شهروند| دیرزمانی نگذشته از روزهایی که کاوه آفاق یک خواننده نهچندان سرشناس بود؛ خوانندهای با شماری مخاطب وفادار؛ که البته محبوبیتی عام نداشت که این را به جنس موسیقی راک سختپسند او میتوان مربوط دانست. اما در کوتاهزمانی کاوه آفاق تبدیل شد به یک چهره آشنا. دلایل این اشتهار البته چندان هم نامعمول نبود: قطعاتی گاه درخشان، اعتراضات و انتقادات تند و تیز و البته حضور در برنامهای چون خندوانه که کاوه را یکشبه ستاره کرد و آشنای انبوه تماشاگران این برنامه. حالا کاوه آفاق کنسرتهایش غلغله است؛ اتفاقی که در همین کنسرت روز شنبه هم رخ داد؛ کنسرتی که رفتار آفاق و گفتههایش آن را گرمتر هم کرد.کاوه آفاق که در این کنسرت شماری از کارهای قدیمی محبوبش چون «شال»، «اتاق آبی» و «عطر تو» را در کنار آثار جدیدش اجرا کرد، با گفتههایش شاید حتی بیش از آثارش رسانهای شد؛ گفتههایی حاکی از اینکه «هواداران دیگر خوانندهها بابت انتقادهایی که مطرح میکند از او ناراحت شدهاند و به همین جهت دیگر از خوانندهها انتقاد
نخواهد کرد».کاوه البته در سانس اول این اجرا همانند کنسرت تابستانی قبلیاش با همراهی هواداران آهنگ تازهای را ساخت و به مخاطبانش وعده داد این ملودی را در آلبوم جدیدش منتشر کند. وی حتی از هوادارانش درخواست کرد تا در انتخاب اسم این قطعه آهنگ کمک کنند تا بتواند ساخت آهنگ با انتخاب و مشارکت هواداران در زمان اجرا را که مبدع آن خودش است به ثبت برساند.آفاق که چندی پیش گفته بود «اگر زیاد کنسرت بگذارم، شبیه حامد همایون میشوم» و درباره حمید هیراد هم از تعریف «اصلا ارزش ندارد اسمش را بیاورم» استفاده کرده بود، در کنسرت جدیدش تلویحا از هواداران این دو خواننده دلجویی کرد و گفت که قصد خیر داشته، اما سوءتفاهم بیموردی پیش آمده است.آفاق این روزها در قله کارنامهاش بهسر میبرد و بنابراین حق دارد مواظب ریزش هوادارانش باشد. او که وعده میدهد سومین آلبومش را تا کمتر از ۲ ماه دیگر روانه بازار خواهد کرد، درباره شایعاتی هم که اخیرا درباره تکروی او در آثار و کنسرتهایش منتشر شده، میگوید: «در گروه ما خوانندهسالاری معنایی ندارد. این وضع را در کنسرتهای ما هم میتوان دید. در حقیقت این بحثها برای منی که خواننده زیرزمینی بودهام، معنایی ندارد. نه من، که دیگر خوانندههای زیرزمینی هم این منش و اخلاق را ندارند. خوانندههای زیرزمینی کارشان را بدون پول و در موقعیتهای سخت پیش بردهاند و زمان هم برای چنین تفکراتی نداشتهاند. بنابراین خندهدار است که مثلا من بخواهم در گروهمان خودم یا کس دیگری سالار باشد.»