طی دو روز گذشته هواداران فوتبال در ایران با زاویه دیدی عجیب به تحلیل برد پرگل مقابل یمن پرداختند. بعضی از هواداران فوتبال در توییتر و اینستاگرام با اشاره به اتفاقات تلخ زندگی مردم یمن به شکست 5 بر صفر آنها اشاره کردند و اعتقاد داشتند که بازیکنان تیم ملی نباید این تعداد گل را وارد دروازه تیم کشوری میکردند که اسیر جنگ است و مشکلات فراوانی دارد. در اینباره دو اتفاق بسیار تاثیرگذار بود؛ یکی حرفهای مسعود دهنمکی که طرفداران خاص خودش را دارد؛ دهنمکی گفته بود امثال قلعهنوعی و پروین باید جلوی این را میگرفتند که تیم ملی 5 گل به یمن بزند. مسأله بعدی هم انتشار تصویری از باشگاه بدنسازی مورد استفاده گلر یمن بود که تحت انفجار گلولههای جنگی قرار گرفته و تخریب شده است. از سوی دیگر، برخی هواداران فوتبال هم قریحه طنزشان فعال شد و به توییتهای کمدی روی آوردند؛ توییتهایی که به گرسنگی و مشکلات مردم یمن برمیگشت و البته گاهی از شوخی به توهین تغییر پیدا میکرد. مجموعه این اتفاقات سبب شد تا هشتگ «یمن بیچاره» فعال شود و بسیاری در فضای مجازی از آن استفاده کنند.
توصیه یک شاعر به پرویز پرستویی مبنیبر اینکه در انتشار اشعار و گزینگویهها به نقل از بزرگان دقت بیشتری کند، در فضای مجازی و بهخصوص در صفحات فرهنگی و هنری مورد توجه قرار گرفته است.
سعید بیابانکی شاعر نوشته: «شما بازیگر خوبی هستید، ولی شعرشناس خوبی نیستید. خواهش میکنم این شعرها و جملات جعلی را در صفحه اینستاگرانتان که 4میلیون بیننده دارد، بهنام قیصر امینپور، دکتر علی شریعتی، سیمین دانشور، ابنسینا و سرمایههای فرهنگی و ادبی کشور منتشر نکنید!»
توصیه این شاعر در صفحات فرهنگی و البته در توییتر مورد توجه مخاطبان قرار گرفته و آغازگر یک سلسله کامنت و توییت در این زمینه شده. کاربری نوشته: «یه مدتی مدشده بود هر کلمه قصاریرو به حسین پناهی خدابیامرز نسبت میدادند. البته ناگفته نماند که مرحوم، دفاتر شعر پرباری داشتند که گمنام مونده.» کاربر دیگری اما به اصل قضیه اشاره کرده بود: «درود بر استاد بیابانکی... اگر اساتید هر حوزه احساس وظیفه کنند، هر کس که در آن سررشته ندارد، جرات ابراز نظر نخواهد داشت.» کاربری هم نوشته بود: «پرویزخان هنوز در دوران اساماسها و پیامهای وبلاگی بیسروته ماندن»...
کاربران بیشماری در نشر و بازنشر این موضوع از هشتگ #حرف_حساب استفاده کرده بودند.
صحبتهای حامد بهداد درباره عقب بودن فیلم مارموز در قیاس با مخاطبانش نیز از مطالب پربیننده دو روز اخیر بود. بهداد گفته بود: «فکر میکردم مارموز به جهت طعنه و طنز سیاسی که دارد، ثمربخش باشد، اما وقتی الان فیلم را میبینم به نظرم دیر گفتیم و امروز علیرغم نقد به دولت و جامعه سیاسی که داریم، میبینم که مردم از وعدهها فاصله گرفتند و خجالت میکشم وقتی میبینم که مارموز از مردم عقبتر است، ما میخواستیم بهعنوان هنرمند از مردم کمی جلوتر باشیم، اما امروز میبینم که مردم جلوتر از ما هستند.»
این سخنان که پیشتر از زبان تهیهکننده این فیلم هم بهنوع دیگری شنیده شده بود (او گفته بود که این فیلم با وجود تمام حاشیهسازیهای اطرافش، فروشی کمتر از حد انتظار داشته) در فضای مجازی نام این فیلم را یکبار دیگر مطرح کرد. کاربران بیشترین تاکید را بر این نکته داشتند که «تلاش نافرجام کارگردان برای جنجالیکردن مارموز با دعوت از سیاسیون به اکران خصوصی تا تشبیه حامد بهداد به آنتونی کوئین نتوانسته این واقعیت را کتمان کند که مارموز یک فیلم تاریخمصرف گذشته است.»