زلزله يكشنبه شب غرب كشور دوباره مردم ايران را نگران كرد؛ بويژه كه مشخصات اعلام شده از زلزله نگرانكننده بود. زيرا اعلام اولیه 4/6 ريشتر قدرت و مركز آن در عمق 7 كيلومتري زمين، جاي نگراني داشت. چرا كه زلزلههايي در اين حد و اندازه هميشه خسارتبار بوده است. اين دغدغه از آنجا بيشتر بود كه هموطنان ما سال گذشته در همين منطقه دچار زلزله شدند و مصيبت دوباره جاي نگراني داشت. ولي خوشبختانه اخبار بعدي حكايت از آن داشت كه خسارات به نسبت محدود بوده است و چند صد نفري هم كه مصدوم شدند، ناشي از واكنش آنان در برابر زلزله و كوشش بدون رعایت اصول آموزشی براي پيدا كردن موقعيت امن بوده است. نود درصد اين افراد نيز مرخص شدهاند و فقط اندكي از آنان در حال مداوا و درمان هستند. در مورد اين زلزله كه در واقع بهتر است بگوييم پسلرزه بزرگ زلزله سال پيش است، چند نکته درس آموز و جالب وجود دارد. پسلرزههايي كه احتمال وقوع آنها تا دو سال پس از زلزله اصلي وجود دارد.
1ـ اولين نكتهاي كه براي هر كس اهميت دارد اين است كه چرا زلزلهاي با اين قدرت، خسارات محدودي داشت، در حالي كه زلزلههاي كمابيش مشابه در برخي از مناطق ديگر كشور با خسارات و تلفات فراواني همراه بوده است؟ ممكن است زلزلهها به لحاظ فني با يكديگر فرق كنند ولي در هر حال زلزلهاي با قدرت حدود 3/6 ريشتر و عمق 7 كيلومتر در ايران خيلي قوي و پرتلفات محسوب ميشود. اين امر نشان ميدهد كه ساختمانهاي احداثي در يك سال اخير در منطقه زلزله زده، حداقل نسبت به زلزلهاي با اين قدرت مقاوم هستند. بنابراين ما ميتوانيم تمام نقاط ديگر كشور را براساس همين الگوي ساختوساز و مقاوم در برابر زلزله به سرانجام برسانيم. فرض كنيد كه ساختمانهاي كشور در برابر زلزلههاي ۶ تا ۷ ريشتر مقاومت نسبي داشته باشند، در اين صورت با اطمينان ميتوان گفت كه مسأله زلزله در ايران تا حدود 90 درصد حل خواهد شد. ديگر از تلفات دهها هزار نفري مثل زلزله بم يا رودبار يا طبس خبري نخواهد بود. در بدترين حالتها نيز ممكن است تلفات به صدها نفر برسد. در چنين شرايطي توان درماني و حمايتهاي مادي و فني كشور نيز براي ترميم تلفات مناسب خواهد بود. ولي با وضعيت كنوني ظاهرا همه جاي كشور بايد به مرور زلزله بيايد تا خرابي ايجاد و سپس خرابی ها بازسازي شود تا در برابر زلزله مقاومت پيدا كنند!
2ـ نكته دوم آمادگي به نسبت خوب مجموعه نهادها و موسسات عمومي و حكومتي براي مقابله با بحران ناشي از زلزله است. به نظر ميرسد كه نحوه مواجهه با زلزله يكشنبه شب، خيلي بهتر و كارآمدتر از دفعات پيش بود و اين يك گام بزرگ به پيش است.
3ـ و بالاخره اين پرسش مطرح ميشود كه چرا در آموزش شهروندان براي مواجهه با زلزله كوتاهي كردهايم كه صدها نفر از آنان به دليل مواجهه نادرست با اين پديده، مصدوم شدهاند؟ به همان اندازه که مداوای یک مصدوم یا بازسازی یک خانه تخریب شده اهمیت دارد، آموزش شهروندان در نحوه مواجهه با زلزله نیز مهم بلکه مهمتر است. هر گونه هزینه برای آموزش مردم در این زمینه ها به سرعت در بهبود رفتار و کاهش هزینه ها خود را نشان خواهد داد.