مریم شکرانی روزنامهنگار
دیروز روز ملی استاندارد بود و البته طبق روال هر سال مدیران رده بالای کشور پشت تریبون آمدند که از اهمیت استاندارد بگویند. یکی گفت کالاهای ایرانی اگر استانداردها را رعایت کنند، مشتری مجبور نمیشود کالای خارجی بخرد. یکی دیگر گفت کالاهای غیراستاندارد، ایران را در بازار جهانی بدنام کرده است. آن یکی از سازمان متبوعش تعریف و تمجید کرد که استانداردهایمان چند تا بوده و حالا چند تا شده است... کافی است کمی در گوگل سرچ کنید تا متوجه شوید تمام این حرفها تا چه اندازه تکراری است؟ و گویا مدیران هم خیال ندارند موضوع سخنرانیهای خود را با کمی تغییر و تصرف بهروز کنند.
کاری نداریم اما یکی نیست به مردم توضیح دهد که ساختار و سازوکار وظایف سازمان استاندارد در ایران خودش محل اشکال است. در سایر کشورهای جهان سازمان استاندارد، استانداردها را تدوین میکند و دهها و صدها شرکت ارزیاب و کنترل کیفی وجود دارد که به صورت خصوصی فعالیت میکنند تا استاندارد کالاهای مختلف را ارزیابی و نظارت کنند. از آن طرف اگر کسی هم تخلف کرد و کالای غیراستانداردش به کسی زیان وارد کرد، دادگاهها وارد ماجرا میشوند و متخلف را به سزای اعمالش میرسانند. اینجا یکسری شرکتهای بیمهای هم وجود دارند که برای کالاهای مختلف بیمهنامه مسئولیت مدنی صادر میکنند و درواقع آنها خسارت کالای غیراستاندارد را به شاکی میپردازند.
طبیعی است در آن سازوکار توسعه یافته «شمای» تولیدکننده با یک سازمان تدوینکننده استاندارد، ناظر و رسیدگیکننده مواجه نیستید که خدای نکرده وسوسه شوید، لابی کنید یا زبانم لال فساد اداری انجام دهید! چرا؟ چون به همین سادگی نمیشود یک سازمان تدوینکننده استاندارد و صدها شرکت ناظر و صدها شعب دادگاه و صدها شرکت بیمه را از خودتان راضی کنید و استاندارد را به میل خودتان تغییر دهید. از طرف دیگر اگر بخواهید از زیر بار استانداردها هم دربروید، ریسک کالایتان بالاست و شرکتهای بیمهای هم که عاشق چشم و ابروی شما نیستند تا ریسک بالایتان را بپذیرند و راه به راه خسارت بدهند. بنابراین خیلی شیک و محترمانه به شما میگویند که ریسکتان بالاست و کالایتان را بیمه نمیکنیم. درنهایت داستان میرسد به من مصرفکننده و من مصرفکننده هم کالایی را نمیخرم که شرکتهای بیمهای حاضر به بیمهاش نشدهاند. این سازوکار صاحبان کالا و خدمات را ملزم میکند که کالای باکیفیت تولید کنند. در این سازوکار یکشبه نمیگویند کالایی غیراستاندارد است و فردایش بگویند پایش کردیم مشکلی وجود نداشت. در این سازوکار به شما نمیگویند فلان خودرو استانداردهای لازم را ندارد و قرار است خط تولیدش را متوقف کنیم، اما خودروساز سالها با خیال آسوده مشغول تولید همان خودرو باشد. در این سازوکار مردم عاشق کالای خارجی نمیشوند...
همه ما مزایای این سازوکار را میدانیم، اما نمیدانم چرا از این همه امتیاز فرار میکنیم و فقط سال به سال پشت تریبون میرویم و به همه میگوییم دلمان میخواهد کالاها استاندارد و باکیفیت بالا تولید شوند. شاید بهتر است بگویم مراسم سالانه روز ملی استاندارد بیشتر شبیه مراسم توصیف آرزوهاست.