شماره ۱۵۰۷ | ۱۳۹۷ چهارشنبه ۴ مهر
صفحه را ببند
گفت‌وگوی «شهروند» با مرضیه شاطرطوسی، بازیگر نمایش «آلبوم خانوادگی»
مرگ را از نمای نزدیک ببینید!

مرضیه شاطرطوسی در دانشگاه ادبیات نمایشی خوانده و دوره‌های بین‌المللی تئاتر فیزیکال و حرکت را گذرانده. او عضو گروه هنرهای اجرایی مواجهه است و مربی تئاتر خلاق کودک و نوجوان. شاطرطوسی در نمایش‌هایی مثل آه شهلا، عشق سال‌های وبا، تجربه‌های اخیر و ... بازی کرده و حالا با «آلبوم خانوادگی» به عمارت نوفل لوشاتو آمده؛ نمایشی که امروز، فردا و پسفردا ساعت 21 روی صحنه می‌رود. او در ادامه با «شهروند» همراه شده و دلایلی آورده که شما را مجاب به دیدن نمایش «آلبوم خانوادگی» می‌کند:  

  گفت‌وگو را با این سوال آغاز کنیم که ایده «آلبوم خانوادگی» از کجا آمد؟
این سوال را بیشتر باید از کارگردان و نویسنده کار پرسید. اما از آنجا که من از اوایل کار کنار ایشان بودم، می‌توانم بگویم که ایده یا دغدغه این متن از مقوله مرگ، مطالعاتی در این راستا و مواجهه با آن به‌وجود آمد و خب مقوله مرگ جدا از زیست و زندگی نیست و چه بسا در بین خانواده و عزیزانمان بسیار نزدیک است و با آن مواجه‌ایم. اما هنرمند یا نویسنده کسی است که در نقطه‌ای که همه شاید با موضوع درگیرند یا غرق عواطفی‌اند، به آن می‌اندیشد و دچار سوال می‌شود و چیستی و چرایی‌ها او را به سمت خلق پیش می‌برد.
  موضوع نمایش چیست؟
اگر بخواهم موضوع اصلی این نمایش را بگویم، درباره مواجهه با مرگ است، البته مرگ پدر یک خانواده.
  و نقش شما؟
من نقش یکی از اعضای خانواده را بازی می‌کنم. خواهر بزرگتر که حدفاصل بین دو نسل است. کسی که بین سنت و مذهب و خانواده و آرزوهایش گیر کرده است و در ظاهر راه مادر را پیش گرفته، اما نگاه به سویی دیگر دارد.
  خودتان چه نگاهی به مقوله مرگ دارید؟
خب مرگ که واژه ناآشنایی نیست. هر کدام از ما تعریف، تجربه و مواجهه‌ای از آن داریم، اما اینکه در آن لحظه کجای زندگی خود هستیم با چه عواطفی و چه درکی از زندگی داریم به مرگ نگاه می‌کنیم، اینجاست که واژه اضطراب معنی دیگری دارد، یک معنای اگزیستانسیالیستی. این اضطراب بشر است در مواجهه با نیستی... اما اینکه در مواجهه اولیه قبل از به کار افتادن اندیشه و عقاید ما چه اضطرابی را حس می‌کنیم یک امر فیزیکی و واقعی است. چونان که انسان تولد را نیز ابتدا با تن خود تجربه می‌کند و بعد‌ها درباره آن می‌اندیشد، مرگ نیز به همین شکل ابتدا با تن درک می‌شود، به این معنی که عواطف مختلف یکباره سربرمی‌آورد و ما با عجز خود در برابر مرگ مواجه می‌شویم.
  چه گروه یا گروه‌هایی از جامعه می‌توانند مخاطب «آلبوم خانوادگی» باشند؟
جالب است که ما انواع مخاطبان را داشتیم. از افراد عادی جامعه تا هنرمندان و هر چه مخاطب عادی‌تر، سطح ارتباط و عواطف خالص‌تر. البته که معتقدم در هر جایگاهی بهتر است در مواجهه با یک اثر هنری (تاکید می‌کنم اثر هنری نه صرفا یک کار تولیدی) باید اجازه دهیم اتصال اتفاق بیفتد، ارتباط برقرار شود، بگذاریم اثر در ما ورود کند و عواطف ما را با خود ببرد... قرار نیست از خود بی‌خود شویم، اما قرار هم نیست مقاومت کنیم. اگر اثری حرفی دارد، در اجرا قوی عمل می‌کند و اصول اولیه را پایبند است؛ بهتر است دل به دیدنش دهیم.
  تا الان چه بازخوردی از افرادی که نمایش را دیده‌اند، گرفته‌اید؟
بازخورد‌های مختلفی داشتیم. ما مخاطب‌های زیادی داشتیم که در طول نمایش متحیر شدند، خندیدند، ترسیدند و گریه کردند و مهمتر از همه دلمان می‌خواست در خلال این عواطف در فکر فروروند، نه افکار تحلیلی یا روشنفکری، بلکه تاملی در موضوعی که آشناست. اگرچه زمان و مکان و شکل اجرا رئالیستی نیست، اما مخاطب با موضوع و نوع پرداخت به آن ارتباط برقرار کرده است.
  اگر بخواهید چند دلیل برای مخاطبان بیاورید که «آلبوم خانوادگی» را ببینند، به چه مواردی اشاره می‌کنید؟
خوب نیست که من به‌عنوان بازیگر کار مبالغه کنم. اما هر مخاطبی با قسمتی از کار ارتباط بیشتری برقرار کرده است. ما در متن، حضور فیزیکی بازیگر روی صحنه و میزانسن، حرف‌های خود را گنجانده‌ایم.
  به نظر شما اصلا ضرورتی دارد که مردم این روزها تئاتر ببینند؟
در این روزها، در این روزهای سخت، در این روزهایی که باید پایدار بمانیم، اتفاقا در این روزهاست که هنر زایش می‌کند و فرزندان خود را در فرهنگ تزریق می‌کند. در این روزها که وقت ایستادن و تامل است. شاید در اقتصاد بیمار این روزها، مبالغ کالاها و خدمات رو به افزایش بوده باشد، اما جالب است بدانید پرتخفیف‌ترین دوره تئاتر را شاهدیم. سبد فرهنگی با وجود انتقادی که به بیزینسی‌شدن فضای تئاتر دارم، دیوارش کوتاه است و همین که نفس می‌کشد و دعوت می‌کند و می‌خواهد بهانه‌ای شود برای دیدار و اندیشه و حتی سرگرمی، ما موظف به حضوریم. هم ما به‌عنوان هنرمند و هم مخاطب به‌عنوان مدعو و کسانی که روزی هنرمند را پیام‌آور ثانی می‌پنداشتند. کاش هر دو بر رسالت خود بمانیم. اثر سخیف تولید و صحنه را جایی برای گشودن عقده‌ها نکنیم. مخاطب شریف است، تشنه شنیدن و دیدن حقایق به زبان هنر است، اگر ما هم هر چيزي به خوردش ندهیم، او سلامت می‌ماند.
  موردی هست که بخواهید اضافه کنید؟
این روزها  پیام و پیامک و تکه‌حرفی که قبل و بعدش بریده شده، زیاد دست‌به‌دست می‌شود. اما کاش به یاد ایام گذشته فرهنگ ایرانی پای صحبت دوست بنشینیم و دمی دل به سخن هم دهیم. نمی‌خواهم تئاتر را مقدس جلوه دهم، اما اجرا، یک اجرا که گروهی پای آن مانده‌اند، معصومیتی دارد که لازم است از آن مراقبت شود. باید به معصومیت تئاتر وفادار ماند وگرنه تبدیل به شوآف، جلوه‌گری، ادا و برون‌ریزی عقده‌های شخصی می‌شود. هنر ماحصل خودفروشی، اندیشه‌فروشی، معامله و... نیست. هنر اصیل حاصل رنج است و این رنج و عبور از آن است که در هنر به لذت می‌انجامد.

احسان شریعتی، استاد دانشگاه:  بازی ابهام‌برانگیز با نمادها
یک شروع خوب برای جان بخشیدن به مفاهیمی عمیق و پیچیده. آن‌چه برای من به‌عنوان یک دوستدار فلسفه جالب بود، این است که مفهوم مرگ خدا، آن چیز که در مسیحیت اتفاق افتاده را بیاوریم و به موقعیتی که در آن قرار داریم، وصل کنیم. این و بازی‌های ابهام‌برانگیز با نمادها برای من جالب بود. شاید آن وجه زیستی و ایمانی باید بیشتر در قلب این تاریکی و مرگ‌اندیشی بازنمایی شود، شاید برای آینده.

مهدی مشهور، نویسنده و کارگردان تئاتر:    وقتی اضطراب در ما می‌آغازد
قهرمانان نمایش آلبوم خانوادگی هر کدام به نوعی در تلاش برای مواجهه با مرگند؛ غافل از اینکه هر کدام از آنها خود مدللی برای ناتوانی انسان با مرگ و نیستی‌اند و این ناتوانی است که انسان را مضطرب می‌کند که ما –مخاطب- را در جهانی پر رمز و راز تنها رها می‌کند و درست از همان‌جاست که مضطرب می‌شویم. درست از آنجا که نمایش تمام می‌شود، اضطراب در ما می‌آغازد...

مرتضی میرمنتظمی، کارگردان تئاتر:  تجربه‌ای نو در تئاتر
اگر می‌خواهید ترکیب ‌بندی نقاشانه در تئاتر را ببینید...
اگر می‌خواهید تجربه‌ای نو در تئاتر را شاهد باشید...
اگر می‌خواهید نمایشی ببینید که خودنمایی نمی‌کند...
و اگر می‌خواهید یک ساعت در فضای مبهم مرگ شناور باشید...
نمایش آلبوم خانوادگی را ببینید.

 


تعداد بازدید :  370