شماره ۱۵۶۴ | ۱۳۹۷ شنبه ۱۷ آذر
صفحه را ببند
دوچرخه‌سواري آقاي شهردار؛ خوب يا بد؟

آمدن حناچي به‌عنوان شهردار جديد، همراه با دو اتفاق و رفتار وي بود كه برخي واكنش‌هاي مثبت و منفي را ايجاد كرد. وي ‏يك روز را با مترو به محل كار رفت و روز ديگر كه سه‌شنبه‌هاي بدون خودرو بود را از منزل با دوچرخه به شهرداري رفت و ‏برگشت. برخي از افراد در شبكه‌هاي اجتماعي از اين كار  استقبال كردند و آن را نويدبخش سياست جديدي در اداره شهر دانستند. ‏در مقابل نيز تعدادي از افراد آن را نپسنديدند و به‌طور مشخص كرباسچي شهردار اسبق تهران متذكر شد كه به جاي اين ‏كارها بهتر است زودتر با خودرو به محل كار بيايد و كوشش كند كه واگن‌هاي باقیمانده مترو در گمرك را ترخيص كند كه اين كار ‏نفع بيشتري براي كاهش آلودگي هوا دارد. به نظر مي‌رسد كه قضيه را به گونه ديگري نيز مي‌توان ديد. نخستين و مهمترين مشكل مديريت در جامعه ايران، بي‌اعتمادي ‏عمومي و فاصله‌اي است كه مردم میان خود با مديران احساس مي‌كنند. بنابراين حل اين مسأله اهميتي كمتر از حل مشكل واگن‌هاي ‏قطارهاي مترو ندارد. از اين نظر همراهي نمادين با مردم به خودي خود واجد اهميت است. اينكه مردم ببينند در يك ساعت شلوغ ‏مترو، شهردار يا يك مقام دولتي نيز از آن استفاده مي‌كند به خودي خود جذاب است. البته انتشار عكس‌هاي آن نيز ايرادي ندارد، ‏هرچند بهتر است اين كار به وسيله خود مردم انجام شود. چون در هر حال اطلاع مردم از اين رفتار مهم است‎.‎ ولي مسأله اين است كه مديريت شهري متفاوت از رفت‌وآمد با مترو يا دوچرخه است. اگر اين كارها هرازگاهي و در مناسبت‌ها ‏و به صورت نمادين انجام شود مشكلي نيست، خوب هم هست. ولي از طرف ديگر تداوم آنها عارضه‌هاي زيادي دارد. ارزش زمان ‏براي مديران و شهرداران با وقت يك كارمند عادي فرق دارد. اگر يك شهردار نيم‌ساعت زودتر به سر كار برسد يا داخل خودرو ‏خود گزارش‌ها و نامه‌ها را مطالعه و رسيدگي كند و به فهم خود از مسائل شهر بيفزايد يا كارهاي اداري را زودتر و دقيق‌تر انجام ‏دهد، يا به قول كرباسچي بتواند با پشتكار خود واگن‌ها را زودتر ترخيص و درخطوط مترو مشغول به كار كند، خدمت ‏بسيار بزرگي را به مردم و شهر انجام داده است. بازسازي اعتماد مردم خيلي خوب است، ولي در نهايت بايد به افزايش كارآيي ‏منجر شود و مردم در عمل شاهد بهبود امور شهر ازجمله رفت و آمد و حمل‌ونقل شوند. اگر بتوان فاصله آمد و شد قطارها را ‏مثلا از 10دقيقه به 5 دقيقه رساند، يك تحول كيفي در ترافيك شهر ايجاد خواهد شد. اگر رسيدگي به اقداماتي كه شهردار بايد ‏تصميم‌گيرنده نهايي آنها باشد را يك روز و يك هفته جلو انداخت، در نهايت بهره زيادي براي شهر و مردم است. اگر بتوان يك ‏دستورالعمل و بخشنامه‌اي را زودتر تصويب و ابلاغ كرد، خيلي كارآتر از رفتن با دوچرخه است. اگر با دو مدیر زیر دست صحبت ‏و راهنمایی کرد و حساب پس گرفت، طبعا بهتر از رفتن با دوچرخه است. بنابراين مي‌توان گفت كه رفتار شهردار در رفت و ‏آمد با مترو و دوچرخه اگر نمادين باشد و نشانه‌اي از سياست و جهت‌گيري سیاست جدید در حمل‌ونقل شهرداري خوب است، ولي ‏اگر قرار باشد به يك رويه تبديل شود، طبيعي است كه شهردار براي انجام اين كار چاره‌اي ندارد جز آنكه از وقت‌هاي ديگرش كم ‏كند و اين به ضرر مديريت شهري و انجام كارهاي آن است‎.‎


تعداد بازدید :  467