206سال پیش در چنین روزی، برابر پنجم دسامبر 1812 میلادی، ناپلئون بناپارت امپراتور فرانسه که در پی لشکرکشی به روسیه نیممیلیون نفر از سربازان ارتش خود را از دست داده بود، با 30هزار نیروی باقیمانده به فرانسه بازگشت تا مقدمات تجهیز قوا و حملهای دوباره به روسیه را فراهم ببیند. به گواه تاریخ ناپلئون پس از شکستی که در طی حمله به روسیه نصیبش شد، هرگز نتوانست دوران اوج و شکوه امپراتوری و ارتش فرانسه را تکرار کند، زیرا کمتر از دو سال بعد ائتلافی متشکل از امپراتوری روسیه، پادشاهی پروس، امپراتوری اتریش، بریتانیا، سوئد، پادشاهی اسپانیا و پادشاهی پرتغال ارتشش را شکست داده و با تحمیل پیمان فونتنبلو او را از سلطنت خلع کردند.
وقتی فرانسه از سوئد نیاموخت
حمله ناپلئون در تاریخ سیاسی جهان بهعنوان دومین اشتباه بزرگ یک ارتش قدرتمند در رویارویی نظامی با روسیه ثبت شده است. نخستین اشتباه از این نوع را 100سال پیش از ناپلئون، سوئدیها در جریان جنگهای موسوم به «نبرد بزرگ شمالی» مرتکب شدند. در جریان این نبرد، کارل دوازدهم امپراتور سوئد که نزدیک به نیمی از اروپا را تحت سیطره خود داشت و بارها روسها را در نبردهای مختلف شکست داده بود، هوس فتح روسیه به سرش زد و در سال 1709 میلادی با سربازانش وارد خاک روسیه شد. نتیجه این یورش، نابودی ارتش سوئد و پناهندهشدن کارل دوازدهم به حکومت عثمانی بود. 100سال پس از کارل دوازدهم، ناپلئون که از سیاست روسها در قبال دشمن ابدی فرانسه یعنی انگلستان ناخرسند بود، یازدهم ژوئن 1812 میلادی با 500هزار سرباز به روسیه حمله کرد. برخلاف کارل دوازدهم امپراتور سوئد، ارتش فرانسه تحت رهبری ناپلئون که در میدان جنگ نابغهای بینظیر به شمار میرفت، توانست تا دروازههای مسکو پیش رفته و این شهر را فتح کند، اما سرمای هوا و کمبود آذوقه نهایتا فرانسویها را از پای درآورد تا بدانجا که در پایان عقبنشینی تنها 30هزار سرباز امپراتوری توانستند به فرانسه بازگردند.
هیتلر و درسی که از تاریخ نگرفت
اگر حمله کارل دوازدهم را نخستین و حمله ناپلئون را دومین اشتباه بزرگ قدرتهای جهانی در مواجهه با روسیه به شمار آوریم، بیشک حمله ارتش آلمان نازی در ژوئن 1941 به شوروی سومین اشتباه از این نوع به شمار میرود. در تاریخ آمده است وقتی ژنرالهای آلمانی سرنوشت ناپلئون را به آدولف هیتلر گوشزد کرده و داستانهایی با موضوع کشتن اسبهای سوارهنظام برای سیر کردن سربازان شکستخورده فرانسوی را برای او تعریف کردند، هیتلر تنها به گفتن این جمله اکتفا کرده بود که «ناپلئون متکی به اسبهایش بود، اما ارتش آلمان با نیروی موتورهای مکانیزه، روسیه را فتح خواهد کرد». ماهها بعد و در روزهایی که قطع ارسال سوخت به زمینگیر شدن تانکهای آلمانی در جبهه روسیه منجر شده بود، احتمالا هیتلر در خلوت خود پند مشاورانش درخصوص سرنوشت ارتش ناپلئون را به یاد میآورد، اما چه سود که صدهاهزار نظامی آلمانی کشته و زندهها نیز تسلیم ارتش سرخ شده بودند، تا یک بار دیگر این تئوری در عمل اثبات شود که حمله به روسیه اشتباهی است که نباید توسط هیچ ارتشی تکرار شود؛ چه با اسب، چه با تانک!