لیلا مهداد روزنامهنگار
از بام تهران که نگاهی به شهر بیندازید؛ تهران را شهری خسته با چهرهای غبارگرفته مییابید. شهری که ساختوسازهای بیمورد هیکلش را نامتناسب کرده و خیابانهایش از دست خودروها و اگزوزهایشان نای نفسکشیدن ندارند، البته همه چیز این شهر بههم میآید، چون در میان فریادهایی که از کمبود آب میگویند، چمنکاریهای زیادی به خود میبیند و نماهای ساختمانهای بلند و کوتاهش با همخوانی غریبهاند و طرح ترافیکش که قرار بود نفسگاهی باشد بر این شهر غبارگرفته با بازدهی پایینش منبع درآمدی شد برای مسئولان شهری. شاید برای همین است که شهردار تهران میگوید حال شهر خوب نیست و برای همین خود را شرمنده مردم میداند و در اینباره گفته؛ «همه مدهای حملونقلی را بررسی کردهام و میدانم که ما در زمینه حملونقل عمومی مشکل داریم و شرمنده مردم هستم. ۳هزار دستگاه اتوبوس و تعداد زیادی واگن باید وارد این چرخه شود تا مشکل حل شود، اما در جلسه اخیر با معاون رئیسجمهوری دو موضوع مترو و اتوبوس را مطرح کردیم و دولت نیز تلاش میکند که این نقیصه را جبران کند.» اما این همه ماجرا نیست، چون ابراهیم شیخ، معاون توسعه منابع انسانی شهرداری تهران از گران ادارهشدن تهران گفته و در استدلال آن از هزینه ماهانه حدود ۷۲۰میلیارد تومانی حقوق و دستمزد و هزینه نگهداشت شهر توسط شهرداری تهران صحبت کرده است. شیخ در گفتوگو با ایسنا در این مورد گفته بود: «باید تلاش کنیم شهر تهران ارزانتر اداره شود و در راستای تحقق این استراتژی 5 راهبرد چابکسازی، هوشمندسازی، پوشش انتظارات شهروندان، رعایت اخلاق توسط کارکنان بیش از گذشته، توجه به رفاه حال و آینده کارکنان و شایستهسالاری در دستورکار قرار گرفته است.» و همه اینها درحالی است که تهران و شهروندانش در دهههای گذشته گوششان پر بود از «آینده تهران را به صورت جهانی ترسیم کردهایم»، «تهران در مسیر جهانیشدن است» جملاتی که بارها در میان سخنرانیها و مصاحبه شهرداران گذشته و معاونانشان گفته میشد و نمود جملاتی از این دست آن بود که در مسیر این توسعه هراز چندگاهی شهردار وقت از افتتاح بزرگراه امامعلی(ع) با تملک ١٠هزار پلاک مسکونی، بوستان عظیم ولایت، پل طبقاتی شهید صدر، تونل توحید و... خبر بدهد؛ اخباری که اگر بهواقع تهران را در مسیر توسعه و جهانیشدن قرار میدادند، بیشک مورد حمایت شهروندان قرار میگرفتند و اگر باز هم احساس شود تهران راهی به سوی جهانیشدن و توسعه دارد، بیتردید از حمایت شهروندانش بینصیب نخواهد ماند اما واقعیت امر این بود که در تمام آن سالها، تهران هیچ علامتی مبنی بر حرکت در مسیر توسعه و جهانیشدن به خود ندید تا صحتی باشد بر ادعاهایی اینچنینی. علامتی که استدلال کند بر قرارگرفتن در یک رتبهبندی جهانی. البته این درحالی بود که در همه آن سالها از گران ادارهشدن تهران گفته شد؛ مسألهای که هنوز هم جای بحث دارد و هرازگاهی در مورد آن سخن به میان میآید. در واقع خروجی با هزینه برابر نیست و تعادل ندارد و اینجاست که این بحث مطرح میشود که این نحوه ادارهکردن به چه قیمتی انجام میگیرد؟ به قیمتی که فضای سبز از بین برود؟ معابر دچار مشکل شود و زیرساختها تخریب؟