حسام حیدری طنزنویس
مهمترین خبر سینمایی – فرهنگی این هفته، خبر شروع ساخت فصل دوم سریال پدر است که با استقبال بینظیر مخاطبان این سریال روبهرو شده است. در این فصل سریال که گویا با داستانی ابرقهرمانی و با جلوههای ویژه خاص بصری ساخته میشود؛ قرار است از استاد ایرج ملکی بهعنوان مشاور کارگردان استفاده شود، اگرچه خود استاد هنوز این خبر را تایید نکرده و ممکن است صرفا یک شایعه برای استفاده از محبوبیت و نفوذ نام استاد ملکی برای افزایش بیننده سریال باشد. در خلاصه این فصل که بهتازگی لو رفته، میخوانیم: «لیلا که با مشکلات زیادی در زندگی خود روبهرو است؛ بهصورت اتفاقی سوییشرت اغواگر خود را در کمد لباسها پیدا کرده و با پوشیدن آن و گذاشتن کلاهش بر سر، به اَبَرلیلا تبدیل شده و با نام مستعار «دختر سوییشرتی» به مردم شهر کمک میکند. او برای مقابله با مردهای هیز و هوس باز، کلاه سوییشرت خود را بر سر گذاشته و با استفاده از اشعه آن، آنها را از پنجره به بیرون پرت میکند. از طرف دیگر، حامد نیز که در فصل قبل بهصورت کامل نمرده بوده با گرفتن چندتا جون اضافه از تهیهکننده، به سریال برگشته است. او که بعد از افتادن از پنجره و مجروح شدن نزد استاد اعظم معبد شائولین رفته و در آنجا آموزشهای ذهنی و بدنی خاصی دیده، اکنون پرواز کردن را یاد گرفته و دیگر ترس از ارتفاع ندارد و در جمع اهالی معبد به «حامد پرطلا» معروف شده است. او با تقویت توانایی «دلبری با تهریش و موی فرق از بغل»، دل دختران را برده و آتش به پا میکند و اکتهای عمیق و چهره بر احساس خود، جمعی را شیفته خود کرده است. حامد پرطلا، همچنین با کار روی قدرت ذهنی خود، اکنون به راز آخر معبد شائولین پی برده و با قدرتی که به دست آورده، میتواند حاملهشدن خانمها در سریالهای تلویزیون را قبل از عوقزدن بفهمد؛ قدرتی که تا پیش از این جز مرحوم حمیده خیرآبادی کسی از آن برخوردار نبوده است.
جنگ دختر سوییشرتی و حامدپرطلا که سکانس نهایی این فصل از سریال پدر را تشکیل میدهد یکی از پرهزینهترین سکانسهای سریالهای تلویزیون خواهد بود که تامین هزینه آن به یکی از دغدغههای مهم مدیران تلویزیون تبدیل شده است. البته یکی از مدیران صدا و سیما قول داده که با گرفتن اسپانسر این مشکل حل خواهد شد. گویا قرار است در صحنه اوج درگیری، محمدرضا احمدی با شنل بلندی که روی آن شعار اسپانسر برنامه نقش بسته از سمت افق وارد کادر شود و با دیالوگ: «خب اجازه بدید تو این فرصتی که به دست اومده یه بار دیگه در مورد اسپانسر برنامه براتون توضیح بدم.» مشکل مالی سریال را حل کند. نویسندگان این سریال برای نقش محمدرضا احمدی هم ایده بکری دارند و قرار است در پیرنگی فرعی، به گذشته این شخصیت فلشبک زده شده و ماجرای کودکی او را ببینیم که در کلبهای دورافتاده در نزدیک جنگل در کنار پیرمرد بداخلاقی به نام «عادل خان» کار و زندگی میکند. او که برای گذران زندگی مجبور است به زورگوییهای عادل، که از او میخواهد روزی سیصدبار اسپانسر را معرفی کند، تن دهد، یک روز تصمیم به فرار میگیرد و این سرآغاز ماجراهای جذاب احمدی است.
به امید آغاز پخش سریال.