شماره ۱۵۹۱ | ۱۳۹۷ سه شنبه ۱۸ دي
صفحه را ببند
وقتشه که شمارتو بگیرمو زنگ بزنم

حسام حیدری طنزنویس


در حالی که فصل جوایز هنری در جهان با جایزه گلدن گلوب آغاز شده است، خبری هیجان‌انگیز توجهات را به این سوی جهان و به کشور عزیزمان ایران معطوف کرد.
بهترین قطعه موسیقی پاپ‌ سال 97 در مراسم سالانه موسیقی با انتخاب مردمی برگزیده شد و آن آهنگی نبود جز؟ جز؟.... بله؛ قطعه فاخر و ارزشمند «ماه‌پیشونی» با اجرای حیرت‌انگیز هوروش بند. با مطلع درخشان: «با انگشت همه نشون میدن منو / ماه پیشونی قلبمو خوب زدی بردی».
اثری عظیم که همان بیت اول ترانه‌اش می‌تواند کمر هر علاقه‌مند به هنری را خم کند. اجازه بدهید به این بهانه نگاهی گذرا داشته باشیم به ترانه پرمفهوم، اثرگذار و چندلایه این آهنگ و سعی کنیم به قدر بضاعت خود از دریای مواج ادب و هنر و موسیقی جرعه‌ای برداریم که آب دریا اگر نتوان کشید، هم به قدر تشنگی باید چشید:  
با انگشت همه نشون میدن منو
ماه پیشونی قلبمو خوب زدی بردی
پاک این دل شده مست و خراب تو
ببین این دل نابو تو گول زدی بردی
شاعر در اولین ابیات و با ارجاعی برون‌متنی به قصه کهن «ماه پیشونی»، ترانه خود را آغاز و در همان ابتدا هم معشوق را به قدر کفایت برای ما معرفی می‌کند و هم راه و رسم و روش او در کف‌زدن و بردن قلب عاشقان را عیان می‌کند. هر چند که درست معلوم نمی‌شود گول‌زدن از چه طریقی بوده و آیا پای کفتر روپایی‌زنی وسط است و یا از روش نوین دو گیگ اینترنت رایگان استفاده شده. شاعر سپس می‌سراید:  
وقتشه دیوونه بشم به سیم آخر بزنم
وقتشه که شمارتو بگیرمو زنگ بزنم
که نشان از تلاطم روحی او دارد و نشان می‌دهد که او هربار به سیم آخر می‌زده، تلفن را برداشته و به یک نفر زنگ می‌زده که این نشان از روح مریض و کرمکی عاشق و علاقه او به مزاحمت تلفنی دارد.
نمیتونه سد کنه راهمو کسی جلودارم نیست
مثل تو یکی یه دونه آخه تو این عالم نیست
حالیم نیست
در این بیت که سبک نوینی در انتخاب و چینش قافیه دارد، شاعر با ارجاع به کارتون فوتبالیست‌ها اشاره‌ای دارد به جمله معروف کاکرو که همیشه تو زمین با خودش حرف می‌زد و می‌گفت:   «سوبا، این دفعه نمی‌ذارم سد راهم بشی» و از این طریق حس نوستالژی مخاطبان را تحریک می‌کند. در ادامه:  
یالا پاشو بیا پیش من حالا
اون ناز و کرشمه رو ببینم
ما را جادو می‌کنی والا
چشمون سیاهت کشته ما را
این ابیات نشان می‌دهد که حال عرفانی شاعر در این ابیات واقعا زده بالا و با حالی نزار و دلی پر درد خطاب به معشوق خود می‌گوید: «پاشو بیا و اون ناز و کرشمه‌ت رو نشون بده می‌خوام ببینم» هر چند که به نظر می‌رسد در نسخ قدیمی‌تر به جای «ناز و کرشمه» از لغات دیگری استفاده شده بود.
هر چند ترانه با دو بیت فاخر دیگر ادامه پیدا می‌کند؛ اما چون ترس این دارم که به خاطر وزن ادبی سنگین ترانه، بر اثر فهم این ابیات خدای نکرده قالب تهی کرده یا فشار حاد روحی به شما وارد شود، بحث را در همین جا به پایان می‌برم. تا درودی دیگر بدرود.


تعداد بازدید :  300