محمد باقرزاده روزنامهنگار
تکفیریها را که مستثنی کنیم، درک خودکشیهای اعتراضی عملا نشدنی است؛ قضاوت درباره فردی که مهمترین دارایی خود یعنی جان و زندگی را بر کف دست میگذارد و با کشیدن یک کبریت یا فشاردادن فندک از همه هستی خود میگذرد، احتمالا کاری غیراخلاقی یا در بهترین حالت نصیحتی بیاثر است. واضح است فردی که به خاطر مشکلات زندگی دست به اقدام اعتراضی میزند و میخواهد در اعتراض به بیتوجهیها از تنها ابزار باقیمانده یعنی جان خود بگذرد؛ به عبارتی از ارزش جان و زندگی خود میگوید. لایه پنهان خودکشیهای اعتراضی تأکید به ارزش زندگی و جان آدمی است. پذیرش این تأکید به حق زندگیِ نهفته در خودکشیهای اعتراضی، واجد مسئولیتی برای همه شهروندان است. احتمالا کمتر کسی پیدا میشود که از وضع امروز جامعه ایران بیخبر باشد و این قیمتهای سربهفلککشیده و وضع بغرنج معیشتی مردم را نبیند. بُعد ترسناک و مسئولیتآور این شرایط ناخوشایند معیشتی زمانی آشکار میشود که بدانیم براساس آمارهای رسمی بیش از ۲۵درصد مردم ایران دچار افسردگیاند و جامعه حال روانی درستی ندارد. کمتر از یک ماه پیش فردی مقابل شهرداری تهران روی بدن خود، همسر و فرزندانش بنزین ریخت که اگر چه همسر و فرزندانش نجات یافتند اما استخوانهای سوختهشده آن شهروند حالا زیر خروارها خاک است. او یک خواسته داشت و به طور خلاصه میخواست زندگی خود و خانوادهاش را نجات دهد. دیروز هم این سناریو تکرار شد و شهروندی دیگری کفن پوشید و با ۲۰ لیتر بنزین خود را به خیابان بهشت رساند که البته قبل از روشنشدن فندک، با اقدام بهموقع ماموران حراست شورا از یک فاجعه دیگر جلوگیری شد. به همین سادگی انسانها میمیرند و گروههای سیاسی هم بهسختی در تلاشند که از این نابودشدنها نهایت استفاده را ببرند. راه هیچ سعادتی از مرگ انسانها نمیگذرد و هر گونه مصادره سیاسی این اقدامات تنها جامعه را متزلزل میکند. هم در دوره شهرداری اصولگرایان و هم در دوره اصلاحطلبان شاهد خودسوزی و مرگ شهروندان مقابل شهرداری تهران بودهایم و همین نشان میدهد که این مسأله را باید فارغ از منافع حزبی و گروهی بررسی کرد. هر اقدامی در جهت عادیسازی و متداولشدن خودسوزیهای اعتراضی آسیبی برای تمام جامعه است و در مقابله این وضع همه شهروندان مسئولند. در گام نخست مدیران دولتی و مسئولان کشوری باید با چشم بازتری وضع کنونی اجتماعی ایران را ببینند و مقابل این بحران خانمانسوز بایستند. کارمندان، مدیران میانی و شهروندان؛ همه در مقابل کوچکترین واکنشهای این روزهایمان مسئولیم و باید بدانیم حتی یک برخورد ابتدایی ناشایست میتواند ویرانگر باشد و ما راهی جز فهمیدن و درککردن همدیگر نداریم. مسئولیت رسانهها و تکتک فعالان شبکههای مجازی هم در پوشش و ترویج اقدام به خودکشیها مهم است و دستکم تا به امروز تمام کارشناسان از ضرورت پوشش محتاطانه این اخبار میگویند؛ هر گونه خبریشدن اخبار خودکشیها به گونهای که جنبه ترویجی و ستایشگونه داشته باشد، شعلهای است که دود آن در چشم تمام شهروندان فرو خواهد رفت. مهمتر از آن اگر ذرهای به حفظ این جامعه فارغ از حاکمان و مدیران اهمیت دهیم، راهی جز حساسیت و مسئولیت نداریم. این روزها ما محکوم به درک فراتر از وظیفه همدیگریم.