علیرضا مجمع منتقد
تکلیف ما را با جشنواره فجر روشن کنید. فیلمساز و تهیهکننده را توجیه نکردهاید که بخش ملی جشنواره فجر از اساس و بنیانش برای سینمای اکران درست شده بود. در دهه60 برای خطدهی به اکران، بعدش هم رونقدادن به صنعت سینما. در دهههای بعدی هم وضع به همین منوال بود تا وقتی برج میلاد شد کاخ(!) جشنواره. کسی نگفت که اصلا برای چی جشنواره فیلم فجر
ساخته شد.
برداشت اول: زمانی که با جشنواره برج میلاد باد شده بود، تعدادی تهیهکننده و مدیر مستند و فیلم کوتاه ارث و میراث نداشته خود را از جشنواره فیلم فجر طلب کردند و گفتند ما چرا از این سفره سهمی نداشته باشیم. این شد که مدیران جشنواره آنقدر مستأصل شدند که بدترین سانس در بدترین ساعت را دادند به مستند. جشنواره استخواندار سینما حقیقت هم این وسط کاملا نادیده
گرفته شد.
برداشت دوم: سال بعد از ارثخواهی مستندسازان (مدیران و تهیهکنندگان، نه فیلمسازان) فیلم کوتاهیها هم آمدند وسط که چرا برای مستند آره و برای ما نه؟! این شد که آن بدترین سانس در بدترین ساعت را نصف کردند و یک سانسش را دادند به فیلم کوتاهیها. جشنواره سرپای فیلم کوتاه تهران هم در این وسط قربانی شد و کسی
آن را ندید.
براشت سوم: وضعیتی که مستندسازان راه انداختند، به همینجا ختم نشد. انیمیشنسازان هم آمدند وسط و طلب ارث کردند. البته بماند که اینها از بقیه محقترند در بودن در جشنواره فجر، چون جشنواره مستقلی معتبری برای انیمیشن در ایران وجود ندارد، برخلاف دوگونه دیگر.
برداشت آخر: از تنها سانس بدی که در کاخ جشنواره به مستندسازان داده شده بود، امسال سه تایش رفت برای انیمیشن و یکی رفت برای کوتاه، ماند 5 سانس بد که شاید یکچهارم سالن هم پر نشود برای دینشان. مستندسازها غر میزنند، انیمیشنسازها هم غر میزنند. خلاصه همه شاکیاند از اینکه چرا فیلمشان را نمیبینند. برادر، خواهر مقصر خودتانید. وقتی جشنواره فجر تعریف دیگری دارد، قاعدتا باید احترام خودمان دست خودمان باشد. با این فرم بچهصغیرگونه که وجود دارد، التماس برای دیدهشدن جفاست در حق بچههای فیلم کوتاه و مستند. مدیران بد بازیای راه انداختهاند با شما. اینجوری دیده نمیشوید رفقا. همان جشنوارههای خودتان بشدت جای بهتری است تا جشنواره فجری که ارزشتان را نمیفهمد.