محمود محرابی| « افسانه سلطان و شبان» در مهرماه 1363 از شبکه یک سیما پخش شد. زمانی که این سریال به روی آنتن رفت چند سالی از شروع حمله عراق به ایران گذشته بود و فضای جامعه به شدت درگیر جنگ و مسائل مرتبط با آن بود. «افسانه سلطان و شبان» توانست به خوبی جذب مخاطب کند و شرایط نامساعد جنگ نیز مانع از عدم پخش آن نشد هرچند که به روی آنتن رفتن آن نیز داستانی شنیدنی دارد.
ایده اولیه این سریال را مهدی هاشمی از داستانی از کتاب «عالم آرای عباسی» اقتباس کرد و موضوع آن را با داریوش فرهنگ در میان گذاشت. داریوش فرهنگ که روزگاری را در صحنه تئاتر گذرانده بود به شدت از آن استقبال کرد. وضعیت بد اقتصادی و فضای نابسامان تئاتری آن زمان نیز بهانهای شد برای آزمودن تجربهای نو و بدیع که البته این بار در رسانهای به نام تلویزیون رقم میخورد. نکته قابل ذکر این بود که برنامههای تولیدی آن زمان تلویزیون چنگی به دل نمیزد و پیشنهاد تولید چنین سریالی برای مدیران سیما نیز وسوسهکننده بود.
داریوش فرهنگ به سرعت دست به کار شد و پس از نگارش فیلمنامه داستان به همراه مهدی هاشمی بازیگران خود را انتخاب کرد. مهدی هاشمی در نقش همزمان سلطان و شبان ظاهر شد و همسرش گلاب آدینه نیز نقش سلطانبانو را بر عهده گرفت. محمد مطیع نیز در نقش وزیر اعظم بازی خاطرهانگیزی از خود در دل مخاطبان برجای گذاشت. از دیگر بازیگران این سریال محمدعلی کشاورز، مرحوم حسین کسبیان و احمد آقالو را میتوان نام برد که سنگ تمام گذاشتند و نام خود را با این افسانه ابدی کردند.
فارغ از داستان جذاب و گیرای سریال و بازی هنرمندانه بازیگران آن، ژانر تاریخی و مهمتر از آن فضای کمدیِ سریال به عنوان برگ برنده آن محسوب میشد.این سریال زمانی به روی آنتن رفت که تلخی جنگ بر روی همه ارکان جامعه سایه افکنده بود و برنامههای تلویزیون جدی و کم و بیش فاقد هرگونه طنز و نشاط بود.
فضای جدی جنگ در آن زمان به حدی بود که پس از اتمام ساخت سریال تولیدکنندگان آن بیم اعتراض مخاطبان نسبت به سریال را داشتند و نسبت به پخش آن از تلویزیون تردید داشتند. درنهایت قرار شد تا به گفته داریوش فرهنگ یکی از مدیران صدا و سیما موضوع را با رهبر انقلاب اسلامی مطرح کند. ظاهرا امام خمینی(ره) نیز با دیدن اولین قسمت سریال موافقت خود را با پخش بقیه سریال اعلام کرد و بدین ترتیب این سریال در دل مردم جا باز کرد. دورهای که حملات هوایی و موشکی عراق به زندگی روزانه مردم وارد شده بود، حضور یک سریال کمدی میتوانست تا حدودی لبخند را بر لبان مردم بازگرداند. زمانی پیش میآمد که حین پخش سریال، آژیر حمله هوایی به صدا درمیآمد. مردم به پناهگاه میرفتند و پس از اتمام حمله هوایی دوباره به دیدن ادامه سریال مینشستند.
برخلاف برخی نقدهایی که در آن زمان نسبت به این سریال شد و حتی آن را در حد تئاترهای روحوضی تقلیل دادند اما در دل مردم کوچه و بازار چیزی از محبوبیت این سریال کم نشد و «افسانه سلطان شبان» برای همیشه، خاطره انگیز و نوستالژی باقی ماند.