دارند؛ مثل نقاشي مجسمهها و عكسها كه متاسفانه با وجود اين ويژگي در مكان مناسبي نگهداري نميشوند و حتي ميتوان گفت مكان مناسبي براي نگهداري ندارند. به همين منظور نگهداري از آثاري همچون هنرهاي طبيعت، سختتر است و نياز به فضاي مخصوص به خود دارد كه در شرايط فعلي مهيا نيست.