شماره ۱۶۴۰ | ۱۳۹۷ يکشنبه ۱۹ اسفند
صفحه را ببند
گزارشی از نقش احزاب در ایران، آشنایی مردم با آنها و پاسخ به این سوال که چرا تنها ‏‏98 حزب در فهرست اخیر وزارت کشور قرار گرفته‌اند
فعالیت حزبی یا محفلی؟

شهروند| «23اسفند مجمع عمومی خانه احزاب با حضور 98 حزب تشکیل می‌شود»؛ خبری که ‏این امید را در دل زنده می‌کند که شاید دوباره می‌شود منتظر روزی بود که احزاب در ایران به ‏روزهای طلایی‌شان برگردند. ‏
احزاب و تشکیلات سیاسی ایران را شاید بتوان به دوران قاجار پیوند زد. به زمانی از تاریخ که مردم با ‏تمدن اروپایی، بیشتر آشنا شدند و فعالیت سیاسی به شیوه نوینش در میان نخبگان طرفداران ‏بیشتری یافت. تمایلی که نخستین تشکیلات سیاسی جدید ایران را رقم زد تا «فراموشخانه» به دست ‏میرزا ملکم‌خان ناظم‌الدوله تشکیل شود یعنی‌سال 1273 ق. اگرچه «فراموشخانه» عمر زیادی ‏نداشت و تا پنجاه‌سال بعد از تعطیلی‌اش تشکیلاتی به قامت خود ندید. «مجمع‌ آدمیت» همه تلاش ‏خود را در غالب تشکل سیاسی کرد و به نتیجه دلخواه دست نیافت تا فعالیت احزاب و جمعیت‌های ‏سیاسی فرازونشیب‌های بسیاری را پشت‌سر گذراند.‏ ‏ حالا در ایران  سه جریان فعالیت می‌کنند: اصولگرایان، اصلاح‌طلبان و اعتدالگرایان که حزبی اگر ‏هست، منتسب به آنهاست. آمارها و نوشته‌های جسته‌وگریخته از وجود تعداد بالایی از احزاب ‏می‌گویند. احزابی که در آخرین‌غربالگری به عدد 98 رسیده‌اند. همین پنج روز پیش بود که سلمان ‏سامانی، سخنگوی وزارت کشور در صفحه اینستاگرام خود فهرست احزاب انطباق داده شده با قانون ‏جدید احزاب و تشکل‌های سیاسی کشور را منتشر کرد. احزابی که نسبت به هفت‌سال پیش که ‏تعدادشان 223 مورد بود، حالا از نصف هم کمتر شده. در فهرست جدید وزارت کشور، نام 98 ‏حزب و تشکل سیاسی دیده می‌شود که از نظر این وزارتخانه، این احزاب رسمی می‌توانند فعالیت ‏خود را ادامه دهند. این احزاب در دو‌سال گذشته و در مدت قانونی تعیین شده از سوی وزارت ‏کشور اقدام به تشکیل کنگره سراسری فوق‌العاده برای انطباق اساسنامه و مرامنامه خود با قانون ‏جدید کرده‌اند. ‏
وزارت کشور و مجلس شورای اسلامی مدت قانونی انطباق را چند ماه هم تمدید کردند تا احزاب و ‏تشکل‌های بیشتری بتوانند خود را با قانون جدید انطباق دهند، اما به گزارش «عصرایران»، بسیاری ‏از احزاب بنا به دلایل مختلف قادر به برگزاری کنگره سراسری فوق‌العاده نشدند و بعضی از آنها هم ‏که کنگره برگزار کرده‌اند، نتوانسته‌اند شروط قانونی جدید را ازجمله گردهمایی 300 نفری در ‏کنگره سراسری برای احزاب ملی را برآورده کنند و کنگره آنها مورد تأیید ناظر وزارت کشور قرار ‏نگرفته است. بنابراین از میان حدود 250 حزب و تشکل سیاسی رسمی کشور تنها 98 حزب ملی و ‏استانی توانسته‌اند فرایند انطباق خود با قانون جدید را تکمیل کنند و از این پس فعالیت نزدیک به ‏‏150 حزب دیگر که نتوانسته‌اند این انطباق را انجام دهند، از نظر وزارت کشور رسمیت نخواهند ‏داشت‎.‏
کم‌کاری احزاب و مردمان بیگانه با تشکیلات
‏«معیشت درد مردم است، نه حزب.» «علی» همان‌طور که کاپوت ماشین را بالا می‌زند این را ‏می‌گوید: «سیاست را رها کنید. سیاست که برای من پدر، نان و آب زن‌وبچه نمی‌شود.» «علی» ‏‏57سال دارد و پدر سه فرزند است. «صبح ‌تا شب با روغن و گریس سروکار دارم و هی پیچ شل و ‏سفت می‌کنم، به‌نظرتان دیگر جایی برای فکر کردن به حزب و .... می‌ماند؟»‏
‏ «مرتضی» از درد بی‌پدری شاگرد مکانیک است و 17سال بیشتر ندارد و با شنیدن ‏صحبت‌های«علی» می‌گوید: «شوخی بامزه‌ای بود. ما را چه به سیاست. سیاست مردان خودش را ‏دارد. دلشوره بالا و پایین رفتن نرخ سیگار با ما، بقیه چیزها برای دیگران.» ‏
‏«چندنفر به این سوال شما پاسخ داده‌اند؟ مطمئنم تعدادشان به انگشتان یک‌دست هم نمی‌رسد.» ‏‏«محمد» مدیر مارکتینگ یکی از شرکت‌های خودروسازی است، 27سال بیشتر ندارد و بر این باور ‏است که مردم ایران آگاهی سیاسی ندارند: «اصلا مگر در ایران حزبی داریم که آن‌قدر فعال باشد؟ ‏برای چی ما باید آنها را بشناسیم؟ تا حدودی‌ هم بی‌تقصیر بودند چون همیشه با این عبارت روبه‌رو ‏بوده‌اند که سیاست به درد نمی‌خورد.» «محمد» حتی بحث‌های سیاسی و گفتن از دغدغه‌های ‏اجتماعی را در میان هم‌سن‌وسال‌هایش به ندرت می‌بیند:  «ما در کشورمان به معنای واقعی کلمه ‏حزب نداریم و شاید برای همین است که مسئولان با بعضی مشکلات و خواسته‌های مردم عامی ‏بیگانه‌اند چون در جوامع دیگر این احزاب هستند که میان دولت‌ها و مردم ارتباط برقرار می‌کنند.»‏
آشنایی کم مردم درباره فعالیت احزاب از نظر فعالان این حزب‌ها، دلایل مختلفی دارد. حسن ‏لاسجردی، عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی درباره احزاب و اقبال عمومی از آنها  به ‏‏«شهروند» می‌گوید: «گفتن از احزاب و ‌تمایل نداشتن یا حتی آشنایی شهروندان با فعالیت‌ آنان را ‏اگر از بعد تاریخی مورد واکاوی قرار دهیم، باید گفت همیشه نگاهی منفی به احزاب وجود داشته. ‏شاید به این دلیل که جامعه شاهد احزابی بوده که در راستای اهداف آدم‌های خاص یا منافع فردی ‏فعالیت می‌کرده‌اند. البته یکی از ویژگی‌های ما هم این است که در بیشتر مواقع کار جمعی را ‏نمی‌پسندیم. شاید هم موفق نبوده‌ایم. برای همین اهداف فردی بر اهداف جمعی همیشه اولویت ‏داشته است.» ‏
لاسجردی احزاب را در بعد اجتماعی ‌هم با مشکلاتی دست‌به گریبان می‌بیند: «در مورد بحث‌های ‏اجتماعی هم با مشکلاتی در زمینه احزاب روبه‌رو هستیم. ما کار منسجمی از احزاب و تشکیلات در ‏راستای تربیت اجتماعی و سیاسی نمی‌بینیم. در هیچ‌ کتاب آموزشی علاقه‌ای به بحث تشکیلاتی ‏دیده نمی‌شود یا حتی احزاب کمک و ساماندهی دولت‌ها را دارند، اما هیچ‌گاه فضای سیاسی برای ‏فعالیت‌شان از طرف دولت‌ها به آنها داده نشده است. درواقع به‌عنوان فعال سیاسی به آنها نگاه ‏نمی‌شود. دولت‌ها از پتانسیل احزاب استفاده نمی‌کنند. تجربه تاریخی معمولا این‌گونه بوده که تجربه ‏موفقی نبوده است.» عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی معتقد است ما مشکلی برداشتی یا ‏مفهومی از احزاب داریم که نیاز به بازسازی دارد: «نکته اول این است که ما در جامعه باید کار ‏تبلیغاتی و تدوینی انجام دهیم. درواقع باید تفاوت فعالیت‌های حزبی و محفلی مشخص شود. با توجه ‏به تجربه چندسال اخیر احزاب پیش‌ساخته دست دولت‌ها هستند که در زمان توزیع قدرت ‏نقش‌آفرینی کنند. احزاب باید خود را در معرض قضاوت مردم قرار بدهند تا مشخص شود منشأ چه ‏آثاری بودند.» به گفته او مردم ما بر این باور‌ند که ظهور احزاب متعلق به  ایام نزدیک انتخابات است ‏و دراین‌باره می‌گوید: «از بعد روانشناختی احزاب باید برای  افکارعمومی در مورد فعالیت‌ها و ‏ورودشان شفاف‌سازی‌ها و اطلاع‌رسانی‌هایی لازم را داشته باشند. مهمترین اقدام این است تفکر ‏حزبی به عرصه جامعه و آموزش رسوخ کند. اگرچه عملیاتی کردن احزاب در عرصه قدرت است هم ‏جایگاه و اهمیت خود را دارد.»‏
ابوالقاسم رئوفیان، دبیرکل حزب اسلامی ایران‌زمین هم در مورد اقبال شهروندان به احزاب به ‏‏«شهروند» می‌گوید:  «باورها بر این مسأله تکیه دارند که ایرانیان راغب به کارگروهی نیستند، اگرچه به ‏شخصه چنین برداشتی ندارم چون معتقدم مساجد یکی از نمونه‌های کار تشکیلاتی است، بنابراین ‏می‌توان نتیجه گرفت مردم گریزی از کار گروهی ندارند چون با حضورشان در مساجد این را ثابت ‏کرده‌‌اند که اهل کار تشکیلاتی‌اند.» ‏
وقتی صحبت از حزب و تشکلات به میان می‌آید، تأثیر آنها بر افکار عمومی مدنظر قرار می‌گیرد، چون ‏این واقعیت امتحان‌شده‌ای است که احزاب شهروندان منزوی و بی‌تفاوت را به شهروندان آگاه و فعال ‏تبدیل و آنها را با ساختار سیاسی و اجتماعی آشنا می‌کنند. رئوفیان این مسأله را از منظر سازمان‌های ‏سیاسی و احزاب و گروه‌ها واکاوی می‌کند: «ما احزابی داشتیم که موفق ظاهر شدند. ما در طول ‏تاریخ حزب توده را داشتیم که به هر دلیل توانسته بود   بخشی از جامعه ایرانی را مجذوب خود کند. بعد از ‏انقلاب هم حزب جمهوری اسلامی چنین جذابیتی را توانست ایجاد کند، درواقع این دو تجربه نشان ‏از این دارد که مردم اقبال عمومی به احزاب دارند و از کار تشکیلاتی و حزبی دوری نمی‌کنند.» ‏
 رئوفیان یکی از دلایل ناموفق‌بودن احزاب را ‌رعایت‌نکردن قاعده ‌بازی در عرصه حزب و سیاست ‏می‌داند: «یکی از موانع بازدارنده و عدم ‌رویکرد مردم به احزاب و گروه‌های سیاسی، عدم‌ رویکرد ‏حزبی است. متاسفانه احزاب جزیره‌ای عمل می‌کنند، درحالی‌که حزب باید دارای مانیفست باشد. ‏درواقع احزاب به نقشی که به‌عهده دارند، بی‌توجه‌اند و برای همین است که از جهت‌دهی افکار ‏عمومی غافل می‌مانند و نهادینه  و مردمی نمی‌شوند. حزب باید از خود مردم باشد، به این معنا که ‏باید زاییده بطن جامعه باشد، اما این‌گونه نیست. احزابی که داریم از دل قدرت بیرون می‌آیند و این ‏در حالی است که مسئولان توجهی به احزاب ندارند و به آنها نگاهی فرصتی ندارند و بیشتر نگاه ‏تهدیدی به آنها می‌شود. احزاب در تمام جوامع می‌توانند مشاوره رایگان به دولت و نهادهای فراقوه‌ای ‏بدهند.»   ‏

بیش از یک قرن قدمت و تأیید 98 حزب

قدرتعلی حشمتیان، نایب‌رئیس خانه احزاب در گفت‌وگو با «شهروند» از تاریخچه احزاب در ایران و ‏مسیری که پشت‌ سر گذاشته است و دلایل بی‌توجهی به احزاب در ایران و نقش‌‌هایی که می‌تواند ایفا ‏کند، می‌گوید.   ‏
 به نظرتان قدمت احزاب در ایران و نقش‌هایی که به‌عهده داشت چطور بوده است؟  ‏
فعالیت احزاب در ایران بیش از یک‌ قرن قدمت دارد. منتهی قبل از انقلاب به نفع روسای حکومت و ‏دولتمردان و بقای آنها تلاش می‌کردند؛ اگرچه بعد از انقلاب 57 هم به‌دلیل بی‌توجهی مسئولان و ‏دولتمردان در حاشیه قرار گرفتند. در زمان پهلوی هم «حزب رستاخیز» همه‌گیر شد و حتی «حزب ‏مردم» و سایر احزاب را کنار زد تا بتواند همه افراد جامعه را در حمایت از پهلوی بسیج کند. قبل ‏از پیروزی انقلاب، امام‌خمینی‌(ره) علاقه‌ای به احزاب نداشتند و به همین دلیل با تشکیل حزب ‏مخالفت کردند، البته در برهه‌ای که در عراق بودند با صحبت‌های شهید بهشتی، مرحوم ‏هاشمی ‌رفسنجانی و ... متقاعد شدند که بعد از پیروزی انقلاب احزاب وجود داشته باشند و فعالیت ‏کنند و در راستای آن امام خمینی(ره) در آن زمان برای تشکیل حزب جمهوری اسلامی ‏حدود 5میلیون تومان کمک کردند و این‌گونه حزب جمهوری اسلامی شکل گرفت و رهبر معظم ‏انقلاب مدتی به‌عنوان دبیرکل حزب فعالیت داشتند.‏

 نحوه تشکیل سه حزب بنام در ایران چگونه بود؟
اول انقلاب سه حزب بزرگ در ایران فعالیت داشتند؛ حزب جمهوری اسلامی، حزب موتلفه و ‏جامعه روحانیت مبارز؛ سه حزبی که سردمدار اصولگرایان در ایران بودند. بعد از مدتی تعدادی از ‏روحانیون همچون موسوی ‌خوئینی‌ها، خاتمی، کروبی و سایر علما خدمت امام رسیدند تا مجمع ‏روحانیون مبارز شکل بگیرد. بعد از آن کارگزاران، مشارکت و ... به مرور زمان شکل گرفتند تا کشور ‏به سمت دوقطبی‌شدن برود، البته در مجلس پنجم 127 نماینده به‌عنوان تفکر اصولگرایی و ‏‏108نماینده به‌عنوان تفکر اصلاح‌طلبی فعالیت داشتند. اگرچه 38 نماینده مجلس پنجم خدمت ‏امام(ره) رسیدند و بعد از صحبت‌ها، امام(ره) فرمودند خیر دنیا و آخرت شما هم این است که ‏مستقل و آزاد باشید. مبنا را بر این گذاشتیم و حزب اعتدالگرایان در‌ سال 1376 فعالیت خود را آغاز ‏کرد.‏

 داستان شکل‌گیری و تعطیلی خانه احزاب چگونه بود؟
من جزو یکی از بنیانگذاران خانه احزاب به همراه 13 نفر از آقایان ازجمله موسوی تبریزی، ‏غفوری‌فرد، بادامچیان، حسین کاشفی، کواکبیان و ... بودم که تا زمان دولت هشتم فعالیت داشت، اما ‏دولت‌های نهم و دهم اعتقادی به حزب نداشت برای همین خانه احزاب تعطیل شد تا روی کار آمدن ‏دولت یازدهم که صحبت از حزب و کارکردن با احزاب به میان آمد. در آن برهه 226 حزب مجوز ‏گرفته بودند و تعدادی هم در دولت یازدهم مجوز گرفتند تا تعداد احزاب به 256 حزب برسد. سه ‏جریان در مملکت به‌عنوان قدرت حزبی فعالیت داشتند و اساسنامه‌ای در خانه احزاب تهیه شد و بر ‏مبنای آن 7 نماینده از اصولگرایان، 7 نماینده اطلاح‌طلب و 7 نماینده از اعتدالگرایان شورای مرکزی ‏تشکیل شد با 9 عضو علی‌البدل. ‏

 علت بی‌توجهی به احزاب را در چه چیز باید جست‌وجو کرد؟
در این زمینه مسئولان مقصرند. خانه احزاب می‌توانست در این راستا نقش‌ تاثیرگذاری داشته ‏باشد، اما متاسفانه با بی‌مهری روبه‌رو شده است. خانه احزاب بعد از احیا بیش از 40بار مکاتباتی با ‏مسئولان داشته تا در جلسات حضور داشته باشند، اما تنها علی لاریجانی، رئیس مجلس پاسخگو ‏بودند؛.
معتقدم احزاب ‏ضربه‌گیر نظام‌اند چون توجه به احزاب سبب می‌شود دولتمردان و نظام آسیب نبینند. احزاب به‌عنوان ‏پل ارتباطی دولت و مردم می‌توانند نقش‌آفرینی کنند. اگر به احزاب توجه می‌شد قطعا این همه فساد ‏اقتصادی در ایران وجود نداشت یا مشکل ازدواج در این سطح نبود. توجه به احزاب کمک می‌کرد ‏مدیران کاردان فعالیت کنند. علت اصلی مشکل مملکت ما این است که به احزاب بی‌توجه بوده‌ایم و ‏این درحالی است که حتی در کشورهای اطراف‌مان هم فعالیت احزاب را شاهدیم. ‏

 احزاب چقدر توانسته‌اند ارتباطشان را با مردم حفظ کنند؟ ‏
مشکلی که در احزاب وجود داشت، این بود که طبق کمیسیون ماده 10 احزاب هر کسی خانوادگی ‏هم تقاضای تشکیل حزب داده بود، قبول شده بود اما قانون فعلی مواردی را برای تأیید احزاب مدنظر ‏قرار داده؛ مواردی که تأکید می‌کنند هر حزب باید 300نفر در کنگره داشته باشد و در ‏استان‌ها دفتر فعال هم داشته باشد، البته به‌روز شدن شورای مرکزی حزب هم از الزامات است. همه ‏این موارد سبب شد احزاب موجود غربال شوند و 98 حزب در سراسر کشور به شکل قانونی فعالیت ‏خود را ادامه بدهند اگرچه قرار بر این است یارانه‌ای هم دریافت کنند. ‏

 چطور می‌توان به احزاب نقش پررنگ‌تری داد؟
بی‌توجهی به احزاب بی‌توجهی به مردم است‌ چون احزاب از بدنه مردم هستند و برای این‌که مردم ‏بتوانند نقش‌آفرین باشند باید احزاب فعال‌تر وارد عرصه شوند، البته زمزمه‌هایی برای ارایه لایحه‌ ‏انتخابات و کمیسیون انتخابات به مجلس شنیده می‌شود که با همکاری دولت، احزاب و مجلس ‏صورت می‌گیرد، اگرچه انتخابات استانی هم می‌تواند به پررنگ شدن احزاب کمک کند. ‏


تعداد بازدید :  159