امیر هاتفینیا| این روزها که کاغذ دود شده و به هوا رفته و یافتن آن تبحر خاصی میخواهد، انتشار یک مجله جدید -آن هم بدون اسپانسر- چه نامی میتواند داشته باشد؟
کاغذ، باتلاقی درست کرده که مجلهها را یکبهیک در خود فرومیبرد. تا سر برمیگردانی، یک نشریه به طرز غمانگیزی آب رفته و متلاشی شده است؛ فقط یک وصیتنامه از آن باقی مانده: «زورمان به کاغذ نرسید. تا درودی دیگر، بدرود.» این بار اما خبر از «بدورد» نیست، این بار صحبت از «درود» است. «ناگهان» توی این یأسی که کاغذ برایمان آفریده، از امید میگوید و زنده ماندن.
هر وقت با بچههای حاضر در چاپخانه حرف میزنم، میگویند هیچوقت فکرش را نمیکردند که این بلا سر کاغذ و چاپ بیاید. آنها خوابش را هم نمیدیدهاند! اما کمکم دارند باور میکنند که کاغذ حکم طلا را پیدا کرده، غیرقابل دسترس شده و در فکر یک قربانیِ جدید نفس میکشد.
انتشار یک مجله فینفسه چیز عجیبوغریبی نیست؛ حوزه فعالیت «ناگهان» هم حوزه جدیدی نیست؛ اما توی این بازه غریبی که نشریات کاغذی سپری میکنند، انتشار مجله جدید، کار غیرمعمولیای است. درواقع یک ریسک بزرگ است. این روزها کمتر کسی روی کاغذ معامله میکند! آنها هم که ماندهاند، دوره انتشارشان را مدام گشادتر میکنند؛ تا جایی که میتوان برای بخش قابل توجهی از مجلههای کشور دوره انتشار «گاهنامه» را در نظر گرفت!
«آرش تنهایی» تنها نیست، او خودش را دارد و صفحه اینستاگرامی که به وسیله آن صادقانه با مخاطبانش گپ میزند. او بعد از تجربه موفق «آنگاه» سراغ دهه هفتادیها و هشتادیها رفته و میخواهد صدای آنها باشد. «ناگهان» «تلاش دارد خلاف جریان رودخانه حرکت کند. این عادت محترم ماهیهای آزاد است.»
آرش تنهایی صاحب امتیاز و پوریا عالمی رئیس شورای نویسندگان «ناگهان» هستند و نویسندگانی چون شرمین نادری، حمیدرضا ششجوانی، امیر مولایی، پیمان قدیمی، علی مسعودینیا، محمد حسینیمقدم، حسام مقامیکیا، شهرزاد همتی، حسین گنجی، مهراوه فردوسی، امیر بهاری و ... با آن همکاری دارند. مدیر هنری مجله ناگهان مهدی فاتحی و دبیر عکس آن حمید جانیپور است، همچنین گروهی از نویسندگان تازه قلم دهه 70 و 80 هم با مجله ناگهان همکاری میکنند.
هر شماره از این مجله به یک موضوع اختصاص دارد. شماره نخست آن با موضوع «شاخ و شاخبازی» منتشر و در کیوسکها و کتابفروشیهای سراسر کشور توزیع شده است.