زبانش لکنت دارد. او را به جرم سرقت دستگیر کردهاند. شگرد سرقتش اما کمی عجیب و غریب است. مراجعهکنندگان به دستگاه عابربانک را فریب میداد. از حسابشان پولهای میلیونی به حساب خودش واریز میکرد و با این شیوه به راحتی پولدار میشد. از ایلام به تهران آمده و بعد از اینکه نتوانست شغل پردرآمدی به دست آورد، تصمیم به انجام این کار گرفت. مرد 30سالهای که درآمد پیک موتوری برایش کم بود و نتوانست کفاف زندگیاش را بدهد، برای همین تصمیم گرفت از حسابهای مردم هزینههای زندگیاش را تأمین کند. او صبح دیروز در حیاط پلیس پیشگیری تهران، به سوالات خبرنگار «شهروند» پاسخ داد:
چند سال داری؟
30سال.
شغلت چیست؟
پیک موتوری هستم.
چرا تصمیم به سرقت گرفتی؟
تقریبا 7سال پیش بود که از شهرستانمان ایلام به تهران آمدم. به امید کار و درآمد بهتر. آن زمان تازه ازدواج کرده بودم و باید هزینههای زندگیمان را تأمین میکردم. برای همین به دنبال کار مناسب گشتم ولی پیدا نکردم. تصور میکردم با آمدنم به تهران خیلی چیزها تغییر میکند، ولی نشد و من هر روز در سختی زندگی کردم. به دلیل لکنتزبانم هم هرجایی به من کار نمیدادند، برای همین تصمیم گرفتم سرقت کنم.
با چه شگردی سرقت میکردی؟
اطراف عابربانکها پرسه میزدم. هرکس که به دستگاه مراجعه میکرد، بعد از واردکردن رمزش با این جمله که این دستگاه کارت را میخورد یا فیش واریز نمیدهد، باعث میشدم آنها از کار خود منصرف شوند و با رهاکردن کارت عابربانکشان درحالی که رمز را وارد کرده بودند، میرفتند. من هم از حسابشان پول به حساب خودم واریز میکردم.
یعنی به همین راحتی کارت عابربانکشان را رها میکردند؟
از هر 100نفر شاید یکنفر از روی حواسپرتی یا تصور این مسأله که دستگاه کارتش را خورده است، میرفت. من هم بلافاصله دست به کار میشدم و پول به حساب خودم واریز میکردم.
حالا چرا با این شیوه؟
قبلا کیفقاپی میکردم. یکبار هم دستگیر شدم و به زندان افتادم. چند وقت پیش این شیوه به ذهنم رسید. با خودم گفتم میتوانم مردم را فریب دهم و حسابشان را خالی کنم.
از هرکس چقدر پول سرقت میکردی؟
بستگی به میزان حسابش داشت. مثلا از 100هزار تومان گرفته تا دومیلیون تومان پول منتقل میکردم.