سیامک رحمانی سردبیر
خبر این است که پسری در تاکستان به یک مدرسه دخترانه رفته و از تعداد زیادی از دانشآموزان با آمپول مشترک خون گرفته است؛ به این بهانه که قرار است روی نمونهها تست قند انجام شود. اولین و طبیعیترین واکنش به خبر در فضای مجازی و واقعی هم این است که مردم میگویند حالا از فرستادن بچههایمان به مدرسه هم نگرانیم. در ادامه خبر میشنویم که مدیر مدرسه مربوطه که عزل شده و آزمایش بچهها موردی از ابتلا به بیماری را نشان نداده است؛ اما معلوم است که همه اینها نمیتواند ترس و نگرانی را بطور کامل از ناخودآگاه پدر و مادرها پاک کند. این اولین اتفاق هم نیست، خبر خراب شدن دیوار بر سر «دنیا»ی کوچک هنوز تازه است و شایعات در موردش ادامه دارد یا آنچه در مدرسه پسرانه معین رخ داد و اعصاب جامعه را به هم ریخت.
در قبال چنین اخبار آزاردهندهای چه باید کرد. رایجترین و مشهورترین قول این است که:«نقل نکنید»، «تا جایی که ممکن است منتشر نکنید» و واقعیت غیرقابل انکار این است که بخشی از مسئولان معتقدند پنهان کردن خبر و ممانعت از پخش آن بخشی از راه حل است. این مسئولان همانهایی هستند که سالها تلاش کردهاند مجاری خبررسانی و ارتباطات خبری را تنگ کنند و بر آن کنترل داشته باشند تا اخبار «نامناسب» به گوش مردم نرسد. همان مسئولانی که اگر برای پیگیری و گرفتن اطلاعات با آنها تماس بگیری، خواهش یا تهدید خواهند کرد که ماجرا را رها کنید. همانهایی که معتقدند با فیلترینگ، با پارازیت و تشر زدن میشود جلوی بسیاری از مشکلات را گرفت. احتمالا خبر تجاوز به دختران ایرانشهری هنوز در خاطر همه هست. کسی یادش نرفته است که در جریان انتشار این اخبار کسی که حتی بیش از متجاوزان مورد هجمه واقع شد و حتی از برخورد و محاکمهاش سخن به میان آمد، منبع انتشار خبر بود؛ حتما هم با نیت خیر. برای این که همه حواسشان باشد و اخبار اینچنینی را که افکار عمومی را جریحهدار میکند، تبدیل به سوژه عمومی نکنند. این اواخر هم با بستن سایتها و کانالهایی مواجه بودیم که قیمت لحظهای سکه و دلار را منتشر میکردند. سایتهایی که حتما بخشی از آنها دستی در گرانی و بالا و پایین کردن قیمتها و به هم زدن بازار داشتهاند، اما سخت است قبول کنیم همهشان مجرم بودهاند و دور از منطق است که بپذیریم با جمع کردن این سایتها و کانالها، قیمتها ناگهان فروکش خواهد کرد که نکرد. به نظر میرسد آن بخش از مسئولان و مدیران که همچنان دل به حذف خبر و پاک کردن صورت مسأله به عنوان راه حل بستهاند اطلاعی از جهان امروز و دسترسیها و شاهراههای اطلاعاتیاش ندارند و با ذهنیتی سنتی تکنیکهای قدیمی را برای حل معضلات جدید به کار میبندند.
اما راهحل چیست. وقتی که نمیتوان از انتشار اخبار ممانعت کرد و محدودسازی و امر به سکوت بازار شایعات را داغتر میکند و نتایجی معکوس میدهد، شاید بهترین راه توضیح منطقی و صادقانه مسائل و آموزش و اطلاعرسانی است. در ماجرای ایرانشهر اگر اولین مورد تجاوز خبری میشد احتمالا کار به دومین و چندمین مورد نمیرسید. اگر بچههای مدرسه معین میدانستند که باید در مورد رفتار یکی از مسئولان مدرسه واکنش نشان دهند و نمیترسیدند، شاید ماجرا به اینجا نمیکشید. چه بسا اگر مدیر و معاون مدرسه تاکستانی آموزش درستی دیده بودند، اگر بچهها آموخته بودند که سرنگ را نباید چند بار مصرف کرد و میدانستند که حق اعتراض دارند و میتوانند مقابل یک اقدام نادرست بایستند، چنین فاجعه خبری به بار نمیآمد. سرپوش گذاشتن بر چنین اخباری تنها زمینه را برای تکرارشان فراهم خواهد کرد و اعتراف صادقانه و بازآموزی مردم و دانشآموزان مانع از تکرار خواهد بود؛ اختیار با خودمان است.