پس از انقلاب مطابق شرع و قانون مصرف مشروبات الكلي به جز براي اقليتها جرم و مستوجب مجازات اعلام شد. هر چند از همان زمان نيز الکل كمابيش و به صورتهاي محدود، غير آشكار و در خانهها يا میهمانيها مصرف ميشد، ولي در دهه اخیر شدت مصرف انواع آن افزايش يافته است؛ به طوري كه اکنون به يك مسأله یا معضل مهم اجتماعي و البته در حال گسترش تبديل شده است و گفته ميشود که دهها هزار نفر معتاد به مصرف الكل در كشور داريم ولي در اين ميان اتفاق مهمي كه رخ داد، تقاضا براي مصرف الكل بسيار بيش از عرضه قاچاق آن شد و زمينهای را فراهم كرد كه هر كس خودسر به توليد آن بپردازد در نتيجه مشروبات خطرناك وارد بازار غیر رسمی شد و حتي ممكن است برخي افراد يا گروهها نيز براي ضربهزدن به مصرفكنندگان مشروبات الكلي، با آگاهي تمام، مشروبات کُشنده و مسمومكننده به بازار عرضه كرده باشند و از آنجا كه اين كالا قاچاق و غيرقانوني است، لذا بازار عرضه و فروش آن نيز شفاف نيست و پيداكردن عوامل اصلي آن به سختي ميسر ميشود. به همين علت طي اين دهه تعداد زيادي از مردم به دليل مصرف اين نوع از مشروبات يا فوت كردهاند يا كور شده و يا دچار بيماريهاي سخت مثل از دستدادن كليه شدهاند. فقط در يك ماه گذشته حدود ۸۰۰ نفر بر اثر صرف مشروبات الکلی مسموم شدهاند که در این میان 69 نفر جان خود و 170 نفر كليههاي خود را و 16 نفر نيز بينايي خود را از دست دادهاند. در ميان فوتشدگان حتي 7 نفر خانم بودهاند و بیشترین مسمومشدگان در گروه سني زير 35 سال هستند؛ (80 درصد) و اين نشاندهنده يك ناهنجاري بزرگ است. آنچه گفته شد فقط تبعات بيماري و مرگ بر اثر مصرف الکلهای تقلبی است و اگر تبعات ديگر آن را نيز اضافه كنيم، اوضاع بدتر خواهد شد. اين تعداد تلفات و بيمار، در يك ماه است، اگر از 10 سال پيش كه براي نخستینبار در شيراز اتفاق ناخوشايندي در اين زمينه رخ داد و دهها نفر فوت كردند، اين تعداد را محاسبه كنيم، نتیجه صدها و هزاران نفر خواهد شد. عجيب اينكه اين اتفاق در شهرهاي مذهبي و از نظر فرهنگي يكدست مثل رفسنجان نيز رخ داده است. پیش از این نیز در قم چنین اتفاقی رخ داد و دهها نفر مسموم شدند و تعدادی هم فوت کردند.
پرسش اساسي اين است كه چه بايد كرد؟ در گذشته اين مشكل را با مواد مخدر هم داشتهايم و تا كنون چندينبار سياستهايمان را در اينباره تغيير داده و اصلاح كردهايم؛ ولي كماكان نتوانستهايم مشكل را حل كنيم. وضعيت مشروبات الكلي و نيز سوءمصرف آن احتمالا در آينده بدتر هم خواهد شد. مسأله كجاست؟ همانطور كه گفته شد، مشكل اينجاست كه به دلايل گوناگون تقاضا براي مصرف آن افزايش يافته است؛ چون مصرفكنندگان زياد ميشوند و قبح و زشتي مصرف نيز كمتر ميشود؛ همين امر تقاضا را بيشتر ميكند. از سوي ديگر با افزايش مصرف امكان برخورد قضائي كمتر و كمتر ميشود زيرا پليس و دادگاه نميتواند با رفتاري مقابله كند كه شيوع گستردهاي پيدا كرده است -مثل قضيه ماهواره خواهد شد. براي نمونه كل پروندههاي شرب خمر در دادگستري در سال 1390 حدود 30هزار مورد است. روشن است كه اين رقم يكدرصد و يا حتي يك در هزار آنچه كه در واقعيت جامعه رخ داده است، نيست.
مشكل ديگري كه در اين شرايط رخ ميدهد، وضعيت عرضه است؛ زيرا در حالي كه توليد و فروش آن غير قانوني است و ارز هم بسيار بالا رفته و مشروب قاچاق هم بسيار گران خواهد شد، عرضهكنندگان داخلي فعال ميشوند و مشروبات غير استاندارد و تقلبي عرضه ميشود و نتيجه آن مرگومير و بيماري و انواع و اقسام مشكلات بهداشتی و اجتماعی است. فراموش نكنيم كه مصرف سرانه الكل نزد الكليهاي ايران خيلي بالا است و عوارض سوئی در بروز انواع بيماريها دارد. بنابراين نه تنها بايد مسأله الكل را به موضوعي براي بحث همگاني و گفتوگو تبديل كرد، بلكه راهحلي براي آن يافت شود. در غير اين صورت هر روز بدتر از ديروز خواهد شد.