فروغ فکری روزنامهنگار
تغییرات اقلیمی گریبان زنان را محکمتر گرفته است و حالا فشار ناشی از آن بر زندگیشان آنچنان عریان شده که میتوان گفت نه رمقی برای آنها باقی است و نه برای طبیعت. هر روز شاهد اخبار بیشتری از خالی شدن روستاها، بیرمق شدن زمینها، افزایش سیل و بارانهای عجیب هستیم. اخباری که میگوید جان و زیستگاه انسانهای بسیاری با مخاطره روبهروست. مخاطرهای که حالا فقط به «تن» انسانها رضایت نداده و روانشان را هم درگیر خود کرده است. تغییرات اقلیمی در بدترین رویاروییاش با انسانها قرار گرفته و خشونت درونشان را بیرون ریخته است. این را میتوان از صحبتهای اخیر محمد درویش فهمید. او که دبیر سیاست محیطزیست در مرکز بررسیهای استراتژیک نهاد ریاستجمهوری است، به تحقیقاتی اشاره کرده که در استان بوشهر و جنوب فارس انجام شده و براساس آنها همزمان با تشدید خشکسالیها، فرآیند گرم شدن، ناپدید شدن تالابها، افت سطح آب زیرزمینی با پدیدهای به نام تشدید خشونت علیه زنان روبهرو هستیم. او گفته طی یک دهه اخیر گزارشهای متعددی در استانهای جنوبی کشور منتشر میشود که نشان میدهد همزمان با تشدید خشکی در مناطق جنوبی کشور میزان خشونت علیه زنان و طلاق درحال افزایش است. درویش از افزایش خشونتهایی گفته که شاید هنوز ابتدای راه هستند. خشکسالیای که در همه جای دنیا گریبانگیر شده و تحقیقات نشان داده است که زنان در مقابل تغییرات اقلیمی به مراتب بیشتر از مردان تحتتأثیر قرار میگیرند. تازهترین آمار سازمان ملل متحد هم نشان میدهد ۸۰درصد از جمعیت افرادی که به دلیل تغییرات اقلیمی آواره شدهاند زناناند. زنانی که بهعنوان مراقبان اصلی خانواده با چالشهای زیادی برای تأمین آب سالم، غذا و سوخت برای پختوپز و گرمایش روبهرو هستند.
حالا این را بگذارید کنار گزارشی که موسسه خیریه آکسفام منتشر کرده و در آن میگوید تعداد مردانی که در سریلانکا از سونامی ۲۰۰۴ جان سالم به در بردند دو برابر زنان بوده و در هند این میزان به سه برابر رسیده. درحالیکه دلیل مشخصی برای این امر ارایه نشده، اما در سراسر منطقه الگوی مشابهی شناسایی شده است؛ احتمالا مردان بهتر میتوانند شنا کنند و زنان وقت زیادی را برای نجات کودکان و اقوام خود صرف میکنند.
اما تنها زنان در مناطق روستایی نیستند که از اثرات ناشی از تغییرات اقلیمی آسیب میبینند. بهطورکلی زنان در سطح جهان نسبت به مردان بیشتر در معرض فقر و از دست دادن قدرت اجتماعی - اقتصادی هستند. به این ترتیب روند بهسازی زنان بعد از وقوع فجایع طبیعی که ممکن است به نابودی زیرساختها، مشاغل و مسکن منجر شود، بسیار سختتر است.
تغییرات اقلیمی هرچند بنا بر گواه آمارها و شواهد عینی برای کودکان و زنان سختی بیشتری به دنبال دارد، اما دشواریاش برای مردان هم کم نیست. کسانیکه جبر روزگار و خشکسالی، خشونت را در آنها بیدار کرده و زندگیشان را دگرگون کرده است. پس حالا باید نگران تکتک درختها، زمینهای سرسبز، برکههای جاری، آسمان آبی و جسم و روان انسانها بود. نگران تمام چیزهایی که با سرعت رو به زوالاند.