سحاب شکیبا| سرپرست محترم اداره کل بینالملل وزارت ورزش و جوانان در توییتی فرموده: «باشکوهتر طلوع میکنیم! بزرگان مربیگری فوتبال جهان در صف مذاکره برای فوتبال ایران» و جوری این «صف» را نوشته که آدم یاد تجمع برای گرفتن سبد کالا میافتد. در انتهای این توییت که به شعر نو شباهت بیشتری دارد، نام زیدان، کلینزمن و حتی مورینیو هم هشتگ شده است. هنوز شوخیپردازان توییتر درحال سبکوسنگین کردن برای شوخی با این توییت بودند که استاد با قرضگرفتن هشتگ #گزارش_به_مردم از وزیر ارتباطات، از بازگشت تاج به میهن نوشته و اینکه گزینههای روی میزشان بیشتر هم شده است: «دو نام دیگر هم در جمع نامزدهای هدایت تیم ایران، اروه رنار فرانسوی (دیشب در ورزشگاه رویت شد!) و لوران بلان باز هم از فرانسه».
کاری نداریم به اینکه رنار تا جام جهانی بعدی با مراکش قرارداد دارد (بلافاصله پس از جام جهانی روسیه با او قرارداد جدید امضا کردند) و از ابتدای جام ملتهای آسیا همه بازیهای مهم را از نزدیک تماشا کرده و اتفاقی در آن بازی کنار مسئولان وزارت ورزش نشسته بوده، یا مورینیو بارها از بیعلاقگی به هدایت تیمهای ملی گفته، یا زیدان که گزینه ذخیره همه تیمهای بزرگ اروپایی است امکان اینکه برای کاشت مو یا عمل زیبایی همسرش به ایران بیاید بیشتر است تا سرمربی شدن و... اما اینکه نامهای بزرگ را ردیف کنیم و افکار عمومی را بازی دهیم، از آن ترفندهایی است که نمیشود بیخیالش شد. این مسئول محترم ابتدا بفرماید که برای سرمربی سابقشده تیم ملی چه کردند که حالا دارند نقشه نامهای بزرگ دیگر را ترسیم میکنند؟ کیروش اخلاق بدی داشت؛ زیر بار هر حرفی نمیرفت؛ گاهی بزرگتر از جایگاهش نظر میداد؛ با همه مخالفان و منتقدانش درمیافتاد؛ فکر مقام منتقدانش نبود؛ چندباری در کلام و شاید ترجمه اشتباه کرد، قبول! اصلا عقده حقارتسازی و دیکتاتوری داشت؛ آن هم قبول! ولی تیم شما برای او چه کرد که حالا با نام بردن از مورینیو خلقی را به خنده میاندازید؟ این تیم مدیریتی پرادعا توانست از عهده یک قرارداد ساده برای لباس رسمی و تمرینی تیم ملی بربیاید و با رایزنی با نهادهای قانونگذار، زمینه حضور شرکتهای معتبر را فراهم کند و درآمدی هم برای فوتبال بسازد؟ عُرضه داشت که با نفوذ دیپلماتیک چند دیدار تدارکاتی (تیمهای مطرح یا غیر مطرحش اهمیتی ندارد) در شرایط تحریمی جور کند؟ حتی توانست پول قرارداد سنگین کیروش و کادر فنیاش را عین قرارداد پرداخت کند؟ اصلا همین کمپهای تمرینی را چه کسی با چه دادوبیدادها و ترفندهایی جور میکرد؟ آدم وقتی از نامهای بزرگ حسناستفاده میکند که اولیات حرفهایگری را اجرا کرده باشد و حالا میخواهد به سمت «طلوعهای باشکوهتر» قدم بردارد! وقتی ما با مربی بزرگ یا -حداقل- شناختهشدهای چون کیروش جوری برخورد میکنیم که تا سروصدا راه نیندازد و مصاحبههای آتشین نکند، نمیتواند پولش را بگیرد، گفتن از مورینیو و زیدان و بلان «لاف در غربتی» بیش نیست.
تکمله: یک پیشبینی ناجوانمردانه هم دارم؛ این پروژه نامهای بزرگ همانطور که با زیدان و مورینیو شروع شد و به رنار و بلان رسید، تا مرحله دالیچ جلو میرود و به برانکو -یا در سطح او- ختم میشود. گیجکردن علاقهمندان به فوتبال و تکرار بازیهای هزارباره فضیلت نیست استاد محترم!