مجيد رئوفي پژوهشگر توسعه و دانشجوي دكتراي سياستگذاري انرژي
در حالي كه ما در موضوعات مختلف و ازجمله درباره توسعه چابهار درگير بازي خوردن از رسانههاي منفيباف هستيم، چين، بشدت در تكاپوي توسعه گوادر پاكستان است. مدت زيادي تلاش كرديم با وجود مخالفتهاي گسترده آمريكا بهعنوان متحد هند، اين كشور بزرگ و مهم آسياي جنوبي را براي سرمايهگذاري و حضور گستردهتر در توسعه تنها بندر اقيانوسي كشورمان چابهار و عقبنماندن از گوادر قانع كنيم. جالب است امروز كه در آستانه تحريمهاي جديد آمريكا هستيم و اين خبر ميتواند طليعهاي باشد بر ناكامي طرحهاي آمريكا عليه انزواي كشورمان، جنجال جديدي از سوي اتاق فكرهاي اپوزيسيون مطرح شده و بعضا با همراهي عدهاي نيز اشاعه مييابد. بعد از جنجال درياي خزر و ماهيگيري درياي عمان، نوبت چابهار رسيده تا با احساسيكردن فضا، اطلاعات اشتباه به مردم داده شود و فضا براي كار در كشور تنگتر از پيش شود. بايد در اينباره هوشيارتر باشيم. بازي مخالفان كاملا مشخص است؛ «هر دريچهاي براي ايران بايد بسته شود.» توسعه چابهار يعني توسعه ترانزيت كالا و توسعه خدمات در كشور، يعني توسعه كريدور شمال- جنوب؛ يعني توسعه محور شرق ايران؛ يعني توسعه سيستانوبلوچستان و خراسانجنوبي و رضوي و شمالي. توسعه چابهار يعني مقدمهاي براي ايجاد يك مسير ترانزيتي بينظير در جهت پيوستن هند و كشورهاي آسياي جنوبي و جنوبشرقي به آسياي مركزي و روسيه و اروپا از طريق ايران، يعني عقب نماندن از گوادر كه ميتواند با حضور چينيها به هاب جديد منطقهاي بدل شود. گزاف نيست اگر بگوييم يكي از اصليترين مقدمات توسعه كشور، توسعه چابهار است.
توسعه چابهار را بايد به صورت يك پكيج ديد؛ توسعه زيرساختهاي دو بندر با ظرفيت پهلوگيري كشتيهاي غولپيكر، زيرساختهاي اسكلهاي و انبارداري و مالي و بانكي و به موازات آنها زيرساختهاي حملونقل ريلي و جادهاي در محور شرق ايران كه چابهار را به زاهدان و مشهد و سرخس و اميرآباد و از مسير ديگري به كرمان و انزلي متصل ميكند.
تازه اين بخش اقتصادي ماجراست. ميدانيد كه هند و پاكستان دو رقيب استراتژيك يكديگرند و چين هم بهعنوان يك رقيب ديگر هند، با توسعه CPEC و بندر گوادر حضورش در اقيانوس هند را تسهيل كرده است. حضور هند در توسعه چابهار، كارتهاي ايران براي همراه كردن چين در پروژههاي توسعهاي ديگر نظير حضور پررنگتر ايران در ابتكار عظيم و هزارميليارد دلاري يك كمربند و يك جاده چين يا احياي جاده ابريشم و جلب همكاري چين به دليل عقب نماندن از هند را بيشتر و قويتر ميكند. چين همين الان هم براي توسعه گوادر به انرژي ما نيازمند است و ما در امتداد ايجاد وابستگي ساير كشورها به خود بايد مدام درحال فعاليت باشيم. جالب است بدانيم كه چينيها به مدت ٤٠سال كاملا اداره گوادر را در اختيار گرفتهاند و احتمالا به زودي شاهد حضور نيروي دريایي و ناو و زيردرياييهاي چيني در اقيانوس هند نيز خواهيم بود. طبيعتا توسعه و اجازه بهرهبرداري از يكي از بنادر چابهار توسط هنديها با حضور چينيها در گوادر پاكستان بسيار متفاوت است و شايد بتوان اين نوع قرارداد را به قراردادهاي بهرهبرداري از ميادين نفت و گاز كشورهاي مختلف دنيا با شركتهاي بزرگ خارجي شبيه دانست؛ سرمايهگذاري و بهرهبرداري از سود آن.
هرچند در زمينه توسعه چابهار و كريدور شمال-جنوب بايد هوشمندانه عمل كنيم و همه سيبها را در يك سبد نگذاريم. اگر توسعه چابهار و كريدور شمال-جنوب را يك پكيج ببينيم، ميتوانيم با تعريف پروژههاي متفاوت، هم هند و ژاپن را به توسعه چابهار وارد كنيم و هم چين را وارد پروژههاي ريلي و جادهاي كنيم تا كمبود منابعمان براي توسعه اين محور مهم شرقي كشور جبران شود.
واضح است كه اين يكي از مسيرها براي به حاشيه راندن تحريمهاي يكجانبه آمريكا و برهمزدن بازي آنهاست. بايد تاكيد كنم كه هند و آمريكا موتلف هستند و ما در چنين شرايطي هند را براي همكاري در توسعه چابهار و به تبع آن خريد نفت و گاز و توسعه ميادين به كار گرفتهايم.
بايد هوشيار بود و درگير بازي رسانهاي مخالفان توسعه و پيشرفت كشور و تماميت ارضي كشور نشد. بازي اينها مشخص است. هر اتفاق خوبي را تبديل ميكنند به يك فاجعه. اين تازه يك نمونه از اين دست فعاليتهاي ضدمنافع ملي كشور است.