شماره ۱۶۱۳ | ۱۳۹۷ يکشنبه ۱۴ بهمن
صفحه را ببند
جدیدترین فیلم رضا میرکریمی بازگشتی به جلو بود
یک قصر بسیار شیرین در سرزمینی تلخ

دریا فرج‌پور| قصر شیرین بازگشت رضا میرکریمی به رادار سینمای ایران است؛ فیلمی که باعث می‌شود دوباره رضا میرکریمی تبدیل شود به فیلمسازی مهم؛ فیلمسازی که می‌توان با امید به انتظار فیلم بعدی‌اش نشست. قصرشیرین این پتانسیل را دارد که فیلمساز رو به انقضایی مانند میرکریمیِ «امروز» و «دختر» را دوباره سرپا کند و کارگردانی دوست‌داشتنی بسازد.
بهترین؟
قصر شیرین بی‌تردید بهترین فیلم رضا میرکریمی نیست، اما برای من فیلمی عزیزتر از تمام فیلم‌های کارنامه رضا میرکریمی است. فیلمی واقعا شیرین که این را مدیون دختربچه درجه یک فیلم است. فیلمی که شعار نمی‌دهد، بیانیه نمی‌دهد، درس اخلاق نمی‌دهد، با این‌که نمی‌دانیم شرایط تولیدش چگونه بوده، اما سرمایه‌گذارش را هم لو نمی‌دهد و به‌رغم این‌که نمی‌تواند یا نمی‌خواهد قصه هم بگوید، اما این‌که تماشاگر را درگیر سفر پدر و دو بچه‌اش می‌کند به این معناست که بارش را تا حد امکان به مقصد رسانده، بدون این‌که مثل خیلی دور خیلی نزدیک نسخه سعادت و رستگاری بپیچد! همه اینها قصرشیرین را تبدیل کرده به فیلمی عزیز و محترم.
بازگشت به جلو!
تقریبا همه آنهایی که اندک شناختی از سینما دارند بر این باورند که سینمای ایران سینما نیست. فیلم‌های ایرانی در بهترین شرایط نسخه‌های بزک‌کرده فیلم‌های تلویزیونی هستند، حتی تحسین‌شده‌ترین‌هاشان. فیلم‌هایی که به‌واسطه بهره‌گرفتن از بازیگرانی که چندان علاقه‌ای به کار در تلویزیون ندارند، سینمایی محسوب می‌شوند، یا صرفا به این دلیل که پروانه ساخت سینمایی دارند، نه ویدیویی.
در این سینما اما معدود آدم‌هایی هستند که سینما را می‌شناسند و فیلم‌های سینمایی می‌سازند. ممکن است فیلم بد بسازند، اما آن بدها هم فیلم بد سینمایی است. به‌همراه مسعود کیمیایی و داریوش مهرجویی و حمید نعمت‌الله و اصغر فرهادی و یکی دو نفر دیگر، رضا میرکریمی نیز یکی از این جمع انگشت‌شمار است. فیلمسازی که فیلم‌هایش را اگر بر صفحه تلویزیون ببینیم، بی‌شک چیزی از دست می‌دهیم. فیلمسازی که برای نمایش بر پرده بزرگ فیلم می‌سازد. فیلمسازی که لانگ‌شات را می‌شناسد و گرفتن لانگ‌شات را بلد است. کافی ا‌ست سکانس‌های عبوری خودرو را در فیلم خیلی دور خیلی نزدیک به ذهن آورید تا ببینید در مورد چه چیزی حرف می‌زنم.
این فیلمساز اما بعد از «به‌همین سادگی» خودش را از این توانایی محروم کرد، یعنی تیشه برداشت و خودخواسته زد و نقطه قوت خودش را شل‌وپل کرد. «یه حبه قند»، «امروز» و حتی «دختر» محصول این دوره‌اند. اما در قصر شیرین این کارگردان دوباره از زیر سقف و میان دیوارها بیرون آمده و به جاده زده. به مکانی که   بهترین امکان را برای لانگ‌شات‌های معروفش ایجاد می‌کند. حتی اگر هم قصر شیرین در حد بهترین‌های کارنامه میرکریمی نباشد، اما همین خود خوب است و یکی از بهترین دلایل برای این دستاورد: که تا این‌جای کار قصر شیرین رضا میرکریمی سینمایی‌ترین فیلم جشنواره است.
قصر شیرین یا قصرشیرین؟!
قصر شیرین داستان راننده‌ای است که بعد از یک تصادف خونین که او را بدل به قاتل کرده، از مرگ همسرش شیرین خبردار می‌شود. او که برای بردن خودرو همسر درگذشته‌اش آمده، به اجبار با فرزندان خردسالش همراه می‌شود. فیلم روند گام‌به‌گام این همراهی را نشان می‌دهد. این‌که چگونه غریبه بدعنق و بداخلاق فیلم گام‌به‌گام به پذیرش نقش پدری خود نزدیک می‌شود. روندی تدریجی که برخلاف اغلب موارد مشابه در سینمای ایران متقاعدکننده و باورپذیر است. علاوه بر این‌که در این روند نه‌تنها این نزدیکی را به تماشا می‌نشینیم، که با داستانک‌های ظریفی که در گوشه‌وکنار داستان تنیده شده، همسر درگذشته را نیز بی‌این‌که حتی ثانیه‌ای او را دیده باشیم، می‌شناسیم.
سیمرغ‌های بازیگری
قصر شیرین بهترین بازی‌های امسال- تاکنون- را نیز دارد؛ به‌خصوص حامد بهداد که در ادامه روندی که از سد معبر به این‌سو پی گرفته، با نوعی خودداری تکان‌دهنده تاثیرگذاری خشونت پنهان نقشش را صدبرابر کرده است. در قصر شیرین نیز این بازیگر را در اوج می‌بینیم؛ در نقشی که روند تدریجی تغییر درونی کاراکتر را با ظرافتی مثال‌زدنی به تصویر می‌کشد.
میرکریمی عاشق و حامد بهداد دست ‌دوم!
نشست مطبوعاتی قصر شیرین یکی از بامزه‌ترین نشست‌های جشنواره امسال بود. نشستی که در آن ده‌ها نکته بامزه بر زبان آمد، ازجمله این خبر ذاتا جنجالی که حامد بهداد انتخاب اول رضا میرکریمی نبوده و بعد از عدم توافق با بازیگری دیگر بهداد وارد این فیلم شده است.
میرکریمی گفت: «با این‌که انتخاب اولم برای قصر شیرین حامد بهداد نبود، ولی بعدها متوجه شدم که تا چه حد این انتخاب درست بوده است. حامد بهداد بازیگری باتجربه و باهوش است و با توجه به شخصیت اول فیلم که روحیه‌ای لایه‌لایه دارد، به‌خوبی از پس آن برآمد». حامد بهداد هم در ادامه بعد از یک شوخی بامزه که ادای «تازه خبردارشدن از این موضوع» را در خود داشت، به تفاوت این نقش با کاراکتر خودش اشاره کرد و البته این نوع تفاوت را نکته چندان مهمی ندانست: «این‌که کسی از خودش فاصله بگیرد و آدم دیگری را ترسیم کند، فضیلتی نیست. این نوع بازی اگر بد اتفاق بیفتد، یعنی بازیگر امانتداری نکرده است. من نمی‌خواهم درباره کارنامه بازیگری خودم حرف بزنم، زیرا برای همه ما تکراری است. شما چه چیزی را دوست دارید بشنوید؟ آیا این‌که من رنج‌های خودم را با بازیگری و شخصیت این فیلم ترکیب کرده باشم، کار درستی است؟ اگر هست که من این‌ کار را کرده‌ام.» نکته بامزه دیگر جایی بود که خبرنگاری به این موضوع گیر داد که چرا همه فیلم‌های میرکریمی زن‌محور هستند (البته این خبرنگار از عبارت فمینیستی استفاده می‌کرد که می‌دانیم معنای دیگری دارد و ربطی به فیلم‌های رضا میرکریمی ندارد). میرکریمی که آشکارا مایل نبود به این بحث ورود کند، در ادامه سروته این موضوع را با پاسخ هوشمندانه‌ای جمع کرد: «شاید چون همسرم را خیلی دوست دارم، از قصه‌های زنانه خوشم می‌آید.» پاسخی که تشویق بانوان جمع را به همراه داشت.
ولخرجی‌های میرکریمی
درباره هزینه‌های انجام شده در فیلم قصر شیرین شایعه بسیار است؛ شایعاتی که گاه اعداد و ارقام باورنکردنی عجیب‌وغریبی را شامل می‌شود. در بخشی از این نشست به این موضوع هم اشاره شد و به‌خصوص پای مقایسه هزینه‌های ساخت قصر شیرین و ما همه با هم هستیم کمال تبریزی که تهیه‌کنندگی‌اش با میرکریمی است، وسط آمد؛ که رضا میرکریمی این را یک پاس گل به خود دانست: «بسیار خوشحالم که این سوال را پرسیدید و پاس گل بسیار خوبی به من دادید. یک‌سال است در مورد فضاسازی‌هایی درباره فیلم ما همه با هم هستیم، سکوت کرده‌ام اما باید بگویم که قصه اصلا این‌گونه نیست که می‌گفتند. قصه این‌گونه است که یک جریان محدود، ۱۰ تا ۱۵‌سال است که سینما را در اختیار خود گرفته است و با ساختن فیلم‌های سخیف و در اختیار گرفتن چرخه اکران کار می‌کند. آنان هر زمان که فکر می‌کنند خطری آنان را تهدید می‌کند، با تهمت‌زدن سعی دارند تا آن روند را متوقف کنند. فیلم ما همه با هم هستیم هنوز اکران نشده، اما خواهید دید چه فیلم متفاوتی در حوزه کمدی است و چه تفاوت‌های بسیار زیادی با فیلم‌هایی که با شوخی‌های غیراخلاقی کاسبی می‌کنند، دارد. ما در این فیلم، دستمزدی بالاتر از عرف ندادیم و اصلا حرفی از دستمزد نجومی نیست.»
میرکریمی هزینه‌های قصر شیرین را نیز بسیار نازل دانست و گفت که از سرمایه شخصی‌اش برای ساخت این فیلم استفاده کرده است.

 


تعداد بازدید :  158