شهروند| جشنواره فیلم فجر در تمام سالهای برگزاریاش حتی در بدترین سالهایش هم خبرسازترین رخداد فرهنگی این مرزوبوم بوده و سینما را به صدر تیترها و اخبار رسانهها آورده، 10روز پر از خبر و هیجان و ماجرا؛ 10 روز سینمایی که امسال هم از این قاعده مستثنی نیست و نمیتواند باشد... طبیعی است که سینماگران برای اینکه در این 10 روزی که دوز سینما در این مملکت بالا میزند و سینما بدل میشود به خبر اول رسانهها، حضور پررنگی داشته باشند، هر کاری ازشان برآید انجام دهند و همین کار را هم میکنند. برای همین هم هست که حالا، در شرایطی که حدود یک ماه به آغاز جشنواره مانده، جنجالها و اعتراضات آغاز شدهاند...
حادثه نخست
از زمانی که ابراهیم داروغهزاده از ابراهیم حاتمیکیا برای حضور در هیأت داوران جشنواره دعوت کرد، معلوم شد امسال هم جشنواره 10 روز جنجالی را پشت سر خواهد گذاشت. خیلیها دعوت از حاتمیکیا را به راضیکردن منتقدان تعبیر کردند و این طلیعهای بود برای این پیشبینی که خود مدیران جشنواره هم فهمیدهاند چه روزهایی در انتظارشان است و بنابراین خواستهاند حداقل منتقدان خودی را از چرخه منتقدان و معترضان خارج کنند؛ با اینکه بعدتر اعلام عدم حضور مسعود دهنمکی و محمدحسین مهدویان نشان داد این حربه هم کارگر نیفتاده...
بعدتر وقتی در جلسه هماهنگی جشنوارههای فجر تلویحا اعلام شد که امسال جشنوارههای فجر باید با آرامش برگزار شود، مشخص شد بوهایی که به مشام میرسیدند، بهدرستی خبر از تصمیماتی ضدبحران داشتند. باید امسال جشنواره فیلم فجر در آرامش برگزار شود. حتما!
آغاز روزهای سخت
اما اتفاقاتی باعث شده از همین ابتدا جشنواره جنجالی شود. اتفاقاتی چون تکرار تلاش همهساله محسن امیریوسفی، کارگردان فیلم آشغالهای دوستداشتنی برای بازبینی فیلمش که همه ساله وجود و حضور پررنگ سانسور را یادآوری کرده و عیش مدیران را از همان ابتدا منغص میکند. امسال البته یک اتفاق موازی دیگر هم رخ داد و آن هم چیزی نبود مگر بیرون کشیده شدن فیلمهای مسعود دهنمکی و محمدحسین مهدویان؛ که برای خرابشدن ضیافت داروغهزاده و شرکا کافی بود. البته متن کنارهگیری دهنمکی با این مضمون که «زندانیها جلوتر از زمان است» بیشتر از جنجال، شوخی ساخت و خروج ماجرای نیمروز 2 مهدویان هم با این توجیه که تهیهکننده فیلم با علم به آمادهنشدن فیلمش حتی فرم شرکت در جشنواره را هم پر نکرده، چندان جدی گرفته نشد. اما این خبر از اینرو که تمام این فیلمهای کنارهگیری کرده از سر تصادف (واقعا؟!) متعلق به سازمان سیاسی- سینمایی اوج هستند و تفاوت سلیقه آنها با مدیران جشنواره روشنتر از آن است که نیازی به تکذیب و کتمان باشد، برای مدیران سینمایی خبر از روزهای دشوار آینده میداد...
حرکت!
البته خود مدیران جشنواره هم در جنجالیشدن این رخداد بیتقصیر نیستند. قواعد و قوانین نامشخص و با قرائتهای سلیقهای از یک بند مشخص باعث شده همه ساله شماری از فیلمسازان در قبال جشنواره موضع طلبکارانه داشته باشند و از این فرصت برای زیر سوال بردن مدیران فستیوال استفاده میکنند. امسال این ماجراها با اعلام اسامی فیلم اولیهای جشنواره کلید خورد.
نخستین گام
داستان از اینجا آغاز شد که اسامی فیلمهای پالتو شتری، جاندار، حمال طلا، دیدن این فیلم جرم است، روزهای نارنجی، زهرمار، سونامی، مسخرهباز، معکوس و یلدا بهعنوان 10 فیلم بخش فیلم اولیهای جشنواره اعلام شد. گذشته از اینکه در این بخش عدمحضور فیلمهایی چون لابیرنت، نبات، نرگس و سرکوب سوالبرانگیز بود (که شائبه دخالت نهادهای نظارتی را برجسته میکرد) اما در خود فهرست هم نکات جنجالی کم نبودند؛ که مهمترینشان حضور فیلمهای تورج اصلانی و آرش لاهوتی بود...
ماجرای فیلم تورج اصلانی یکی از سوراخهای قوانین جشنواره را نشان میدهد. لحظاتی بعد از اعلام نام فیلمها، پرسشهایی در فضای مجازی شکل گرفت، ازجمله در مورد فیلم تورج اصلانی که قبلا فیلم جینگو را در گروه هنروتجربه اکران کرده بود. کاربران فضای مجازی پرسیده بودند کارگردانی که فیلم اکرانشده دارد، چگونه با دومین فیلمش در بخش فیلم اولیها انتخاب شده است؟
این پای بحثهای دیگری را هم باز کرد. ازجمله اعتراضات کارگردانانی که در سالهای قبل به دلیل شرکت فیلمهایشان در جشنوارههای خارجی از بخش رقابتی جشنواره بیرون گذاشته شده بودند، یکی از آنها روحالله حجازی بود که فیلم آقای محمودی و بانوی او از جشنواره فجر دور مانده بود. این انتقادات البته با این توضیح تورج اصلانی که فیلم جینگو پروانه ویدیویی داشته و حمال طلا نخستین فیلم سینمایی او است، بلاموضوع شد.
اعتراضات در مورد روزهای نارنجی آرش لاهوتی اما پررنگتر بود، چراکه این فیلم پارسال به نام واسطه به هیأت انتخاب ارایه شده بود. این نکته که تهیهکننده این فیلم علیرضا قاسمخان از مدیران سابق سازمان سینمایی است، انتقادها را شدت بیشتری میبخشید. البته در مورد این فیلم هم توضیحات و بهعبارت بهتر توجیهاتی از راه رسید و احمد امینی، عضو هیأت انتخاب گفت که «سال گذشته تنها دو سه سکانس از این فیلم برای هیأت انتخاب ارسال شده بود که ما گفتیم فیلم باید به صورت کامل به دبیرخانه ارسال شود»، تا این ماجرا هم ختم به خیر شود...
جشنواره عجیب ما
ماجراها اما تمامی ندارند. دیروز بهروز افخمی از بازگشت فرزند صبح به جشنواره خبر داد و گفت که این فیلم را که 30 دقیقه کوتاه شده در بخش خارج از مسابقه اکران خواهد کرد. این نیز از آن اخباری بود که پتانسیل جنجالسازی داشت و این اتفاق هم رخ داد. اینکه چگونه ممکن است فیلمی نزدیک به 10سال بعد از حضورش در جشنواره دوباره در این رخداد حضور پیدا کند، از آن اتفاقات عجیبی است که فقط در ایران میتواند رخ دهد. اما بههرحال وقتی پای بهروز افخمی وسط باشد، خیلی اتفاقات میتواند رخ دهد و این نیز یکی از این انواع و اقسام رخدادهای عجیب جشنوارهای است که حتی در زمانی هم که میخواهد، بهواسطه یکسری باگها و گافها و سوراخها نمیتواند روزهایی آرام تجربه کند...
از اینگونه اخبار در روزهای آینده هم خواهیم شنید. مطمئن باشید!