شماره ۱۵۹۷ | ۱۳۹۷ سه شنبه ۲۵ دي
صفحه را ببند
گل قرن، بازی قرن، نوستالژی قرن!

امیر صادقی‌پناه| ‌ بیست سال گذشته، اما هنوز وقتی می‌خواهیم از کارلوس کی‌روش و عملکردش انتقاد کنیم، برد جلوی آمریکا با آن تیم دوست‌داشتنی 98 را مثال می‌زنیم؛ این‌که ما آمریکا را در جام‌ جهانی برده‌ایم، پیروزی مقابل مراکش با گل‌ به خودی که چیزی نیست؛ چاره‌ای هم نداریم، آن برد دراماتیک برای نسل ما یکی از رویایی‌ترین‌ها بود؛ مایی که تازه فوتبال حرفه‌ای را شناخته بودیم و شانس درِ خانه‌مان را زد تا بعد از حماسه استرالیا چشم‌مان به مسابقه‌ای بیفتد که همه عناوین قرن فوتبال ایران را جارو کرد. حمید استیلی گل قرن را زد؛ لقب بازی قرن را دزدیدیم و حالا هم با خاطراتش نوستالژی قرن را در ذهن خود می‌سازیم.
برای بچه‌مدرسه‌ای‌ها اواخر خرداد آخر دلخوشی است؛ پایان یک‌ سال سخت درس و مدرسه و برنامه‌ریزی برای ساختن یک تابستان رویایی. حالا فرض کنید برای نسل ما که کل تفریحات تابستانی‌مان به فوتبال با توپ پلاستیکی دولایه و نهایتا سر و کله زدن با کمودورهای دست‌ساز و میکروهای عمدتا پُر ایراد ختم می‌شد، برگزاری جام‌ جهانی با حضور ایران بعد از 20 ‌سال که از آخرین حضور تیم ملی‌مان می‌گذشت چه حال و هوایی داشت. 31 خرداد 77 نه دغدغه صبح بیدار شدن داشتیم و نه نگران امتحانات پایان ‌سال بودیم. با خیال راحت پای تلویزیون‌های 14 و 21 اینچی که پشت‌شان دیوار را سوراخ می‌کرد، نشستیم و بازی‌ای را دیدیم که تصور پیروزی‌اش برایمان نزدیک به صفر‌ درصد بود. از سیاست چیزی سر در نمی‌آوردیم، اما از روابط سیاسی ایران و آمریکا هم کم نشنیده بودیم. یادمان داده بودند که اگر این بازی را نبازیم، روی آمریکایی‌ها را کم می‌کنیم و سربلند می‌شویم. همین‌ها حس طرفداری‌مان را برانگیخته بود و از کیلومترها دورتر آرزوی مساوی می‌کردیم. اتفاقات بازی مثل نور از جلوی چشم همه‌مان رد می‌شود و توضیحش بی‌مورد است؛ ما بردیم، مساوی می‌خواستیم اما بردیم. روی آمریکایی‌ها کم شد و ما سرمان بالای بالا بود. آن شب دیگر خواب از چشم‌ها پریده بود؛ آن شب انگار دنیا مال ما بود؛ آن شب رویایمان تعبیر شد و همین حالا هم وقتی یادش می‌افتیم، لبخند روی لبان‌مان می‌نشیند. نزدیک به 21‌سال گذشته و ما هنوز به یاد برد جلوی آمریکاییم؛ دلایلش بسیار است؛ حس خوب آن برد دراماتیک، این‌که در همه این سال‌ها فقط مراکش را همین چند ماه پیش با گل‌ به خودی در جام‌ جهانی بردیم، حسرت‌ عدم حضور در جام ‌جهانی چند سال بعد از 98 و ناکامی‌هایی که دیگر همه‌مان باخبریم و بارها از آن نالیده‌ایم. 40‌سال هم که بگذرد می‌نشینیم و از آن بازی برای نسل بعد تعریف می‌کنیم؛ نسلی که طعم تلخی‌های آن روزگاران را نچشیده و هرقدر هم بشنود، نمی‌تواند حس ما را در آن دوران درک کند.

 


تعداد بازدید :  159