شماره ۱۵۶۲ | ۱۳۹۷ چهارشنبه ۱۴ آذر
صفحه را ببند
جاعلی که چهاربار دستگیر شده است؛
آزاد شوم باز هم دزدی و جعل می‌کنم

شهروند| سال‌هاست که کار جعل می‌کند. این را یک هنر ذاتی می‌داند و حتی به این هنرش افتخار هم می‌کند. 4بار تا حالا به همین جرم دستگیر شده اما هربار بعد از آزادی از زندان خلافکاری‌هایش را ادامه می‌دهد. با اعضای باندشان از داخل خودروها سرقت می‌کردند و شناسنامه مردم را می‌دزدیدند. فریدون با این شناسنامه‌ها کارهای خلاف زیادی انجام می‌داد. یکی از این کارها این بود که تمام مشخصات را از روی شناسنامه پاک می‌کرد و مشخصات خود یا یکی از اعضای باندشان را روی آن می‌نوشت. بعد از آن، با این شناسنامه جعلی سیم‌کارت می‌خرید و دست به کلاهبرداری تلفنی می‌زد. او همچنین با شناسنامه جعلی حساب بانکی باز می‌کرد و عابربانک‌هایش را به مالخرهای مختلف می‌فروخت. یکی دیگر از کارهایی که جاعل حرفه‌ای این پرونده با شناسنامه‌های سرقتی می‌کرد، گرفتن عابربانک‌های مالباختگان از بانک بود. آنها با چسباندن عکس خودش یا یکی از اعضای باند روی شناسنامه، به بانک می‌رفتند و درخواست کارت عابربانک جدید می‌کردند و با این کار حساب مالباختگان را خالی می‌کردند. اعضای این باند که سه مرد و یک زن هستند، تیمی از سارقان حرفه‌ای را تشکیل داده بودند که درحال حاضر یکی از مردان تبهکاری فراری و تحت تعقیب پلیس پایتخت است. سرهنگ مجتبی شمس بیراندوند، رئیس کلانتری 135 آزادی در رابطه با این پرونده اعلام کرد که تا الان این تیم پول‌های زیادی را به روش‌های مختلف از مردم سرقت کرده‌اند. جاعل اصلی این باند در گفت‌وگو با خبرنگار «شهروند» ماجرای سرقت‌هایشان را توضیح داد:  
چند وقت است که سرقت می‌کنی؟
در واقع کار اصلی من جعل است. من یک جاعلم. اما مجبور بودم برای انجام کارهایم سرقت هم بکنم. ما معمولا از داخل خودروها سرقت می‌کردیم. لوازم و وسایل خودرو می‌دزدیدیم. در این میان اگر در خودرویی شناسنامه هم بود، سرقت می‌کردیم و من با آن شناسنامه کارهای مختلفی انجام می‌دادم.
چه کارهایی؟
چون من در کار جعل خیلی حرفه‌ای بودم، می‌توانستم با مواد خاصی مشخصات این شناسنامه را پاک کنم. بعد مشخصات دیگری می‌نوشتم و عکس یکی از اعضای باند را روی آن می‌چسباندم. این می‌شد یک شناسنامه واقعی که متعلق به یکی از اعضای باندمان بود. با این شناسنامه هم حساب بانکی باز می‌کردیم و هم سیم‌کارت می‌خریدیم. با آن سیم‌کارت‌ها به شماره‌های مختلف زنگ می‌زدیم و به بهانه این‌که آنها در قرعه‌کشی یا مسابقه‌ای برنده شده‌اند، آنها را پای دستگاه عابربانک می‌کشاندیم. بعد از حساب‌شان پول به حساب خودمان یا آن حسابی که با شناسنامه جعلی افتتاح کرده بودیم، واریز می‌شد. گاهی اوقات هم عابربانک‌هایی که با شناسنامه جعلی از بانک گرفته بودیم را به مالخرهای مختلف می‌فروختیم. خیلی به درد آنها می‌خورد و می‌توانستند کارهای خلاف زیادی با آن عابربانک‌ها انجام دهند، اما کار اصلی با این شناسنامه این بود که اول پیش از پاک‌کردن مشخصات مالباخته، عکس را برمی‌داشتیم و عکس خودمان را روی آن می‌گذاشتیم. بعد به بانک می‌رفتیم و با این ادعا که کارت عابربانک‌مان را گم کرده‌ایم، درخواست کارت مجدد می‌کردیم. اگر از ما کارت ملی می‌خواستند، من از قبل برگه درخواست کارت ملی جدید جعل کرده بودم، همان را نشان می‌دادیم و کارت جدید با رمز جدید می‌گرفتیم. از این طریق حساب مالباخته را خالی می‌کردیم.
فقط همین کارها را می‌کردید؟
گاهی اوقات هم سند ازدواج جعل می‌کردیم و با آن و شناسنامه‌های جعلی وام ازدواج می‌گرفتیم یا آن را جایی گرو می‌گذاشتیم که پول بگیریم.
چند وقت است که این کار را می‌کنید؟
من سال‌هاست که کار جعل می‌کنم. خیلی هم در این زمینه حرفه‌ای هستم. این بار چهارم است که به همین جرم دستگیر می‌شوم، اما هربار بعد از آزادی از زندان باز هم کارم را ادامه می‌دهم. جعل یک هنر ذاتی است که من آن را دارم و نمی‌توانم آن را کنار بگذارم. اعضای این باند را هم از قدیم می‌شناختم.
یعنی این‌بار هم آزاد شوی، باز هم این کار را ادامه می‌دهی؟
من نمی‌توانم جعل نکنم. الان 14، 13‌سال است که این کار را انجام می‌دهم.
چند نفرید؟
چهارنفریم. سه مرد و یک زن که یکی از همدستانم که مرد است، هنوز دستگیر نشده  است.


تعداد بازدید :  340