لباس رفتگری تهیه کرده و با گرفتن یک جارو در دستانش پلیس و مردم را فریب میداد. بعد از آن هم در یک فرصت مناسب با همان لباس رفتگریاش، پشت موتور مردم مینشست و پا به فرار میگذاشت. موتورها را سرقت میکرد و با فروختن آنها هزینه اعتیاد و زندگیاش را تأمین میکرد. این مرد 50ساله درست هنگام سرقت یک موتورسیکلت بود که از سوی ماموران کلانتری 161 ابوذر شناسایی و دستگیر شد. او در گفتوگو با «شهروند» جزییات ماجرای سرقتهایش را روایت کرد:
از چه زمانی سرقتهایت را شروع کردی؟
تقریبا یکماه پیش بود که تصمیم به سرقت گرفتم.
چرا؟
بیپول بودم. خرج زندگیام تأمین نمیشد. همسر و دو فرزندم از من توقع داشتند و نمیتوانستم از پس توقعاتشان بربیایم. باید هرطور شده، پول جور میکردم، برای همین تصمیم به سرقت گرفتم.
اعتیاد داری؟
بله. چند وقتی میشود که به هرویین و شیشه معتاد شدهام.
پس برای تأمین هزینه موادت دست به سرقت میزدی؟
اعتیادم هم خرج داشت و باید پول مواد را تهیه میکردم.
چطور سرقت میکردی؟
در خیابانها پرسه میزدم و موتورسیکلت میدزدیدم.
چرا لباس رفتگری میپوشیدی؟
با این کار هیچکس به من شک نمیکرد. هربار ماشین یا مامور پلیس از کنارم رد میشد، با من خوشوبش میکرد و یک خسته نباشید هم به من میگفت، چون معمولا شبها دیروقت در خیابانها پرسه میزدم، برای اینکه کسی به من شک نکند، این لباس را میپوشیدم. جارو هم به دست میگرفتم تا بتوانم طبیعی جلوه کنم. اگر این لباس را نمیپوشیدم، ممکن بود زودتر گیر بیفتم.
چطور شد که دستگیر شدی؟
در حال سرقت بودم. داشتم سوار یک موتورسیکلت میشدم و مشغول روشنکردن آن بودم که گشت کلانتری مرا دید و به من مشکوک شد. نتوانستم توضیح قانعکنندهای بدهم. برای همین دستگیر شدم.
با موتورهای سرقتی چه کار میکردی؟
آنها را به یک مالخر میفروختم و خرج زندگیام را تأمین میکردم.
چرا فقط موتور سرقت میکردی؟
چون مالخری که میشناختم، فقط در کار موتور بود و موتورسیکلتها را با قیمت خوبی از من میخرید.
چندبار سرقت کردی؟
حدودا سه یا چهاربار سرقت کردم که دستگیر شدم.
سابقه داری؟
قبلا به جرم حمل موادمخدر دستگیر شده بودم.