شماره ۱۵۸۷ | ۱۳۹۷ پنج شنبه ۱۳ دي
صفحه را ببند
کارمند سازمان امداد و نجات با دوچرخه‌اش پيام صلح و دوستي را به گوش مردم جهان می‌رساند
صعود به قله دماوند با دوچرخه

حسن حسن زاده  - خبرنگار | لحظه‌اي از دوچرخه‌اش جدا نمي‌شود. يار و همراهي كه با آن تمام ايران را ركاب زده. به ياد شهداي غواص عمليات كربلاي 5 از شيراز تا بوشهر، براي زنده نگه داشتن نام خليج هميشه فارس از خزر تا آب‌هاي نيلگون جنوب و براي شناساندن هلال‌احمر و صليب‌سرخ به مردم ايران و كشورهاي همسايه، جاده‌هاي بسياري را با دوچرخه قديمي‌اش در نورديده است. محمد پاسخي، كارمند سازمان امداد و نجات هلال‌احمر است و مسئوليت تعمير، نگهداري و آماده كردن خودروهاي امداد و نجات و آمبولانس‌هاي سازمان را برعهده دارد. پاسخي هرگاه فرصتي داشته باشد با دوچرخه‌اش به دل جاده مي‌زند تا پيام صلح و دوستي را با لباس سرخ هلال‌احمر به گوش مردم ايران و جهان برساند، براي حفظ محيط‌زيست كشور قدمي بردارد و در مسيرهاي پر پيچ و خم و طولاني پيش رويش دست ياري به سوي آسيب‌ديدگان دراز كند.

 دوچرخه‌سواري را به‌عنوان يك دوچرخه‌سوار سايكل توريست از چه زماني آغاز كرديد؟
10 سال است به‌عنوان دوچرخه‌سوار سايكل توريست ركاب مي‌زنم. با لباس و پرچم هلال‌احمر و به‌عنوان سفير صلح و دوستي تمام ايران را از شرق تا غرب و از شمال تا جنوب و نيز در مناسبت‌هايي چون هفته خليج‌فارس از درياي خزر تا خليج‌فارس ركاب زده‌ام.
 چرا اين كار را با لباس هلال‌احمر انجام مي‌دهيد؟
آمادگي جسماني و نشاط روحي و رواني‌ام را از هلال‌احمر دارم. نهادي كه قدرت حضور در حوادث و سوانح را به من داده است تا بتوانم در حد توانم‌كاري براي افراد آسيب ديده انجام دهم. در واقع يكي از مهمترين اهدافم از پوشيدن لباس هلال‌احمر در تمام سفرهايم آشنا كردن مردم ايران و كشورهاي خارجي با هلال‌احمر، صليب‌سرخ و خدمات بشردوستانه آن است. به همين دليل لباس هلال‌احمر را به تن مي‌كنم و تلاش مي‌كنم علاوه بر شناساندن مردم با اين نهاد آنها را با شعارهايي مثل «هر خانواده يك امدادگر» كه مي‌تواند به خود آنها و در نهايت به جامعه كند آشنا كنم.
 مردم که شما را با لباس هلال‌احمر و پرچم اين نهاد و به‌عنوان سفير صلح می‌بینند چه واکنشی نشان می‌دهند؟
بيشتر مردم شهرهاي مختلف ايران هلال‌احمر و وظيفه‌اش را مي‌شناسند و وقتي من را مي‌بينند به هدفي كه براي شناساندن هلال‌احمر دارم احترام مي‌گذارند. اما برايم جالب است در سفرهاي خارجي‌ام اين لباس، پرچم هلال‌احمر و صليب‌سرخ برای بسياري از مردم كشورهايي كه آنجا سفر كرده‌ام ناشناخته‌تر است وباعث كنجكاوي مردم آن كشورها مي‌شود. به‌عنوان مثال در كشورهايي مثل گرجستان، تركيه، عراق، ارمنستان و... موارد زيادي رخ داده كه براي مردم از صليب‌سرخ و مسئوليت اين نهاد در هنگام بحران‌ها توضيح داده‌ام. حتي در كشور گرجستان يكي از جوان‌هايي كه او را با نهاد صليب‌سرخ آشنا كردم تصميم گرفت، در اولين فرصت دوره‌هاي آموزشي كمك‌هاي اوليه را بگذراند تا در هنگام حادثه براي خود و يا اعضاي خانواده‌اش در نقش يك امدادگر ظاهر شود.
 اشاره كرديد دليل اينكه لباس هلال‌احمر را به تن مي‌كنيد اين است كه اين نهاد به شما قدرت امدادرساني در حوادث را داده است. در هنگام سوانح و بلايا چه مسئوليتي داريد؟
در بسياري از حوادث كوچك و بزرگ كشور از زلزله بم تا كرمانشاه و حوادثي مانند سيل و... در نقاط مختلف كشور حضور داشته‌ام. مسئوليتم در اين حوادث با توجه به رسته شغلي‌ام در سازمان و امداد و نجات، رانندگي آمبولانس، رساندن امدادگران به صحنه حادثه، جابه‌جايي ست‌هاي نجات و توزيع بسته‌هاي حمايتي و... در مناطق آسيب ديده بوده است. از طرفي دوره‌هاي آوار، امداد و نجات جاده، ارتفاع، كمك‌هاي اوليه و... را نيز گذرانده‌ام تا در صورت لزوم به‌عنوان يك امدادگر نيز وارد ميدان شوم. به‌عنوان مثال در زلزله سال گذشته كرمانشاه و در منطقه ثلاث باباجاني مسئوليتم انتقال مصدومان به بيمارستان كرمانشاه بود. در يكي از موارد، امدادگران دختر خردسالي را زير آوار يكي از خانه‌ها پيدا كردند. دخترك هنوز زنده بود اما علائم حياتي‌اش داشت ضعيف مي‌شد. اقدامات اوليه را امدادگران انجام دادند و مسئوليت من اين بود كه او را هرچه زودتر به بيمارستان كرمانشاه برسانم. يك امدادگر سوار آمبولانس شد و من هم تمام مسير يك هدف داشتم. اينكه به موقع به بيمارستان برسيم و تكان‌هاي آمبولانس هم حال دخترك را بدتر نكند. وقتي به بيمارستان رسيديم و پزشكان آن دختر خردسال را به زندگي برگرداندند انگار بزرگترين هديه را ازخداوند گرفتم. هرچند پدر و مادر آن دختر زير آوار خانه جان داده بودند. همين حس خوب است كه باعث پيوند من با هلال‌احمر شده و به من براي شناساندن اين نهاد به مردم انگيزه مي‌دهد.
 به‌عنوان يك امدادگر كيف امداد و كمك‌هاي اوليه هم در تمام سفرها همراهتان است. تا به حال از آن استفاده كرده‌ايد؟
بله. گاهي در سفر به شهرهاي مختلف وقتي از هلال‌احمر و مسئوليتش در بحران‌ها براي مردم توضيح مي‌دهم از كيف امداد براي معرفي هلال‌احمر و يكي از مهمترين خدمات و آموزش‌هايش به مردم استفاده مي‌كنم. لوازم داخل كيف را نشان آنها مي‌دهم و مي‌گويم داشتن اين كيف و ياد گرفتن كمك‌هاي اوليه در مراكز هلال‌احمر شهرستان‌ها چقدر مي‌تواند در هنگام حادثه مفيد باشد. حتي در سفرهاي خارجي هم از اين كيف براي آشنا كردن مردم با هلال‌احمر استفاده كرده‌ام.
  تا به حال از لوازم كمك‌هاي اوليه داخل كيف امداد براي امدادرساني در سفرهايتان استفاده كرده‌ايد؟
بله. يكي از دلايل اصلي كه اين كيف را به همراه دارم، امدادرساني در مواقع لزوم است. اعتقاد دارم هر كسي كه لباس هلال‌احمر را به تن مي‌كند و دوره‌هاي آموزشي امدادرساني را مي‌گذراند، بايد در هر شرايطي براي كمك به ديگران و حادثه‌ديدگان آماده‌باشد. در يكي از خاص‌ترين موارد وقتي مي‌خواستم با دوچرخه به قله دماوند صعود كنم، با همين كيف به يكي از كوهنوردهاي آسيب ديده كمك كردم.
 صعود به قله دماوند با دوچرخه؟ اين كار چطور امكان‌پذير است؟
مي خواهم با دوچرخه‌ام كه بيشتر جاده‌هاي اصلي ايران را با آن ركاب زده‌ام به قله دماوند هم صعود كنم. تا به حال 2 بار براي فتح قله اقدام كرده‌ام اما هربار تا بارگاه 3 صعود كردم و در فتح قله ناكام ماندم. اما اين روزها بيشتر از قبل تمرين مي‌كنم تا با دوچرخه‌ام روي قله دماوند بايستم و پرچم هلال‌احمر را كه هميشه روي دوچرخه‌ام دارم بر بام ايران به اهتزاز در بياورم.
 چگونه به آن كوهنورد كمك كرديد؟
در ارتفاع 3800 متري با دوچرخه‌ام به سمت قله حركت مي‌كردم كه در راه به چند كوهنورد رسيدم. يكي از آنها دچار شكستي از ناحيه پا و سرمازدگي شده بود. از طرفي ضربه‌اي هم به سرش خورده بود و حال مساعدي نداشت. با وجود اينكه يكي از همنوردانش پزشك بود اما هيچ تجهيزات پزشكي و امدادي به همراه نداشتند. با توجه به آموزش‌هايي كه ديده بودم كار آتل‌بندي را انجام دادم و آن پزشك هم از قرص‌هايي كه به‌همراه داشتم براي بهبود حال كوهنورد مصدوم استفاده كرد. تا رسيدن نيروهاي امدادي از كيسه خواب و مايعات گرم براي كمك به آن كوهنورد استفاده كردم.
 برنامه ديگري هم براي ادامه سفرهاي‌تان داريد؟
بله. هنوز شهرهاي زيادي از كشور باقي مانده كه به آنجا سفر نكرده‌ام. همين‌طور كشورهاي ديگري كه مي‌خواهم مردم آن مناطق را با جمعيت‌هاي ملي هلال‌احمر و صليب‌سرخ آشنا كنم. اما يكي از مهمترين اهدافم در آينده ركاب زدن فاصله آلمان تا سویيس و بازديد از آرامگاه‌هانري دونان، بنيانگذار صليب‌سرخ جهاني است. قصد دارم پس از انجام اين سفر در محل آرامگاه او يك نهال به نشانه نهالي كه روزي آن مرد بزرگ كاشت و امروز در بسياري از كشورهاي جهان به بار نشسته، بكارم.

كاشت نهال زيتون درآرامگاه شهداي گمنام
 محمد پاسخي، سفير حمايت از محيط‌زيست است. او با دوچرخه قديمي‌اش نه تنها تلاش مي‌كند مردم شهرهاي مختلف را با هلال‌احمر آشنا كند بلكه يكي از اهداف اصلي سفرهايش آشنا كردن مردم با اهميت حفظ محيط‌زيست و منابع طبيعي كشور است. او در يكي از آخرين سفرهايش دور درياچه اروميه را ركاب زده است: «يكي از اهداف اصلي هلال‌احمر بشردوستي است. اين واژه معناي گسترده‌اي دارد. از كمك به حادثه‌ديدگان تا توجه به محيط‌زيست كه براي نسل‌هاي آينده ما اهميت دارد. مدتي پيش دور درياچه اروميه را ركاب زدم تا به نوبه خودم درباره نابودي بزرگترين درياچه آب شور جهان و پيامدهاي زيست‌محيطي آن هشدار بدهم.» اما يكي ديگر از فعاليت‌هاي جالب اين دوچرخه‌سوار هلال‌احمري كاشت نهال است. آنهم نهال‌هاي زيتوني كه در مزار شهداي گمنام با دستان خود مي‌كارد: «‌علاقه زيادي به كاشتن درخت دارم. كاشتن نهال زيتون علاوه بر اينكه نماد صلح است و با اهداف هلال‌احمر همخواني دارد، تلاشي براي گسترش فرهنگ درختكاري است. كاشت درخت بر مزار شهداي گمنام را از مزار شهداي گمنام واوان كه محل سكونت‌مان است شروع كردم و اكنون در سفرهايم به مزار شهداي گمنام هر شهري كه رسيده‌ام درخت زيتون و يا نهالي كه با اقليم آن منطقه همخواني داشته باشد كاشته‌ام. با اين كار مي‌خواهم بگويم اعضاي خانواده هلال‌احمر نيز قدردان فداكاري شهداي گمنام هستند. براي همين سال گذشته نيز براي اداي احترام به فداكاري شهداي آتش‌نشان در حادثه پلاسكو 16 نهال به ياد آنها در محوطه سازمان امداد و نجات هلال‌احمر كاشته‌ام.»


تعداد بازدید :  497