نیره خادمی| بعد از نمایش فیلم روزهای نارنجی تا حد زیادی بین علمای سینما اختلاف افتاد؛ اختلافاتی که در جلسه پرسش و پاسخ فیلم هم ادامه پیدا کرد.
برخی میگفتند فیلم ضد زن است و برخی دیگر اصرار داشتند که نهتنها ضد زن نیست بلکه ضد مردان است. اگرچه آرش لاهوتی، کارگردان فیلم روزهای نارنجی هیچکدام از این نظرات را قبول نداشت: «ما در خیلی از جشنوارههای بینالمللی این فیلم را نمایش دادیم، اما عجیب است که در آنجا کسی چنین برداشتی نداشت.»
روزهای نارنجی فیلم بدی نبود البته اگر از ریتم کند و دیر باز شدن گرههای آن فاکتور بگیریم. قصه زنی که سعی میکند در کنار کار خود، از زنان مهاجر هم حمایت کند. ظاهرا همسر این زن، نقش زیادی در حل مشکلات زندگیشان ندارد، اما درست زمانی که امیدها ناامید شده و گره در کارشان میافتد، به دست او گرهها باز میشود. قسمت نخست فیلم برای برخی باعث این سوء تفاهم شده بود که فیلم سعی دارد مردها را موجوداتی بیدست و پا نمایش دهد. قسمت دوم قصه؛ یعنی از همان جایی که مرد وارد عمل میشود هم این تصور را برای برخی دیگر ایجاد کرده بود که فیلم کاملا ضد زن و درواقع نمایش ضعف زن، در به سرانجام رساندن کارهای بزرگ
است.
اما آرش لاهوتی بهعنوان کارگردان اثر در پاسخ به آنها گفت که موضوع فیلم انسانی است و اصلا جنسیت در نقشها مطرح نیست: «کمک کردن و وارد عمل شدن مرد در پایان فیلم مفهوم خانواده را بیان میکند و به معنای برتری مرد نسبت به زن نیست.» فیلم قصر شیرین هم که در روزهای گذشته اکران شد، چنین سوء تفاهم عجیبی را برای عدهای به وجود آورده بود، اما رضا میرکریمی این موضوع را رد کرد و گفت: «شاید چون من زنم را دوست دارم اینگونه فیلم میسازم. این را هم بدانید که مردهای فیلمهایم را بسیار دوست دارم.»
حامد بهداد، بازیگر نقش جلال در فیلم قصر شیرین هم در پاسخ به آن این سوال را مطرح کرد: «آیا این یک سعادت نیست که یک نفر این شانس را داشته باشد که در مواجهه با زندگی و عناصر باقی مانده زندگیاش تطهیر شود و آیا این اتفاق ارزشمندی نیست؟» بههرحال تا پایان جشنواره هنوز راه زیادی مانده است بیشتر از بیست فیلم هنوز نمایش داده نشده است، بنابراین احتمالا همچنان با چنین برداشتهایی مواجه خواهیم بود.