شماره ۱۵۴۶ | ۱۳۹۷ چهارشنبه ۲۳ آبان
صفحه را ببند
تریبون

علی دایی: «من وظیفه‌ام را برای مردم زلزله‌زده انجام دادم و یک کار دلی بود و خدا را شکر می‌کنم که مردم به ما کمک کردند، ما وظیفه‌مان را انجام داده و این کار را ادامه می‌دهیم. بعد از تکمیل‌شدن خانه‌های روستای رولام سراغ روستای بعدی می‌رویم، تاکنون ۸۰‌درصد بازسازی این روستا را انجام داده‌ایم و سعی می‌کنیم تا جایی که پولمان اجازه بدهد، خانه بسازیم و روستای بعدی را هم تکمیل کنیم.»

رضا فیاضی: «وقتی مسائل اقتصادی در میان باشد، آدم به سفره خودش نگاه می‌کند. من چندین‌بار طرح و سوژه به صداوسیما دادم، اما گفتند باید اسپانسر بیاوری. من از کجا باید و می‌توانم اسپانسر پیدا کنم؟ تلویزیون برنامه‌ها و مسابقات آقای مدیری و جوان را می‌خواهد که اسپانسر قوی‌تر و بزرگتری می‌توانند بیاورند، اما مگر چند نفر از هنرمندان چنین امکانی را دارند؛ دو نفر.»

محمدرضا براری: «می‌گویند می‌توانم از برخواه دیه بگیرم؛ اما فکر نمی‌کنم کار به آن‌جا بکشد. البته برخواه گفته از من حلالیت طلبیده است؛ اما حرف‌زدن به چه درد من می‌خورد؟ اگر می‌خواست حلالش کنم، حداقل در این چند روز یک زنگ به من می‌زد، نه این‌که همین‌طور مرا رها کند. هر کجا ببینید و سرچ کنید، متوجه می‌شوید وقتی پرده گوش یک نفر توسط فرد دیگری پاره می‌شود، طرف یک‌درصد هم خودش را مقصر بداند، عذاب وجدان می‌گیرد. برخواه گفته فقط قبل از حرکت دوم دوضرب یک سیلی به صورت من زده است؛ اما این کار را یک بار و دو بار نکرد! او چند بار زیر گوشم چک زد و کار به جایی رسید که با دستم جلوی سیلی او را گرفتم! قبل از هر حرکت چند بار سیلی به صورت من می‌زد و آخر عصبانی شدم و گفت آقای برخواه نزن، گوشم درد گرفت!»
 
فلور نظری: «این روزها، فیلمنامه‌ها خیلی شبیه هم شده‌اند و شخصیت‌های آنها شباهتی به آدم‌هایی که ما در جامعه می‌بینیم، ندارند. این روزها، سریال‌ها در دور باطل افتاده‌اند، شخصیت‌های سریال‌ها خیلی شبیه هم شده‌اند و فقط بازیگران آنها تغییر می‌کنند، حتی گاهی بازیگران این شخصیت‌ها هم عوض نمی‌شوند و به‌نظرم این وضع فاجعه است.»


تعداد بازدید :  205