در روزهاي گذشته خبر تأسفآوري منتشر شد كه نشان ميدهد دستهاي پنهاني درصدد ايجاد مشكل براي سياستگذاري در كشور هستند. برخي از اعضاي مجمع تشخيص مصلحت نظام كه معلوم است موافق تصويب لوايح مربوط به FATF هستند، صدها پيامك گوناگون دريافت كردهاند كه پيامدهندگان با زبانهاي گوناگون از آنان خواستهاند كه از رأيدادن به تصويب اين لوايح اجتناب كنند. بخشي از پيامها شامل خواهش و تمنا از آنان براي احترام به خون شهدا يا ارزشهاي انقلاب يا آرمانهاي امام راحل يا اسلام است و در هيچكدام هم معلوم نيست كه چرا چنين چيزهايي با تصويبFATF در تعارض معرفی شده است؛ سهل است كه براي احترام به همه اينها بايد آن را تصويب كرد. خرد و عقلانيت حكم ميكند كه براي گردش امور مردم بهترين تصميم گرفته شود و اين كار در جهت تمام آن ارزشهاي پيشگفته و خواست مردم است.
بخش ديگري از پيامكها تهديدآميز است و از طريق ارعاب خواستهاند نمايندگان مجمع را بترسانند. در اين زمينه چند پرسش روشن وجود دارد.
1ـ نخستين پرسش اين است كه چه گروه يا سازماني در پشت اين تبليغات و تهديدات سازمانيافته هستند؟ آيا غیر ممكن است چند نفر را اجير كرد و با دهها خط تلفنِ همراه، مثل رباتهاي اينترنتي در يك اتاق نشست و مسئولان كشور را تحت تبليغات و تهديدات خود قرار داد؟
2ـ در پشت اين هجوم سازمانيافته و ضمنا نامريي و پنهاني، منافع كدام گروه خوابيده است؟ كدام گروه ميخواهند وضع اقتصاد كشور را بحرانيتر كنند؟
3ـ اگر اين گروه محدود داراي منطق و استدلال هستند، چرا پشت خون شهدا پنهان ميشوند؟ اصولا چه كسي آنان را متولي خون شهدا كرده است؟ نكند متوليان خودخوانده خون شهدا هستند؟ اگر حرفي دارند، چرا شفاف و روشن در فضاي عمومي مطرح نميكنند؟
4ـ چرا بايد اعضاي مجمع تشخيص مصلحت نظام را تحت چنين بمباران تبليغاتي، شخصي و تهديدآميز قرار داد؟ مگر نه اينكه اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام منصوب رهبري نظام هستند؟ پس چرا بايد براي اتخاذ يك تصميم معمولي تحت فشار قرار گيرند؟ آیا ممکن است تحت ارعاب و چنین فضایی مصلحت کشور سنجیده شود؟
5ـ از همه بدتر اينكه مسئوليت اين جوسازيها را چه كساني عهدهدار ميشوند؟ چه كسي ميتواند مسئوليت تبعات رد كردن FATF را بپذيرد؟ آيا خودتحريمي از اين بيشتر ممكن است؟