شماره ۱۴۹۳ | ۱۳۹۷ شنبه ۱۷ شهريور
صفحه را ببند
«شهروند» بررسی می‌کند: سینمای ایران زیر سلطه کمدی
خنده کسب و کار من است!

امین فرج‌پور| آنهایی که سینمای ایران در سال‌های طلایی دهه 60 و اوایل 70 را یادشان است، با دیدن وضع ‌و حال سینمای ایران در این سال‌ها جز این‌که سری به تأسف و حسرت تکان دهند، کار دیگری ازشان برنمی‌آید. سینمایی که انگار کارخانه کالباس‌سازی؛ یک سری محصول شبیه به هم بی‌کیفیت را بیرون می‌دهد و شگفتا که در این بین نه تنها دخل‌وخرج هم می‌کند، بلکه عده‌ای را نیز به نان‌ونوایی می‌رساند که بیا و ببین! از ابتدای امسال تاکنون 36 فیلم روی پرده آمده که در این بین هزارپا با بیش از 30میلیارد تومان فروش بیش از دیگر فیلم‌ها فروخته و مصادره، لاتاری، تگزاس، به‌وقت شام، لونه زنبور، خجالت نکش، عصبانی نیستم، چهارراه استانبول و دشمن زن نیز دیگر فیلم‌های پرفروش امسال بوده‌اند. فهرستی که راز سینمای کپی- پیستی این روزهای ایران را به بهترین وجهی برملا می‌کند. در بین 10 فیلم پرفروش، 6فیلم کمدی هستند، با بازیگران و حتی فضاهایی شبیه هم که این حقیقتی دردناک را در خود دارد. حقیقتی چون سیطره تمام‌وکمال کمدی‌های سطحی بر ذائقه مردم و حتی سینماگران.

می‌گویند موفقیت در سینما قابل پیش‌بینی نیست و هیچ فیلمی را پیش از اکران نمی‌توان دارای موفقیت تضمین‌شده دانست. این قاعده اما در ایران مصداق ندارد و در سال‌های اخیر بیش از 90درصد فیلم‌های کمدی موفق شده‌اند و این باعث شده کسب‌وکار پررونقی در سینمای ایران پا بگیرد. کسب‌وکاری به‌نام کمدی‌سازی که می‌تواند هر فیلمساز متوسط و زیر متوسطی را از نظر مالی به جایگاهی برساند که دیگر هوس طبع‌آزمایی در زمینه دیگری را حتی به ذهنش نیز راه ندهد. این چشم‌انداز وسوسه‌کننده باعث شده که کلیت سینمای ایران از مسیر طبیعی خود منحرف شده و در زمینه تولید فیلم اکثریت با کمدی‌هایی باشد که هم از سوی فیلمسازان و هم از جانب سرمایه‌گذاران و تهیه‌کنندگان و هم از نگاه سینماداران تنها مفر برای غلبه بر مسائل و مصایب اقتصادی این سال‌ها به شمار می‌آیند. به‌نحوی‌که به‌عنوان نویسنده اگر هر فیلمنامه‌ای با هر کیفیتی به تهیه‌کننده ارایه دهید، باز هم تهیه‌کننده این نوع را از شما مطالبه خواهد کرد.

نگاهی می‌اندازیم به پرفروش‌ترین فیلم‌های سال‌های اخیر. در مورد سال 97 گفته شد که هزارپا و مصادره چگونه گیشه را قبضه کرده‌اند. این اتفاق در تمام سال‌های اخیر کم‌وبیش به‌همین سبک‌وسیاق تکرار شده است. مثلا در ‌سال ٩٤ بعد از محمد رسول‌الله(ص) حضور نهنگ عنبر۱، ایران برگر و در مدت معلوم نشان از حضور 75‌درصدی کمدی‌ها در بالای جدول فروش داشت.  این اتفاق در سال 95 نیز به این‌صورت رخ داد که فروشنده، من سالوادور نیستم، سلام بمبئی و ۵۰ کیلو آلبالو فیلم‌های پرفروش سال بودند. سال پیش هم دیدیم که سیطره کمدی حتی پررنگ‌تر هم شده بود و هر 5 فیلم نخست جدول پرفروش‌ترین‌ها کمدی بودند. آینه بغل، نهنگ عنبر2، گشت2، خوب، بد، جلف و اکسیدان که پرفروش پارسال بودند نه تنها کمدی بودند، بلکه اتفاقا همه هم از نوعی بودند که در این سال‌ها به‌وفور موفقیتشان را دیده‌ایم با فضا و بازیگرانی مشابه که از فیلمی به فیلم دیگر می‌روند و فیلمی دیگر را به حرکتی صعودی در جدول فروش می‌رسانند.

بیایید نگاهی داشته باشیم به پرفروش‌ترین فیلم‌های 15- 10 سال اخیر. هزارپا، آینه بغل، فروشنده، محمد رسول‌الله، شهر موش‌ها2، رسوایی، کلاه‌قرمزی، اخراجی‌ها3، اخراجی‌ها2، چهارچنگولی، اخراجی‌ها و آتش‌بس از سال 86 به‌این‌سو در سال نمایش خود پرفروش‌ترین فیلم بوده‌اند. 12فیلم در 12سال؛ که مروری اجمالی نشان می‌دهد 10فیلم از این 12 فیلم کمدی یا دارای مایه‌های کمیک بوده‌اند و دو مورد باقی‌مانده، یعنی فروشنده و محمدرسول‌الله نیز موفقیتشان را مدیون دو اسکار پشت قباله سازنده‌ فروشنده و البته تبلیغات نفس‌گیر تلویزیونی فیلم مجیدی بوده‌اند.

با احتساب فروش سی‌وچند میلیاردی هزارپا تاکنون در تاریخ سینمای ایران 18 فیلم بیش از10 میلیارد فروخته‌اند که کمدی‌ها در این بین با 12فیلم اکثریتی تقریبا مطلق را تشکیل می‌دهند.  در جدول پرفروش‌های تاریخ سینمای ایران نیز هزارپا، نهنگ عنبر 2، آینه بغل، گشت ۲، خوب، بد، جلف، فروشنده، مصادره، لاتاری، محمد رسول‌الله و من سالوادور نیستم حضور دارند که باز هم کمدی‌ها با 7فیلم اکثریتی 70درصدی را به نمایش می‌گذارند.

ظاهرا کاری نمی‌شود کرد. انگار این تقدیر سینمای ایران است که در هر روز و روزگاری عده پرشماری دنباله‌رو فرمول‌های دم‌دستی و کلیشه‌ای امتحان پس‌داده‌ای باشند که در گیشه جواب داده. این باعث شده فیلم‌های دوره‌های گوناگون سینمای ایران سروشکل و ظاهری شبیه هم داشته باشند. یک‌زمانی می‌بینیم که همه جاهل و کلاه‌مخملی می‌شوند، روزگاری دیگر هامون‌بازی مد می‌شود، ناگهان در هر فیلمی می‌شود جمشید آریا و قاچاق و تعقیب‌وگریز دید و روزگاری دیگر هم کمدی می‌شود نسخه علاج سینمای ایران از درد بی‌پولی.پس باز باید منتظر امواج پیاپی فیلم‌های کم‌ارزش با عنوان کمدی بود که برای فتح گیشه ساخته می‌شوند و جا را برای دیگر ژانرهای سینمایی تنگ می‌کنند.


تعداد بازدید :  350