رسول بهروش روزنامهنگار
روزهایی که گذشت با دومین سالروز درگذشت آیتالله هاشمی رفسنجانی مقارن بود و به همین دلیل بار دیگر مباحثه در مورد این شخصیت مهم تاریخ معاصر ایران بالا گرفت. در این میان طبیعی است که نقدها و نظرها در مورد هاشمی متفاوت و بعضا متنافر باشد. به هر حال او در 40 سال گذشته نقشهای اساسی در کشور ایفا کرد و هر حرکتش موافقان و مخالفان پرشمار دارد. با این همه به نظر میرسد هاشمی رفسنجانی از دوران حیاتش واجد یک ویژگی ممتاز و نسبتا منحصربهفرد بود که این ویژگی حتی حالا، دو سال بعد از مرگش هم برای او حفظ شده است؛ مسأله به نقد بدون مرز از هاشمی مربوط میشود. رئیس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام در دوران حیاتش و مخصوصا از میانههای دهه هفتاد به راحتی و با کمترین هزینه مورد نقد گسترده قرار گرفت. اینکه همه آن حرفها حقش بود یا نه، باز بحث جداگانهای است؛ اما کمتر کسی به یاد میآورد که انتقاد از او و زیر سوالبردنش از ابعاد و جنبههای مختلف کاری دشوار و پرمخاطره بوده باشد؛ بهویژه هر چه به روزهای پایانی عمر هاشمی نزدیکتر شدیم، عرصه نقد بر او بازتر شد؛ آنقدر که مطبوعات و سایتها کاملا آزاد بودند، رسانههای غیررسمی و فیلترشده رویه خودشان را داشتند و حتی صداوسیما هم یک گوشه کار را دست گرفته بود.
وقتی بعد از اتفاقات سال 88 صدای رسای «مرگ بر هاشمی» علیه رئیس وقت مجمع تشخیص روی آنتن تلویزیون رفت، دیگر جای تردیدی باقی نماند که با یک کاراکتر کاملا خاص، با مختصات یگانه مواجهیم.
او کسی است که در کشور مسئولیتهای بسیار بزرگ و جدی داشت؛ اما در همان دوران کتاب قانونی و مجوزدار علیهاش بیش از پنجاه بار تجدید چاپ شد. آیا مثال دیگری در این مورد وجود دارد؟
چنانکه گفته شد، هاشمی این وجه تمایز را حتی همین روزها، بعد از مرگش هم حفظ کرده است. او شاید تنها چهره تاریخ معاصر ایران باشد که نهادهای دولتی بنرها و تصاویرش را در معابر عمومی نصب میکنند، اتوبان به نامش میشود و سالمرگش را به سوگ مینشینند، اما همزمان تندترین مستندها در نقدش ساخته میشود و حتی کارگردان آن آزاد است که در مناظرههای علنی از ساخته بحثبرانگیزش دفاع کند. این آزادی به جایی میرسد که صاحب اثر، هاشمی و اطرافیانش را به مظلومنمایی و تظاهر به سادهزیستی متهم میکند و هیچ مانعی برای این کار پیش روی او نیست؛ همانطور که دیگران در حمل پلاکارد در مورد هاشمی و شوخی با مرگش در استخر فرح مانعی پیش رو ندارند. نقد شیخ فقید تاریخچه مفصلی دارد که از افسانهسازی در مورد ثروت او و تقلید مکرر صدایش در دوره کمبود وسایل ارتباط جمعی آغاز میشود و تا تندترین تشرها و تشکیکها بعد از وفاتش ادامه مییابد؛ بیآنکه زحمتی متوجه معارضان باشد. قطعا مجموعه اینها را باید برای هاشمی یک فضیلت منحصربهفرد تاریخی دانست؛ چنانکه از جامعه آزاد جز این هم نباید انتظاری باشد.