شماره ۱۵۲۶ | ۱۳۹۷ پنج شنبه ۲۶ مهر
صفحه را ببند
تلخ‌ترین‌حادثه زلزله آذربایجان

| راوی:  شهرام محرم‌زاده|  امدادگرشهرستان ورزقان |

 21 مردادماه 1391 بود، در پایگاه امدادجاده‌ای علی بیگ کندی ورزقان به عنوان راننده و مسئول شیفت خدمت می‌کردم. فعالیت‌هایم را به صورت عادی هر روز انجام می‌دادم. با توجه به اینکه در پایگاه آب آشامیدنی نداشتیم، مجبور بودیم برای مصرف روزانه آب از چشمه‌ای که در روستای علی بیگ کندی بود، استفاده کنیم. آن روز من به همراه دوستانم برای آوردن آب به روستا رفته بودیم، افرادی برای گرفتن آب آشامیدنی در چشمه به صف ایستاده بودند.در میان نفرات یک دختر بچه 12ساله بود که بعد از دیدن ما به سمت‌مان آمد و نوبت خود را به ما داد، ما بعد از تشکر و دریافت آب به سمت پایگاه حرکت کردیم و فعالیت‌مان را ادامه دادیم. ساعت 17 بود که زلزله اتفاق افتاد، شرایط آماده‌باش امدادی اعلام شد. وضعیت بسیار بحرانی بود، بلافاصله تیم امدادی شکل عملیاتی به خود گرفت.من و دوستانم برای امدادرسانی به روستای علی بیگ کندی که نزدیک‌ترین روستا به ما بود اعزام شدیم. خانه‌ها تخریب شده بود  و بسیاری از همشهریان‌مان در زیر آوار گرفتار شده بودند. یکی از خاطرات تلخی که در آن روستا برای من به وجود آمد این بود که آن دختر بچه که نوبت خود را در صف آب به من داده بود را از زیر آوار در آوردیم که بعد از دقایقی در آغوش من جان باخت.


تعداد بازدید :  442