شماره ۱۶۱۴ | ۱۳۹۷ دوشنبه ۱۵ بهمن
صفحه را ببند
عالیجناب بازیگر

امروز، ۱۵ بهمن روز تولد اوست و شاید غمگنانه‌ترینش. مردی که در همه این سال‌ها و در کنار همه درخشش در نقش‌ها، تام و تمام ‏عاشق بوده است، عاشق همسرش و حالا در پایان ۸۴ سالگی، تنهاترین مرد است. علی نصیریان و مینو (فاطمه) بیات تابستان ۱۳۳۸ با ‏هم ازدواج کردند. مینو دو سالی از علی بزرگتر بود، رابطه فامیلی‌ دوری با هم داشتند و مقدمه این ازدواج را یکی از اقوام فراهم کرد. ‏نصیریان همان روز اول آشنایی گفته بود که:   «عشق اولم تئاتر است و تا جایی که بتوانم می‌خواهم کار کنم...» مثل همه زندگی‌اش راست ‏گفته بود. آن‌قدر کار کرد و به نقش‌ها استادانه جان بخشید تا بشود یگانه عالیجناب بازیگری ایران. کیست که قاضی شریح سربداران و ‏استدلال‌هایش را به یاد نداشته باشد، با میرزا نوروز و دردسرهایش نخندیده باشد، چشم‌های پرمحبت ابوالفتح هزاردستان را با آن عینک ‏گرد و سر تاس فراموش کرده باشد یا دل به دل حاج یونس فتوحی میوه ممنوعه نداده باشد؟ دایی غفور بوی پیراهن یوسف، استاد ‏فراست دیوانه‌ای از قفس پرید یا بزرگ‌آقای شهرزاد مگر فراموش‌شدنی‌اند؟ حالا عالیجناب نصیریان به سینما بازگشته و این‌بار فارغ از ‏نقدهای مثبت و منفی به فیلم، بازی‌اش در مسخره‌باز همه تماشاچیان و منتقدان را سحر کرده است. از قضا درست در روزی که قرار بود ‏فیلمش در سالن رسانه‌های جشنواره به نمایش دربیاید، همسرش که پس از یک سکته مغزی، سه سالی در بستر بیماری بود، بدرود ‏حیات گفت. امسال با همه این قصه‌ها و غصه‌ها -شاید-‌سال اوست. ‏ سرانجام وقتش رسیده که سیمرغ سینمای ایران افتخار کند که روی شانه‌های استاد علی نصیریان می‌نشیند...


تعداد بازدید :  267