شهروند| «ما را سربازان حسینی میخواندند، آزادگی را از سالار شهدا آموخته بودیم، از کودکی هر محرم بیرق سیاه بر تن میکردیم و به عزای امام حسین(ع) مینشستیم، حالا در اسارت هم نمیتوانستیم آن شیدایی را که آموخته بودیم، فراموش کنیم. اینها بخشی از صحبتهای یک آزاده است؛ بخشی از روایت یک آزاده از روزهای محرم در دوران اسارت.
بخشی از روایت آزاده کاظم خسروی
در تاریخ ۴ اسفندماه سال ۶۲ در ۲۱سالگی در عملیات خیبر در منطقه هورالهویزه اسیر شدم که اسارت من به مدت 6سالونیم به طول انجامید. طی دوران اسیری به جز سال آخر اسارتم هیچگاه اجازه نداشتیم در ماه محرم عزاداری کنیم. در دوران اسارت عزاداری را برای ما ممنوع کرده بودند و روزهای عاشورا و تاسوعا حتی آب را بر روی ما میبستند. در ایام عزاداری محرم نیروهای عراقی برای جلوگیری از برگزاری مراسم عزاداری واکسنی را به دست اسرا میزدند که باعث ورم و درد دست میشد تا این درد دست مانع از سینهزنی و عزاداری شود. با وجود این، همیشه دنبال فرصتی برای عزاداری بودیم، اگرچه حتی اجازه اینکه گوشهای بنشینیم و در خلوت خود برای امام حسین(ع) عزاداری کنیم را نداشتیم. اکنون ما باید قدر نعمتهای خود را بدانیم و با توجه به اینکه هیچ محدودیتی برای عزاداری امامحسین(ع) نداریم، در عزاداریها شرکت کنیم.