شاید اگر داستان ادوارد مورداک را در یک فیلم سینمایی میدیدید، فیلمنامهنویس و کارگردان چنین فیلمی را به تخیل و رویاپردازی بیش از حد متهم میکردید، اما خب ادوارد مورداک فیلم و قصه نیست! تبار مورداک به خانواده سلطنتی انگلستان میرسید و به همین خاطر بسیار ثروتمند بود اما او هیچگاه احساس خوشبختی نکرد، آن هم به یک دلیل عجیب و البته ترسناک؛ مورداک برخلاف همه انسانهای روی کرهزمین ۲ صورت داشت! صورتی معمولی در جلو و صورتی بسیار زشت و تورفته در پشت سرش! صورتی که نمیتوانست حرف بزند اما این قابلیت را داشت که حالت خنده و گریه به خود بگیرد! شاید باور نکنید اما یک صورت ادوارد میتوانست بخندد درحالی که صورت دیگرش در همان زمان مشغول گریهکردن است! ادوارد برای حل این مشکل به پزشکان زیادی مراجعه کرد اما به دلیل نادربودن این اتفاق و نبود اطلاعات کافی، پزشکها جرأت کافی برای عملکردن او را نداشتند. ادوارد به روانپزشک خود گفته بود صورت دومش به حرف آمده و از او خواسته کارهای وحشتناکی انجام دهد! ادوارد عقیده داشت این صورت شخص دیگری است که با یک نفرین به او چسبیده است. مورداک در ۲۰سالگی مانند یک مرد ۱۰۰ساله رفتار میکرد، با کسی معاشرت نداشت، از مردم فرار میکرد و البته که دوستان زیادی هم نداشت، چون با ظاهر عجیبی که داشت، کسی حاضر نمیشد با او همکلام شود. مورداک در اواخر عمر برای رهایی از فشار روحی به آموختن موسیقی روی آورد اما حتی این ترفند هم کمکی نکرد تا اینکه مرگی خودخواسته در 23سالگی، ادوارد مورداک را برای همیشه از شر این ترس رها ساخت.