شماره ۱۶۲۰ | ۱۳۹۷ پنج شنبه ۲۵ بهمن
صفحه را ببند
پرفروش‌ترین کتاب دفاع‌مقدس
«سلام بر ابراهیم» یک‌میلیونی شد

«تاکنون کتاب شهید ابراهیم‌‌هادی، ۱۳۸بار در قالب یک‌میلیون نسخه به چاپ رسیده است و این نشان می‌دهد که شهید ابراهیم‌هادی در قلب یک‌میلیون نفر جا باز کرده.» این جمله‌ای بود که چند روز پیش سیدمحمد محمدی،  دبیر همایش شهید ابراهیم‌هادی و ۳۰۰ شهید کانال کمیل و حنظله مطرح کرد. او گفت که کتاب «سلام بر ابراهیم» پرفروش‌ترین کتاب حوزه دفاع‌مقدس در سراسر کشور است؛ با آن‌که هیچ کمک و حمایت دولتی از آن صورت نگرفته.
«سلام بر ابراهیم» کتابی است که در قالب زندگینامه‌ای مختصر و ۶۹ خاطره درباره شهید مفقودالاثر ابراهیم‌هادی منتشر شده است. این نوشتار حاصل بیش از 50 مصاحبه از خانواده، یاران و دوستان آن شهید است که به همت محمدکریم ابراهیمی صورت گرفته. «سلام بر ابراهیم» تلاش دارد تا از گذر خاطرات و گفته‌های دیگران، شخصیت ابراهیم‌هادی را به‌عنوان یکی از شهدای هشت‌سال دفاع‌مقدس به مخاطب معرفی کند.
بخش اول کتاب، به زندگینامه شهید اختصاص دارد. شهید‌هادی در یکم اردیبهشت‌ماه ‌سال 36 در خانه‌ای اجاره‌ای در خانواده‌‌ای مقید و مذهبی متولد می‌شود. هرچند صاحبخانه سه پسر و یک‌ دختر دارد، از تولد فرزند جدید سر از پا نمی‌شناسد و پیوسته خدا را شکر می‌کند. کاسب محل که به کسب حلال معروف است، نام پسر را هم انتخاب کرده است: «ابراهیم»؛ نماد مقاومت و توکل. بعدها ‌هادی درباره پدرش چنین گفته است: «اگر پدرم بچه‌های خوبی تربیت کرد، به خاطر سختی‌هایی بود که برای رزق حلال می‌کشید.». کتاب در ادامه نگاهی دارد به دوران نوجوانی و بعد جوانی شهید‌هادی از منظر دوستان و همراهان. نویسنده تلاش دارد تا با گفت‌وگو با افراد مختلف به بخش‌های مختلفی از زندگی این شهید بپردازد و نگاهی فراگیر از او ارایه دهد. با وجود این، از بخش‌های خواندنی کتاب، به دفاع‌مقدس اختصاص دارد. بخشی که منش پهلوانی شهید‌هادی، بیش از دیگر بخش‌های کتاب نمود می‌یابد. این کتاب به زبان‌های مختلفی چاپ و پخش شده است.
در بخشی از «سلام بر ابراهیم» می‌خوانیم: یک‌ماه از مفقودشدن ابراهیم می‌گذشت. بچه‌هایی که با ابراهیم رفیق بودند، هیچ‌کدام حال و روز خوبی نداشتند. هرجا جمع می‌شدیم، از ابراهیم می‌گفتیم و اشک می‌ریختیم. برای دیدن یکی از بچه‌ها به بیمارستان رفتیم، رضا گودینی هم آن‌جا بود. وقتی که رضا را دیدم، انگار که داغش تازه شده باشه، بلند گریه می‌کرد. بعد گفت:   «بچه‌ها دنیا بدون ابراهیم برای من جای زندگی نیست. مطمئن باشید من تو اولین عملیات شهید می‌شم.» یکی دیگه از بچه‌ها گفت: «ما نفهمیدیم ابراهیم کی بود. اون بنده خالص خدا بود که اومد بین ما و مدتی باهاش زندگی کردیم تا بفهمیم معنی بنده خالص خدابودن چیه» یکی دیگه گفت: «ابراهیم به تمام معنا یه پهلوان بود یه عارف پهلوان».


تعداد بازدید :  376