مریم رضاخواه| تقویم را ورق میزنیم و میرویم به پنجم دیسال ۱۳۸۲. جایی که زلزله 6.5 ریشتری تن شهر بم در استان کرمان را لرزاند، شهری که در ساعت 26: 5بامداد، متفاوتتر از همیشه از خواب بیدار شد. شهر در چشم برهمزدنی فرو ریخت. ویرانی و غم تا مدتها بر خرابههای شهر حکایت تلخی را ثبت کرد. مردمانش از درد و غم به خود پیچیدند و اشک شد گلولهای سهمناک در گوشه چشمانشان. نشانی از بهت و ناباوری، زخمی عمیق در دل و جان هر ایرانی. 15سال از آن روز و لحظه و تاریخ میگذرد، اما غم از دست دادن عزیزان و یاد و خاطرهشان از اذهان پاک نمیشود. زمینلرزه بم نمادی از آسیبپذیری کشور ما در برابر وقوع زلزله است. کانون زمینلرزه درست در منطقه شهری واقع شده بود، بدترین سناریویی که میشود تصور کرد. همین هم شد تا حدود یک سوم از جمعیت شهر بم در این رخداد کشته شدند؛حدود 4۰ هزار نفر. 30هزار نفر هم مجروح که تنها 5هزار نفر معلول شدند. در اثر این حادثه ۹۰درصد از سازههای شهر بم به کلی تخریب شد و ارگ تاریخی بم با ۲۵۰۰سال قدمت و بزرگترین سازه گلی در این حادثه به کلی ویران شد. مواجه شدن با فاجعهای مانند زلزله بم اجتنابناپذیر است. نه آگاهی از قبل از رخداد زمین لرزه مهم، در ساعات اولیه بامداد وجود داشت و نه دستورالعمل تخلیه برای مکانهای جمعی. اگر دستورالعملی از قبل برای تخلیه مکانهای جمعی باشد، میتوان ریسک فجایعی مانند بم را تا حدی کم کرد اما واقعیت این است که همچنان امکان هشدار پیش هنگام زلزله در ایران وجود ندارد. به هرحال براساس برآورد زمینشناسان زمین آرام نخواهد گرفت. گاهی این ور و گاهی آن ور میرود زمین گهواره میشود برای یک خواب ابدی. ما هنوز داغدار بغضهای فروخوردهای هستیم که در بم به فریاد تبدیل شد. زلزلههای مهم و زیادی را در تقویم ثبت کردیم ولی هرگز فراموش نمیکنیم غم بم را. تراژدی که ساکنان بم را یا به قبرستان برد یا به مراکز درمانی.
نمیتوان زلزلههایسال 1357 طبس و زلزله خرداد 1360، گلباف استان کرمان، رودبار و منجیل، زلزله زنجان و سپس قزوین و بعد هم ورزقان و کرمانشاه را نادیده گرفت، زلزلههایی که تلفات سهمگین انسانی و مادی بر جای گذاشت. از نظر جغرافیایی، ایران در کمربند زلزله هیمالیا - آلپ قرار گرفته است. تمام شهرهای پرجمعیت کشور در کنار گسلهای فعال ایران هستند که ممکن است زمینلرزهای با وسعت و ابعاد بزرگتری را در بر بگیرد. تهران، مشهد، کرج و تبریز و.. در کنار گسلهای فعال واقعند. باید به صورت ملی به زلزله توجه شود. به هرحال ریسک زمینلرزه در کشور ما بالاست و شهرهای پرجمعیت را شامل میشود. توجه نکردن به پیشلرزهها، فرسوده بودن ایستگاههای شتابنگاری و هیجانزدگی، ازجمله مواردی است که در زلزلهها کمتر مورد توجه قرار میگیرند و میتوان آمار تلفات و آسیب را در یک زلزله بزرگ پایین آورد. به هرحال هر زلزله بزرگ و دهشتناک درسهای بزرگی را به ما میآموزد. درسهایی که متاسفانه طبق سنت ما، زود فراموش میشوند.