كافي است كه به دو گزاره زير كه از طرف دو مسئول عاليرتبه بيان شده است، توجه كنيم.
یک مقام مسئول، ایرانیانی که در ۵۲سال گذشته «شهید» شدهاند را مقایسه کرده و گفته بود از سال ۱۳۴۲ تاکنون ۳۴۰هزار ایرانی «شهید» شدهاند و این یعنی آمار تلفات جادهای ایران در تنها ۱۷سال بیشتر از تلفات هشت سال جنگ ایران و عراق و تمام «شهدا»ی قبل و بعد از این جنگ است.
یکبار نیز فرمانده وقت نیروی انتظامی تلفات جادهای در ایران را با تلفات جنگ ایران و عراق مقایسه کرد و در سال ۹۲ گفت: «درحالیکه آمار تلفات سالانه جادهای به زیر ۱۸هزار نفر رسیده است، با اینحال این آمار هنوز زیاد است چون سالانه ۱۸هزار نفر در جنگ ایران و عراق کشته میشدند.»
هرچند این مقایسهها خوشایند نیست و اين آمار چندان دقيق نيست، زيرا بخشي از آمار شهداي جنگ نيز بهدليل تصادفات خودرو هنگام ماموريت يا در منطقه عملياتي بود و اگر اين آمار را اصلاح كنيم، تفاوتها بسيار بيشتر ميشود.
اين وضعيت موجب شده بود كه برنامه جامعي براي كاهش تعداد تصادفات و تلفات جادهاي ريخته شود و براساس آن برنامه ميبايست تاكنون سالانه به سطح 10هزار كشته در تصادفات خودرويي ميرسيديم. هرچند به اين رقم نرسيديم، ولي روند كاهشي تصادفات تا سال 1395 ادامه يافت و به حداقل رقم تلفات يعني كمتر از 16هزار نفر رسيد، اما متاسفانه اين فرآيند از سال 1396 معكوس شد و در این سال، حدود 270 نفر بر تعداد كشتهها و تلفات جاني جادهها اضافه شد و زنگ خطر به صدا درآمد كه حتما يك جاي كار گير دارد. اين روند در سال 1397 نيز ادامه يافت و مطابق آمار رسمي سازمان نظام پزشكي كشور، در 8 ماه اول سال جاري 12هزار و 261 نفر تلفات ناشي از تصادفات داشتهايم كه حدود يكدرصد بيشتر از تلفات در مدت مشابه سال پيش است و به اينترتيب، فرآيند روند كاهشي در تعداد تلفات متوقف و معكوس شده است و براي دومين سال متوالي است كه شاهد اين روند افزایشی هستيم. مسأله اصلي اين است كه چرا گزارشي رسمي درباره اقدامات اجرايي براي كاهش تلفات در اين دو سال داده نميشود؟ چرا علل افزايش بهطور مشخص بيان نميشود؟ چرا در رسيدن به شاخصهاي تعيينشده موفق نبودهايم؟ آيا فقدان چنين گزارشهايي بهمنزله فرار از پذيرش مسئوليت نيست؟ توجه كنيد اگر در دو سال اخير نيز مشابه روند كاهشي در پنج سال گذشته حركت ميكرديم، اكنون بايد به حدود 14هزار ميرسيديم. به عبارت ديگر، سالانه حداقل 2500 نفر تلفات بيش از برنامه و هدف تعيينشده داشتهايم. آيا دركي از اين رقم داريم؟ هزينههاي مادي و معنوي آن فوقالعاده زياد است. درخواست از متوليان رسمي اجراي هدف كاهش تلفات ناشي از تصادفات اين است كه گزارش جامعي براي پاياندادن به اين جنگ بدون توپ و تانك ارايه کنند.